0

تانک ها روی بدن شهدا رژه رفتند!

 
moradi92
moradi92
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 3481

تانک ها روی بدن شهدا رژه رفتند!

شهر هویزه را به سهام خیام هم می شناسند، دختری که ۸ مهر ۵۹ با عراقی ها درگیر شد. سهام به عراقی هایی که موقع برداشتن آب مزاحمش شدند، گفت مگر شمر هستید که نمی گذارید آب برداریم؟ آن ها هم گلوله ای به پیشانیش زدند و شهیدش کردند. مردم خشمگین شدند، راه پیمایی کردند، به عراقی ها حمله کردند و شهر را آزاد کردند. هویزه از آن روز تا دی ماه ۵۹ آزاد بود و دی ماه دوباره اشغال شد.
هشت سال دفاع مقدس به عنوان یک درس و تجربه بسیار گران قیمت، که به قیمت خون صدها هزار شهید و خسارات فراوان به دست آمده است، می تواند در زمینه های گوناگونی مورد استفاده قرار گیرد.

شهر هویزه را به سهام خیام هم می شناسند، دختری که ۸ مهر ۵۹ با عراقی ها درگیر شد. سهام به عراقی هایی که موقع برداشتن آب مزاحمش شدند، گفت مگر شمر هستید که نمی گذارید آب برداریم؟ آن ها هم گلوله ای به پیشانیش زدند و شهیدش کردند. مردم خشمگین شدند، راه پیمایی کردند، به عراقی ها حمله کردند و شهر را آزاد کردند. هویزه از آن روز تا دی ماه ۵۹ آزاد بود و دی ماه دوباره اشغال شد.



عملیات هویزه که در نتیجه نا هماهنگی و عدم تجربه نیروهای خودی پس از پیروزی اولیه به شکست انجامید، می تواند عبرتی باشد برای عبرت گیران. در این عملیات علیرغم فداکاری و از خود گذشتگی شهید سید محمد حسین علم الهدی و نیروهایش در نهایت هویزه به دست اشغالگران بعثی افتاد.

عمليات نصر (هويزه) صبح روز ۱۵ دي ماه ۱۳۵۹ با حمله هماهنگ شده نیروهای ایرانی به مواضع دشمن آغاز شد. نيروهاي عمل كننده توانستند مناطق جنوبي كرخه كور را آزاد ساخته و ضربات محكمي بر نيروي دشمن وارد آورند. نيروهاي عراقي كه شديداً غافلگير شده بودند با به جا گذاشتن توپخانه خود به دو كيلومتري جنوب كرخه كور عقب‌نشيني كردند و در حدود ۸۰۰۰ نفر از افراد آنها به اسارت در آمدند. ليكن به دليل تأخير نيروهاي محور كارون در عبور از اين رودخانه و برخورد آنها به ميدان مين پادگان حميد و منطقه جفير كه عقبه دشمن محسوب مي‌شدند و از اهداف مرحله اول بودند دست نخورده در اختيار دشمن باقي ماندند.

طبق طرح عمليات مرحله دوم حمله روز بعد، ساعت ۸ صبح شروع شد. نيروهاي زرهي و پياده به سوي پادگان حميد و منطقه جفير اقدام به پيشروي كردند. در مقابل تعدادي از تانك‌هاي دشمن با آرايش نظامي جناح جنوبي لشكر زرهي ۱۶ را مورد تهديد قرار دادند. يگانهاي عراقي با وجود ضربات سختي كه روز قبل متحمل شده بودند با در دست داشتن پادگان حميد از توان پشتيباني و تحرك بالايي برخوردار بودند.


نيروهاي خودي سرمست از پيروزي اوليه، دشمن را دست كم گرفته و از تثبيت مواضع جديد غافل شده و تلاشي در تحكيم موقعيت بدست آمده به عمل نياوردند، سنگري ايجاد نكرده و خاكريزي بر پا نداشتند. از روز قبل تانك‌هاي عراقي در صحنه باقي مانده و برخي افراد به جمع‌آوري غنائم مشغول شدند. فقدان تجربه در مقابل ضد حمله و كمبود مهمات و ضعف تداركات دست در دست هم داده و موازنه قدرت را در صحنه نبرد به ضرر نيروهاي خودي دگرگون ساخت.

در ساعت ۱۱ كل نيروهاي لشكر ۱۶ زير آتش شديد توپخانه دشمن قرار گرفت و در غرب سوسنگرد نيروهاي دشمن به حركت در آمدند حضور هواپيماهاي دشمن در آسمان منطقه و بمباران مواضع نيروهاي خودي اوضاع را برآشفت. تانك‌هاي عراق به هزار متري محل استقرار تيپ رسيدند. شديدترين جنگ تانك‌ها در طول جنگ بين لشكر ۱۶ زرهي و لشكر ۹ زرهي دشمن درگرفت و تا ساعت۴ بعدازظهر ادامه يافت. در اين ساعت فرمانده گردان زرهي جهت تجديد قوا و اقدام مجدد، دستور يك خيز عقب‌نشيني را صادر كرد كه با رسيدن دستور به گردان تمام نيروهاي زرهي مستقر در منطقه به سرعت صحنه را ترك كرده و به جاي يك گام چندين گام عقب نشستند. در اين موقع كه نظم نيروها به هم ريخته بود هواپيماهاي نيروي هوايي ارتش در‌آسمان منطقه ظاهر شده و اشتباهاً به جاي مواضع دشمن نيروهاي خودي را بمباران كردند كه اوضاع را بدتر كرد.

نيروهاي پياده سپاه كه حدود ۵/۱ كيلومتر جلوتر از تانك‌ها مشغول جنگ بودند از اين دستور خبر نداشتند و علاوه بر فاصله فوق دو عامل ديگر هم در عدم آگاهي آنها موثر بود يكي گردو غبار صحنه نبرد كه ديد نيروهاي پياده را بسيار كاهش داده بود و ديگري عقب‌نشيني نيروهاي زرهي با به جا گذاشتن تانك‌ها در صحنه نبرد كه از دور نشان مي‌داد. آنها هنوز در حال مقاومت هستند. به اين ترتيب با اين عقب‌نشيني نيروهاي سپاهي در منطقه جامانده وبه محاصره تانك‌هاي دشمن در آمدند.

مسعود انصاري يك از بازماندگان اين حمله مي‌نويسد:

«تعدادي از تانك‌هاي چيفين در صحنه بودند و ما خيال مي‌كرديم كه ارتش هنوز دارد مقاومت مي‌كند... يكي از تانك‌هاي عراقي در جاده به بيست سي‌متري ما رسيد، حسين[علم‌الهدي] با اشاره به من گفت: «برج تانك را بزن». من هم زدم و خود حسين هم زد. دو تا تانك ديگر نيز با آرپي‌چي زده شد و براي چند دقيقه پيشروي آنها متوقف گرديد. در اين عمليات با وجود اينكه ما بي‌سيم داشتيم ارتش عقب‌نشيني‌اش را به ما خبر نداد. من خودم چندين بار معرف لشكر را صدا زدم كه جريان چيست؟ گفت «به گوش باش» چند بار ديگر صدا زدم گفت: «تيپ ۱ دارد تغيير موضع مي‌دهد.» بعد از چند دقيقه ديگر ارتباط با قطع شده بود تا اينكه محاصره شديم. همه بچه‌ها مقاومت كردند. چنانكه در كانال كوچكي كانال كوچكي كنار جاده بيش از ۵۰ نفر شهيد شدند.»

محمدرضا باستي يكي ديگر از بازماندگان حماسه هويزه در خاطرات خود در مورد حوادث اين محاصره و خروج از آن مي‌نويسد:
«حسين و محسن به من گفتند: شما آر‌پي‌جي نداريد، برويد كه كشته مي‌شويد. درست يادم نيست حسين خودش آر‌پي‌جي داشت يا نه. خلاصه او ما را روانه كرد كه در آنجا نمائيم ما حدود ۱۰۰ متر بيشتر نرفته بوديم كه برگشتيم پشت سربچه‌ها را ببينيم. ديديم حسين يك گلوله آر.‌پي‌.جي به طرف تانك عراقي شليك كرد كه حدود يك متر از بالاي تانك رد شد. تانك‌ها همچنان جلو مي‌آمدند كه بچه‌ها يكي از آنها را زدند و بقيه سرجايشان متوقف شدند ما حدود ۳۰۰ متر عقب آمده بوديم كه يك مرتبه ديديم تانك‌هاي عراقي از طرف راست جاده (سمت هويزه) به سوي مواضع ما مي‌آيند... ما محاصره شده بوديم. رگبار تانك‌ها قطع نمي‌شد. بچه‌ها يكي ‌يكي‌ داستند تير مي‌خورد. خون از بدن آنها سرازير بود. بچه‌ها سينه‌خيز جلو مي‌آمدند. در اين حال مسعود انصاري هم داشت خودش را جو مي‌كشيد. از او سراغ حسين، محسن و جمال را گرفتن و او گفت: آنها را به رگبار بستند و هر سه شهيد شدند.»

دانشجوهای پیرو خط امام به فرماندهی سید محمد حسین علم الهدی خون تازه ای بودند که در ابتدای جنگ به نیروی نظامی تزریق شدند. آن ها در عملیات نصر، ۱۵ دی ماه ۵۹، شرکت کردند و برای اوّلین بار تعداد زیادی از عراقی ها را اسیر کردند.

یاران حسین آن قدر در دل دشمن پیش رفتند که حمایت و پشتیبانی از آن ها سخت شد. عراقی ها آن ها را محاصره و شهید کردند و تانک های عراقی از روی جنازه شان رد شدند و همان جا شد مزارشان.

در اين حماسه حدود ۱۴۰ نفر از نيروهاي مومن، متعهد، تحصيل كرده و انقلابي از اعضاي سپاه و بسيج كه تعدادي از آنها از دانشجويان پيرو خط اما بودند به شهادت رسيده و تعدادي نيز با تن مجروح و با استفاده از تاريكي شب خود را به نيروهاي خودي رساندند تا به عنوان پيام‌آوران حماسه هويزه رسالت سنگين‌تري را بر دوش بگيرند.

هویزه در مرحله ی دوم عملیات بیت المقدس، آزاد شد. آن هایی که توانسته بودند در جریان محاصره عقب بیایند، محل درگیری ها را مشخص کردند و به یاد شهیدان پرچم هایی آن جا نصب کردند و بقایای جنازه ی مطهر شهدا را همان جا به خاک سپردند.

یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.

منبع:  پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی

پنج شنبه 13 شهریور 1393  9:36 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
دسترسی سریع به انجمن ها