علی کیست؟
به نام هو،اول اولاین ،آخر آخرین و به نام او که احد است و در احدیت احد!
هیچ دانستی که عین علی،عینیت حق است و لامش،کون و مکانش،لا مکانی و لا زمانی و (یای) او استمرارش در یس؛
علی بهانه ای شد که خالق عشق خود را برون ریزد و علی از اعلی مشتق شد!
علی مومن است و حق مومن و علی بیان چهره زیبای مومن،علی مهیمن است چون همیشه شاهد است،علی مومن است که هرگز سر به پیش غیر حق فرو نیاورد،علی سلام است که قبولش سلامت است و حصن است و دژ محکم.
علی عزیز است به خواست یار سرمد و علی جبار است با گردنکشان و متکبر است با متکبران.علی سبوح است از هرگونه شرکی که علی قدوس است و قدیس که علی مَلکِ بر انس جان،که علی قدیر است و علی حکمت غدیر است که علی علیم است که خود گفت بپرسید از من قبل از اینکه از میان شما بروم که من به راه آسمان آشناترم تا به راه زمین که علی بصیر است به دین حق که علی خبیر است به حال زیر دستان که علی نصیر است.
روزی بود آن روز که آدم امد به وجود،گشت در باغ بهشت و بشارت دادنش به محمد و علی.آدم که آمد بر خاک،کعبه بنا کرد که کعبه محل رویت حق شود...!و کعبه محل آمدن علی است وگرنه آن 6 وجهی که دیواری بیش نبود،تهی از معنا و بت کده شده و علی بشکست تمام بت ها را و خود برای عشقان صنم شد و محل ولادتش صنم شد و محل ولادتش کعبه.
روزی بود که فاطمه بنت اسد آمد به کعبه صدا کرد:خدای ابراهیم که تحمل این درد بر من سنگین است،آسان بگردان!ندا بر آمد که به خانه درا. و بعد از 3 روز باز از همان مکان(کعبه)در برابر چشم منتظران برون آمد.سخن نگفت،ندا بر آمد بر مادر و ابوطالب نامش علی بگذار که از اعلی است... .
مریم با قداستش که فرزندش روح الله بود،هنگام درد،خدایش گفت برون شو که این مکان،مکان زایش نیست ولی به مادر علی گفت درا،درا که از آن مایی.
آمد و چشم نگشود به روی هیچ کس،نه مادر،نه پدر و نه هیچ کس دیگر تا محمد آمد در آغوش گرفت علی اش چشم گشود و تبسم کرد که علی نفس خویش باز یافت.نه این است که پیامبر فرمود که علی،من و تو نور واحدی بودیم. و نه این است که خدا در قران در ایه مباهله علی را نفس محمد خواند.علی چشم گشود بر روی حبیبش،گذشت،مقدّر بود که علی باز در خانه محمد باشد،در خانه محمد شد تا محمد نبی شد.رسول شد و علی با او بود.ب