بر اساس شرع اسلام و ماده 1102 قانون مدنی، پس از انعقاد قرارداد نکاح، هر یک از زوجین حقوق و تکالیفی در مقابل یکدیگر پیدا خواهند نمود. همانطور که در قرآن کریم آمده است: «لهن مثل الذی علیهن بالمعروف »[1]; یعنی برای زنان، همانند وظایفی که بر دوش آنهاست، حقوق شایسته ای قرار داده شده است و بین حقوق و تکالیف آنها تعادلی برقرار است. عدالت اقتضا می کند که حقوق و تکالیف بر اساس تواناییهای روحی و طبیعی و جسمی بین آنها تقسیم شود. از این رو در حقوق اسلام، همانطوری که تکلیف انفاق و تامین هزینه زندگی خانواده مطابق آیه 34 سوره نساء بر عهده مرد نهاده شده است، زن نیز در مقابل مکلف شده تا از مرد به عنوان رئیس تشکل خانواده، اطاعت نماید.
زندگی زناشویی قوام، تحکیم و استمرارش به محبت، دوستی، تفاهم، احترام متقابل و به رسمیت شناختن و رعایت حقوق همدیگر است. دین اسلام برای آن که محیط و اجتماع کوچکِ خانواده قوام پیدا کند و تداوم یابد، برای هر یک از زن و شوهر حقوقی در نظر گرفته و در مقابل این حقوق وظایفی را نیز برای آنان تعیین کرده است؛ چرا که خداوند هر جا حقی در نظر گرفته، تکلیفی را هم مقرر نموده است.
اطاعت از شوهر در راستای اطاعت از خدا
بنده کامل و مۆمن بنده ای است که در مسیر اطاعت خدا بوده و از خداوند فر مانبرداری کند؛ به عبارت دیگر جایگاه و رتبه انسانی و ایمانی هر شخص بستگی به میزان اطاعت او از خداوند متعال دارد. از این جهت فرقی بین زن و مرد، بزرگ و کوچک (مکلف) نیست.
از نظر اسلام همه افراد جامعه دو دسته تکلیف دارند: فردی و اجتماعی.
1. تکالیف و وظایفی که شامل عبادات و اخلاقیات فردی مثل نماز (فرادی) روزه، حج، راستی، صداقت و... می شود.
2. این قسم که بیشتر اعمال بندگان و مکلفین را به خودش اختصاص می دهد شامل عبادات، معاملات، اخلاقیات که وظیفه شخص در قبال خانواده (اعم از فرزند، همسر، پدر، مادر و...) و بیرون از خانواده (مثل همسایه، دوستان، همکاران و...) را مشخص می کند، می شود.
آنچه که مربوط به بحث ماست وظایفی است که همسران (زن و مرد) در قبال همدیگر دارند و آن وظایف را خدا برای انسان ها تعیین فرموده است بنا بر این انجام وظایف و تکلیف به اطاعت از خدا بر می گردد؛ مثلا اگر کسی به پدر و مادر مشرک و کافر خود خدمت کند و از ایشان (در غیر معصیت خدا) اطاعت کند این شخص قابل ستایش و تمجید است و عملش ستودنی است نه از آن جهت که از پدر و مادر کافر اطاعت کرده بلکه از آن جهت که در راستای اطاعت خدا گام برداشته و در جهت اطاعت از خدا از ایشان اطاعت نموده است بنابر این اگر زنی به خاطر فرمانبرداری از شوهرش قابل تمجید است می شود گفت که این به خاطر آن است که جامعه کوچک خانواده مثل سایر جوامع نیاز به مدیری دارد و خداوند برای اداره جامعه خانواده او را انتخاب نمود "مردان، سرپرست و نگهبان زنانند"[2] که باید حرف آخر را بزنند. بر این اساس، اگر قیمومیت زندگی زناشوئی به مرد واگذار شده از آن روی است که قیام و دوام زندگی به این بستگی دارد و زن با اطاعت از شوهر (در حدی که شرع مشخص نموده) در حقیقت از خدا اطاعت نموده که این قابل تمجید و ستایش است.
البته باید توجه داشت که از سویی، واگذاری مدیریت خانواده به مردان بر اساس مصالح و خصوصیاتی بوده است که در مردان وجود دارد و از سویی دیگر، وجود این ویژگی ها در مردان که موجب این حکم شده است دلیل برتری مردان بر زنان نیست.
به عبارت دیگر، خدای متعال با توجه به آفرینش زن و مرد و تفاوت های روحی و جسمی آن دو، حقوق و تکالیف[4] زناشویی و خانوادگی خاصی به صورت مشترک و خاص برای هر یک قرار داده است تا تأمین کننده نیازهای دنیوی و اخروی هر یک به صورت کامل باشد.
در این قسمت به برخی از این وظایف اشاره می شود:
وظایف زن و مرد در قبال هم دیگر
الف. زن و مرد وظیفه دارند در زندگی مشترک خانوادگی و زناشویی، نسبت به هم خوش رفتار، خوش رو و خوش گو باشند و از هر گونه بدرفتاری، ترش روی و بدگویی دوری نمایند.
ب. زن و مرد باید در پیشبرد و تحکیم زندگی خانوادگی، همکاری و همراهی داشته باشند و معیار این همکاری هم بنابر راهنمائی شرع و انتظار عرف، فرهنگ، زمان، مکان و موقعیت آن دو است.
ج. زن و مرد، هر دو موظف اند در حد توانایی و مقتضای عرف زمان و مکان و موقعیت در رشد و پرورش فرزند، کوشش نمایند.
د. زن و مرد نباید رابطه نامشروع با فرد دیگری داشته باشند.
وظایف زن در قبال مرد
الف. پذیرش ریاست شوهر: اگر در زندگی زناشویی و خانوادگی مشکلی و مسئله ای پیش آمد، حل آن با نظر نهایی شوهر است،البته این وظیفه شوهر، نباید خارج از حسن معاشرت و معاضدت، شرع و قانون باشد و باعث سوء استفاده شوهر شود .
ب. تبعیت از مرد در محل اقامت و مسکن، مگر این که این اختیار را شوهر به زن واگذار کرده باشد و یا خلاف شأن اجتماعی زن باشد و یا ضرر جانی و جسمی برای زن داشته باشد.
ج. تبعیت از مرد، در خروج از منزل و ورود دیگران به منزل، در حد عرف، مگر این که برای انجام تکالیف دینی مثل حج واجب و یا برای انجام مداوا، یا ماندن در خانه ضرر جانی، بدنی و شرافتی،برای زن داشته باشد.
د. تبعیت از مرد در اصل شاغل بودن و نوع شغل، در صورتی که خلاف انتظار عرف زمان، مکان و موقعیت و جنسیت زن باشد.
ه. زن آرایش برای شوهرش نماید و برای غیر شوهرش بوی خوش استفاده نکند و الاّ نماز او مورد قبول واقع نخواهد شد.[5]
وظایف مردان در برابر زنان
1. رفتار نیکو با زنان:
الف. دوستی با زنان که از اخلاق انبیا بوده است.[6]
ب. اظهار دوستی با زنان، که طبق روایت معصوم علیه السلام هرگز از یاد آنان نمی رود.
ج. گذشت و بخشش نسبت به زنان، اگر رفتار بدی را مرتکب شدند.
د. خوش رویی و خوش رفتاری با زنان.
ه. ترس از ذات حق تعالی که مبادا، حق زن خود را به جا نیآورد.
2. الزامات اخلاقی
الف. نگاه به زن به عنوان گل باشد نه خدمت کار، تا طراوت و شادابی آن حفظ شود و کاری فراتر از حد متعارف، از زن خواسته نشود.
ب. مشورت با زن در امور مهمه زندگی.
ج. رعایت اخلاق و حقوق هم بستری با زن.
3. وظایف مالی و پرداخت نفقه:
الف. تهیه غذا، در حد متعارف زمان، مکان و موقعیت متناسب زن.
ب. تهیه پوشاک، در حد متعارف زمان، مکان و موقعیت متناسب زن.
ج. تهیه وسایل بیشتر و بهتر زندگی ، پوشاکی، خوراکی، به ویژه در ایام عید.
د. تهیه وسایل آرایشی و تزیینی، در حد متعارف زمان، مکان و موقعیت متناسب زن.
ه. تهیه مسکن، در حد متعارف زمان، مکان و موقعیت متناسب زن.
و. تهیه لوازم منزل در حد متناسب زمان، مکان و موقعیت متناسب زن.
ز. تهیه خدمتکار، اگر شأن اجتماعی و خانوادگی زن اقتضا دارد یا اگر مریض است.
اینها اجمالی از وظایف مشترک زن و مرد و وظایف اختصاصی هر کدام بود. خداوند در قرآن می فرماید: "آنچه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید(و اجرا کنید)، و از آنچه نهى کرده خوددارى نمایید[8]" و هر کدام از زن و مرد که بیشتر وظایفشان را انجام دهند، در حقیقت بیشتر از خداوند متعال اطاعت کردند پس از این جهت قابل تمجید و ستایش هستند و فرقی بین زن و مرد نیست
منبع: www.niksalehi.com/din-andishe/archives/196001.php