وزن غزل: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
۱ ما شبی دست به سوی آسمان بلند می کنیم و دعایی می کنیم؛ غم دوری ترا از جایی چاره می کنیم – به دعا می خواهیم که غم دوری تو به نخوی از بین برود.
۲ دل بیمار من از دست رفت، دوستان کمکی کنید؛ تا طبیبی برایش بیاوریم و مداوایش کنیم.
۳ آن کس را که بدون گناهی ، از من برنجید و مرا با تیغ زد ورفت ؛ به خاطر خدا پیش من بیاورید تا با هم صلح و آشتی کنیم.
۴ ریشه شادی خشک شد،راه خرابات کجاست؛تا در آب و هوای خرابات رشد و نموی بکنیم.
می گوید ریشه درخت شادی خشک شد؛پس دیگر در این محیط نمی توان زندگی شادی داشت،به خرابات برویم تا در آن فضای مساعد نشو ونما کنیم.
آب و هوا با خشک شدن ریشه مناسبت دارد و همان اصطلاح اقلیمی آن مناسب معنی است؛در عین حال به آب خرابات که باده باشد و حال و هوای مساعد آن نیز نظر داشته است.
۵ ای دل من، از ضمیر آزاد مردان یاری بطلب وگرنه کار مشکل است؛ مبادا که خطایی از ما سر بزند.
در دنباله مضمون بیت پیشین می گوید برای مبارزه با نفس باید از ضمیر روندگان اهل طریقت یاری بخواهیم وگرنه ممکن است به راه خطا برویم.
۶ از سایه پرنده خرد و ضعیف کاری ساخته نیست؛ سایه خجسته همایی بطلبیم.
حوصله به معنای چینه دان مرغ و مجازاً به معنی ظرفیت و گنجایش است؛ و طایر کم حوصله یعنی مرغی که چینه دان کوچکی دارد، و مجازاً پرنده کوچک، کنایه ازآدم ضعیف.
می گوید پرنده خرد سایه ای ندارد که به ما پناه دهد. آرزو کنیم که سایه مرغ هما بر سر ما بیفتد که خوش یمن و سعادت بخش است.
در دنباله مضمون بیت قبلی که گفت به مرشد و راهنما نیازمندیم و گرنه به خطا می رویم،می گوید از کسی مدد بخواهیم که در راه طریقت به مقامات عالی رسیده باشد و گرنه آدم ضعیف نمی تواند ما را دستگیری کند.
۷ دلم از پرده بیرون شد، حافظ خوش آواز کجاست؛تا با سخن و غزل او نوایی ساز کنیم.
دلم از پرده بشد را دو گونه می توان معنی کرد، یکی اینکه دلم بی تاب شد وسرکش کرد و پرده شرم را کنار زد؛ و معنی دیگر اینکه دلم از آهنگ طبیعی ضربان خود خارج شد.
در قول و غزل نیز علاوه بر معنای متعارف آنها که گفته و شعر و غزل است به اصطلاح موسیقی آنها نظر دارد:قول یعنی کلامی که برای یک آهنگ می سازند،تصنیف و ترانه بدون همراهی آلات موسیقی؛ وغزل،آهنگ و مقام خاصی از موسیقی است وهر دو متناسب با حافظ خوش گوی که به معنی حافظ خوش آواز است.
پس با معنی اول «از پرده بیرون شد» معنی اینکه دلم ملول شد وسرکشی کرد، حافظ خوش آواز کجاست تا با شعرهای او آهنگی زمزمه کنیم،که کلمات آن سخنان و غزلهای حافظ باشد.
«پرده» چنانکه گفته شد به معنای نت و آهنگ موسیقی نیز هست مثل پرده عراق،پرده عشاق،ووقتی در بیت پرده را به این معنی بگیریم «دلم از پرده بشد» دلم از آهنگ خود خارج شد معنی می دهد، که مراد نشان دادن حال التهاب قلبی بر اثر بر هم خوردن ریتم معمولی ضربان قلب است.ضربان قلب را در حالت عادی آهنگی محسوب داشته ودر حال التهاب خروج از پرده و آهنگ معمولی.این معنی دوم با اجزاﺀ بیت مثل خوشگوی و قول و غزل مناسبت خاص پیدا می کند ولطیف تر به نظر میآید.
این بیت در نسخه علامه قزوینی موجود نمیباشد ولی دکتر هروی در شرح این غزل این بیت را نیز جزء ابیات غزل منظور داشتهاند.
۱
|
در ره نفس کزو سینه ما بتکده شد
|
تیر آهی بگشاییم و غزایی بکنیم
|
۱ در راه نفس که به خاطر آن سینه ما بتکده شده؛ تیر آهی رها کنیم و مبارزه مقدسی انجام دهیم.
نفس: تن،جسم،انسان،کالبد،«صوفی نفس و عوامل آن را بالاترین دشمن آدمی و بزرگترین سد و مانع سالکان طریقت می پندارد و همه هم او صرف جدال با این دشمن پنهان ستیز می شود. ریاضاتی که صوفی می کشد و خلوت وجوع و بی خوابی و ذکر و اورادی را که در ایام چله و اربعین بجا می آورد و شداید و زحماتی را که در طی طریقت تحمل می کند همه برای کشتن این نفس ابلیس صفت و قلع ریشه و عوامل اوست»[۱].
بتکده شد یعنی از عقاید کفرآمیز و نادرست پرشد،عقیده نادرست را به بت تشبیه کرده و جایگاه آن را که سینه است بتکده دانسته.
غزا : جنگ با دشمن دین، غزوه، جنگ مقدس.
می گوید دل ما برای برآوردن تمنیات نفسانی پر از افکار و عقاید نادرست گردیده و از عوالم معنی دور افتاده؛ ناگزیر با راز و نیاز به درگاه خداوند برای از میان بردن این عقاید جهادی آغاز می کنیم.
ظاهراً مضمون بیت اشاره دارد به حدیث منقول از پیامبر که مبارزه با نفس را جهاد اکبر نامیده است.
—————————————————————————————-
[۱] عطار،… منطق الطیر… باهتمام صادق گوهرین… ص ۳۲۷٫