شب قدرست و طى شد نامهء هجرسلام فيه حتى مطلع الفجرطى شد:اينجا يعنى پيچيده شد.نامهء هجر،اضافه بيانيه.سلام،مبتدافيه،خبر مبتدا از قبيل سلام عليكم است.
حتى در اينجا بمعناى(الى)ميباشد و در زبان فارسى با لفظ«تا»تعبير كنندچنانكه مكرر گفته شده.مطلع در اين بيت مصدر ميمى است بمعناى طلوع.
فجر،بمعناى صباح است.
محصول بيت-امشب شب قدر است و نامهء هجران به پايان رسيد:هجرانسپرى شد.پس در اين شب قدر تا طلوع و ظهور صباح،سلامت و سعادت بر قرار است.
مراد اينست كه وصال جانان دست داده است.گويا خواجه شب قدر به جانانشرسيده كه اين غزل را بآن مناسبت به نظم در آورده است.
دلا در عاشقى ثابت قدم باشكه در اين ره نباشد كار بى اجر كه-حرف تعليلمحصول بيت-اى دل در عاشقى ثابت قدم باش:در طريق عشق دائم و قائمباش زيرا كه در اين ره عشق كار بى مزد نميشود يعنى كسيكه در عشق جانان ثابت قدمباشد بابت اجر و مزد وصل جانان را بدست ميآوردص ٣١١ جلد دوم
من از رندى نخواهم كرد توبهولو آذيتنى بالهجر و الحجر بالهجر-با،مع است آذيت،با الف ممدوه فعل ماضى است از اذى يوذىيعنى از باب افعال بمعناى اذى و جفا.نون حرف وقايه و يا،ضمير منصوب متصل.
حجر به فتح حاى مهمله به معناى منع استمحصول بيت-من از رندى توبه نميكنم و لو اينكه مرا با هجر و حجر اذيتبكنى.يعنى اگر مرا از اين كار منع نمائى و به هجران و فراق هم مبتلا سازى باز همرندى را ترك نميكنم و توبه نمىنمايم دلم رفت و نديدم روى دلدارفغان از اين تطاول آه از اين زجر تطاول،ظلم و زجر،منع است.آه از اين ظلم و تعدى و آه از اين زجرو منعمحصول بيت-دل به جانان دادم اما رويش را نديدم آه ازين ظلم و تعدى وآه از اين زجر و منع برآ اى صبح روشن دل خدا راكه بس تاريك مىبينم -شب هجر- ١٣ برآ-در لغت يعنى بلند شو و بالا بيا اما بمعناى طلوع استعمال ميكنند.
صبح روشن:اضافه بيانيه و روشن دل،تركيب وصفى است.خدا را،را اداتتخصيص و كه حرف تعليل-تاريك:ظلمت.شب هجر،اضافه لاميه(مجازا).
محصول بيت-اى صبح روشن بخاطر خدا برآ،يعنى طلوع كن زيرا كهشب هجران را خيلى تاريك مىبينم.عاشق به جهت تاريك و طولانى بودن شبهجرانش از صبح تمناى طلوع مينمايد.
وفا خواهى جفا كش باش حافظفان الربح و الخسران فى التجر
ربح-فايدهء و خسران زيان است.تجر-در اينجا مصدر است چون تجارتاز باب علممحصول بيت-اى حافظ اگر طالب و خواهان وفائى بايد جفا بكشى زيرامحققا در تجارت هم فايده است و هم زيان.يعنى تاجر اگر در يك معامله زيان بكندحتما فايده هم ميبرد حاصل كلام زحمت و رحمت با هم است پس صبر در مقابل جفامستلزم وفاست.
****
شرح سودی بر حافظ