قسمت اول
یکی از موضوعاتی که از دیرباز ذهن بشر را به خود مشغول داشته اعتقاد به مصلح کل است. اینکه زندگی اجتماعی در این جهان با تمام ظلمها، ستمها و نابرابریها; با تمام بهرهدهیها و بهرهکشیها; با تمام تفاوتهای نابحق بین طبقات اجتماعی سرانجام خوبی خواهد داشت; و در نهایت کسی پیدا خواهد شد که به تمام این نابرابریها و ظلمهاپایان دهد و حق هر کسی را به او بدهد، و تمام آحاد جامعه در سایه حکومت عادلانه او با آسایش خاطر زندگی کنند و از رنجستم و برتریطلبی و زیاده خواهی طبقات خاص آسوده باشند، تمام قوا و نیروهای انسانی به جای اینکه صرف درگیریهای ناشی از تجاوزات و تعارضات برخواسته از فزون خواهیها شود در راه رشد و شکوفایی استعدادهای انسان و هموار کردن راه کمال او به کار گرفته شود; از جمله مسائلی است که اعتقاد به آن همزمان با پیدایش اولین اجتماعات بشری پیدا شد، و هر مکتب و مرامی به تناسب تعالیم خود طرحی از این زندگی مطلوب ارائه و شخصی را به عنوان مصلح معرفی کرده است.
تا آنجا که ستون موجود ادیان مختلف نشان میدهد اسلام روشنترین طرح از اصلاح نهائی جهان را ارائه کرده است. در این طرح شخص مصلح شناخته شده، با اصل و نسب معلوم، دارای یارانی با تعداد معلوم، با برنامهای مدون و مشخص میباشد.
اکنون طبق اخبار صحیح و مستند ما میدانیم نام آن بزرگ مصلح چیست، پدرش کیست، مادرش کیست و اجدادش را به ترتیب تا جد سیو یکم (1) میشناسیم، و درباره اکثر آنها اطلاعات دقیقی در دست داریم که تمام گفتهها و کردههای مهم و بسیاری از امور جزئی زندگی ایشان را از زمان تولد تا لحظه وفات منعکس نموده است.
ما میدانیم او در چه سالی، چه ماهی و چه روزی متولد شده; چند سال به صورت عادی زندگی کرده، در چه سالی غایب شده و با چه کسانی در ارتباط بوده است.
تنها نکتهای که در این طرح تا حدودی مبهم مانده و به طور دقیق مشخص نشده زمان ظهور مصلح است; البته این ابهام اگر با کلیت طرح سنجیده شود از نقاط قوت و کمال آن به حساب میآید. زیرا ممکن است قصور ذاتی یک عضو از یک مجموعه لازمه کمال محموعه باشد. آری عدم اطلاع دقیق از زمان ظهور هر چند به خودی خود نقص و نارسایی است ولی در مقایسه با طرح جامع اصلاح نهایی امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.
توضیح اینکه: اعتقاد به ظهور مصلح دارای دو اثر متفاوت در دو قطب اجتماع بشری است; از طرفی موجب نشاط و زنده شدن روح امید در قطب محروم و ستمدیده جامعه میشود و از طرفی مایه هراس و وحشت طبقه ستمگر و بهرهکش میباشد.
اعتقاد به ظهور مصلح در صورتی میتواند این دو نقش مهم را ایفا کند و طبقه محروم را در مقابل بهرهکشان و ستمگران روی پا نگهدارد که وقوعش در هر روز و هر ساعت ممکن باشد. ولی اگر تاریخ ظهور معلوم باشد نسلهایی که عمر خود را متصل به آن زمان نمیدانند خود به خود از شعاع تاثیر این اعتقاد خارج، ستمکشان ناامید و ستمگران بیپروا میشوند. و بدیهی است که طرحی با این اهمیت نمیتواند تنها در یک نصل مؤثر باشد بلکه باید به گونهای باشد که هر کس در هر عصر و زمانی خود را در شعاع ظهور بداند. به همین جهت در اسلام همه ابعاد اصلاح جهانی آخر الزمان با دقت مشخص شده ولی زمان هظور در هالهای از ابهام باقی مانده است.
و درستبه همین دلیل از فردای غیبتشیعیان در انتظار فرج بودهاند و مردم هر دورهای خود را مردم آخر الزمان میپنداشتهاند.
بنابراین ابهام ظهور فرج از بعد زمانی و عدم اطلاع از زمان دقیق آن یک ضرورت غیر قابل اجتناب است ولی علاقه شدید مردم به این موضوع از یک جهت و اهتمام معصومین(ع) به طرح این مساله در جامعه از جهتی دیگر باعثشده که همزمان با طرح اصل مساله اصلاح برای تعیین اجمالی زمان ظهور علائم و نشانههایی بیان شود.
علما و اندیشمندان این علائم را جمع کرده و تحت عناوین «علائم ظهور» و یا «ملاحم» (2) و «فتن» (3) تدوین نمودهاند. به طوری که مرحوم «شیخ آغابزرگ طهرانی» در کتاب «الذریعه» جمع آوری کرده است تنها علمای شیعه 42 کتاب تحت عنوان «ملاحم» (4) کتاب تحت عنوان «فتن» (5) و سه کتاب تحت عنوان «علائم الظهور» به رشته تحریر آوردهاند که بسیاری از آنها توسط اصحاب ائمه و در قرون اولیه اسلام تالیف شده است.
این، تعداد کتبی است که مستقلا در این موضوع نگاشته شده و گرنه در بسیاری از کتب روایی و کلامی شیعه و حتی در کتب تاریخ برای این منظور بابی در نظر گرفته شده است.
ما در این بحثبرآنیم تا سیری اجمالی در نشانههای ظهور داشته باشیم ولی قبل از ورود به اصل بحث و بررسی این نشانهها ذکر چند مقدمه ضروری است.
1 - همانطور که اعتقاد به ظهور مهدی اختصاص به شیعیان نداشته و پیروان مذاهب دیگر اسلامی همانند شیعیان به این اصل معتقد هستند، توجه به ملاحم و فتن نیز مخصوص شیعیان نیست علمای بزرگ اهل سنت نیز روایات فراوانی در این زمینه نقل کردهاند. بعضی از کتب مهم اهل سنت که اخبار ملاحم در ضمن آنها روایتشده به قرار ذیل است:
1 - درالمنثور 2- مستدرک حاکم 3- جمع الجوامع 4- کنرالعمال 5- مجمع الزواید 6- عقدالدرر 7- حلیة الاولیاء 8-تذکرة القرطبی 9- مقدمه ابن خلدون 10- الخصائص الکبری 11- ینابیع المودة 12- حلیقة الابرار 13- صحیح بخاری 14- صحیح مسلم 15- سنن ابن ماجه 16- سنن ابی داود 17- سنن ترمذی به اضافه اینکه بعضی از علماء دانشوران اهل سنت در این زمینه آثار مستقلی تالیف نمودهاند چنانکه مؤلف کتاب «در جستجوی قائم عج» در تحقیقی ارزنده جمع آوری نموده تعداد پنج نفر از علمای اهل سنت در این موضوع صاحب اثر میباشند که نام ایشان به این قرار است.
1 - ملاجلال الدین سیوطی شافعی دارای سه کتاب به نامها:
«علامات المهدی» (6) ، «نبذة من علامات المهدی» (7) «البرهان فی علامة مهدی آخر الزمان» (8) میباشد.
2 - ابن حجر هیثمی شافعی مکی دارای کتاب «علامات المهدی المنتظر» (9) 3 - ابن حجر هیثمی سعدی مصری شافعی صاحب کتاب «حاشیة علی القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر» (10)
4 - علی بن حسام الدین متقی هندی مؤلف کتاب «البرهان فی علامات المهدی» (11) و کتاب «تلخیص البیان فی اخبار مهدی آخر الزمان» (12)
5 - ابن کمال پاشا حنفی صاحب کتاب «تلخیص البیان فی علامات مهدی آخر الزمان» (13) و تعداد دیگری از بزرگان اهل سنت که کتابهایی در موضوع ملاحم و فتن از خود به یادگار نهادهاند.
2 - بدیهی است که همه روایاتی که در این زمینه وارد شده از نظر اعتبار سندی در یک مرتبه نیستند پارهای از علائم در تعداد فراوانی از روایات وارد شده به طوریکه میتوان گفت اخباری که بر آنها دلالت دارند در حد «تواتر» (14) یا بالاتر از حد تواتر هستند، و بعضی باخبر واحد «مستفیض» (15) به دست ما رسیدهاند و برخی نیز با خبر واحد غیر مستفیض نقل شده که تعدادی از آنها نیز سندهای معتبری دارند. ما در آینده در ذیل هر یک از این علائم اسناد آنها را به تفصیل نقد و بررسی خواهیم کرد.
3 - علائم ظهور را از جهات مختلفی میتوان تقسیم کرد ما به دو تقسیم که در آیند مورد بحثخواهند بود اشاره میکنیم:
الف ) علائم و نشانههایی که به زمان ظهور نزدیک، و بعضی تقریبا متصل به آن هستند; و علائمی که با زمان ظهور فاصله دارند.
ب ) علائم و نشانههایی که از روایات استفاده میشود وقوع آنها حتمی است; و علائمی که وقوع آنها حتمی نبوده بداء در آنها هست.
4 - اخباری که در زمینه علائم ظهور به دست ما رسیده از جهتی به گذشتههای دور ارتباط دارند و از جهتی به آینده متصل میباشند به لحاظ ظرف صدور و قائل متون اخبار، به گذشته مربوط میشدند و به لحاظ زمان وقوع موضوعات خود با آینده مربوط میشوند; و هر یک از این دو جهت موجب مشکلاتی میشود که برای اعتماد به این اخبار قبلا باید این مشکلات حل شود.
زمان صدور و راویان اخبار
هر سخنی که با واسطه به ما میرسد تا زمانی که به حد تواتر نرسد احتمال جعل و وضع در مورد آن معقول استبه اضافه اینکه احتمال و وضع در اخبار مورد بحث ما از چند جهت قویتر است.
1 - ایرن روایات درباره آینده سخن میگویند و راوی مطمئن است معاصرین او و حتی چند نسل بعد از آنها نمیتوانند بر جعلی بودن خبر واقف شوند.
2 - بسیاری از روایات این باب با بیان رمزی و عبارات مبهم وارد شده و به همین جهت هرکدام با وقایع و حوادث مختلفی قابل انطباق میباشند و به همین دلیل است که نمیتوان فهمید که خبر جعلی استیا نه. و این دو امر باعث میشوند که افراد دروغپرداز در جعل خبر جرات بیشتری پیدا کنند.
3 - بعضی از این اخبار از وقایعی خبر میدهند که قبل از زمان ما اتفاق افتادهاند به همین جهت احتمال میدهیم که بعضی از راویان به هر دلیل پس از وقوع آن حوادث، این اخبار را جعل کرده و به راویان قبل از خود نسبت داده باشند.
اینها اشکالاتی است که به خاطر ارتباط این اخبار به گذشته با آن مواجهیم.
پینوشتها:
1 - حقیقت این است که تاریخ نام تعداد بیشتری از اجداد حضرت مهدی (عج) را حفظ کرده است ولی از رسول مکرم اسلام روایتشده که فرمود: «اذا بلغ نسبی الی عدنان فامسکوا» و شماره پدران آن حضرت تا عدنان بیست و یک نفر است که اگر با عدد ده (شماره اجداد حضرت مهدی تا پیامبر اکرم» جمع شود عدد سی و یک بدست میآید.
2 - «ملاحم» جمع «ملحمه» و در لغتبه معنای جنگ بزرگ و حماسه عظیم است. اما در اصطلاح به فتنهها و آشوبهای آخرالزمان اطلاق میشود.
3. «فتن» نیز جمع «فتنه» به معنای آزمایش، بلا و محنت، آشوب، اختلاف آرا و عقاید و جنگ و خونریزی است.
4 - الذریعه ، ج 22، ص 90-187 .
5 - همان، ج 16، ص 3-112.
6 - در جستجوی قائم (عج) ، ص 54، ردیف 233.
7 - همان ، ص 72، ردیف 398.
8 - همان ، ص 34، ردیف 80.
9 - همان ، ص 54، ردیف 236.
10- همان ، ص 39، ردیف 122.
11 - همان ، ص 33، ردیف 79.
12 - همان، ص 38، ردیف 114
13 - همان، ص 38، ردیف 115.
14 - خبر «متواتر» در اصطلاح به خبری اطلاق میشود که راویان آن از نظر تعداد به حدی برسند که عادتا اتفاق آنها بر کذب محل باشد و این خصوصیت در همه طبقات راویان وجود داشته باشد. ر.ک: العاملی، زینالدین (الشهید الثانی)، الدرایة فی علم مصطلح الحدیث، نجف، مطبقه النعمان، ص 12.
15 - خبر «مستفیض» خبری است که روایان آن را طبقه از 3 نفر (بنابر قول مشهور) و یا 2 نفر (بنابر قول دیگر) بیشتر باشند. ر. ک: العاملی، زینالدین (الشهید الثانی) همان، ص 16.