0

لیست ترتیبی نامه های نهج البلاغه : 1 تا 20

 
taha25
taha25
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1393 
تعداد پست ها : 1411
محل سکونت : آذربایجان شرقی

لیست ترتیبی نامه های نهج البلاغه : 1 تا 20

بسم الله الرحمن الرحیم

لیست ترتیبی نامه های نهج البلاغه

ترجمه های موجود از جناب آقای ذبیح الله منصوری می باشد .

 

نامه 1

بعد از این که امیرالمومنین(ع) از جنگ صفین مراجعت کرد در روستایی موسوم به(حاضرین) این وصیت نامه را برای پسرش حسن(امام حسن علیه‏السلام) نوشت و مرحوم سیدرضی این وصیت نامه را جزو نامه‏ها و فرمانهای مولای متقیان(ع) ذکر کرده است.

 

نامه 2

مالک بن حارث نخعی، معروف به اشتر، مردی دلیر و از وفادارترین یاران امیرالمومنین(ع) بود و در زبان عربی اشتر به کسی گویند که پلک چشمش برگشته باشد و یک پلک چشم اشتر، بر اثر ضربت گرزی که در سال شانزدهم هجری در جنگ مسلمین با روم صغیر بر خود او(کلاه خود او) کوبیده بودند آسیب دید و از آن به بعد معروف به اشتر گردید. مولای متقیان، محمد بن ابوبکر را ولی مصر کرد اما بر اثر توطئه معاویه، وضع محمد بن ابوبکر در مصر متزلزل شد و می‏دانیم که بعد وی را در آن کشور به قتل رسانیدند و امیرالمومنین(ع) مالک‏اشتر را به ولایت مصر انتخاب نمود و این فرمان را نوشت و به او داد ولی معاویه که از نصب مالک‏اشتر به ولایت مصر اطلاع حاصل کرده بود، دستور داد که او را زهر خورانیدند و به طوری که در تواریخ اسلامی نوشته شده در محلی موسوم به قلزم(که امروز محل واقعی آن معلوم نیست) مالک‏اشتر را زهر خورانیدند و زهر را در عسل به او دادند و مالک در سال 38 هجری از آن زهر، زندگی را بدرود گفت و امیرالمومنین(ع) از مرگ مالک‏اشتر بسیار اندوهگین گردید و گفت مالک‏اشتر برای من، مانند من بودم برای رسول‏الله(ص) و معاویه وقتی از مرگ مالک‏اشتر مطلع شد به اطرافیان گفت علی بن ابیطالب(ع) دو دست داشت و یک دست او عمار یاسر بود که در جنگ(جنگ صفین) کشته شد و دست دیگرش را مالک‏اشتر تشکیل می‏داد که او هم دیگر نیست. راجع به محل زهر خورانیدن به مالک‏اشتر و مرگ او روایت دیگر وجود دارد و به موجب آن، گفته‏اند محلی که در آنجا به مالک‏اشتر زهر خورانیدند شهر (عریش) نزدیک مصر بود و بعد از این که فوت کرد جسدش را به مدینه منتقل کردند و در آنجا دفن نمودند.

 

نامه 3

امیرالمومنین(ع) هنگامی که برای جنگ با طلحه و زبیر به بصره می‏رفت از نزدیک کوفه گذشت و این نامه را راجع به کشته شدن عثمان به مردم کوفه نوشت و به پسرش حسن(ع) داد تا برای مردم آن شهر ببرد.

 

نامه 4

بعد از جنگ بصره که منتهی به پیروزی امیرالمومنین (ع) شد مولای متقیان (ع) این نامه را برای قدر دانی به مردم کوفه نوشت.

 

نامه 5

(شریح بن حارث) از طرف عمر بن الخطاب قاضی کوفه شد و در زمان عثمان آن شغل را داشت و بعد از این که امیرالمومنین (ع) به خلافت رسید بر طبق درخواست مردم کوفه از عزل او خودداری نمود تا این که به مولای متقیان(ع) اطلاع دادند که شریح در کوفه خانه‏ای را به مبلغ 80 دینار خریداری کرده و حضرت او را احضار کرد و آنچه در این نامه که از طرف یک راوی نقل گردیده خوانیم، گفتاری است که امیرالمومنین(ع) خطاب به(شریح بن حارث) بعد از این که وی را احضار نمود ایراد کرد.

 

نامه 6

طلحه و زبیر و عایشه و پیروانشان به بصره رسیدند و عثمان بن حنیف انصاری که از طرف مولای متقیان حاکم بصره بود نامه‏ای به امیرالمومنین(ع) نوشت و کسب تکلیف کرد و امیرالمومنین(ع) در جواب وی این نامه را صادر نمود.

 

نامه 7

(اشعث بن قیس) در دوره خلافت عثمان والی آذربایجان شد و مردی بود مال دوست و بعد از این که امیرالمومنین(ع) به خلافت رسید این نامه را به او نوشت و خواننده از لحن نامه مولای متقیان(ع) می‏تواند بفهمد که این نامه خطاب به او نوشته شده زیاد مورد اعتماد حضرت نبوده است.

 

نامه 8

این نامه از طرف مولای متقیان(ع) به جریر بن عبدالله بجلی سپرده شد که به معاویه بدهد و موضوع نامه مربوط به تسجیل خلافت امیرالمومنین(ع) می‏باشد و مولای متقیان در این نامه می‏گوید اگر به قول شما خلافت ناشی از بیعت مردم است که همه با من بیعت کرده‏اند.

 

نامه 9

شارحان نهج‏البلاغه می‏گویند که معاویه نامه‏ای تند و مغشوش به امیرالمومنین (ع) نوشت که از مضمون آن اطلاع نداریم و مولای متقیان در جواب وی این نامه را تحریر نمود(و اما بعد) که در آغاز نامه خوانده می‏شود یعنی بعد از حمد خداوند متعال و درود بر پیغمبر با عظمت اسلام.

 

نامه 10

امیرالمومنین(ع) جریر بن عبدالله بجلی را به نمایندگی خود به شام نزد معاویه فرستاد تا با وی مذاکره کند و او را وادار به تسلیم(بیعت) نماید ولی جریر بن عبدالله مدت چهار ماه در شام نزد معاویه ماند و گزارش ماموریت خود را به مولای متقیان نداد(و بعد معلوم گردید که طرفدار معاویه شده است) و امیرالمومنین(ع) این نامه را به جریر نوشت:

 

نامه 11

معاویه بن ابوسفیان نامه‏ای به مولای متقیان (ع) نوشت و از او خواست که قاتلان عثمان را به وی تسلیم کند و امیرالمومنین (ع) این نامه را در جواب معاویه نوشت و فداکاری مسلمانان صدر اسلام را در آن شرح داد و در پایان نامه پاسخ معاویه را راجع به قاتلان عثمان داد.

 

نامه 12

امیرالمومنین(ع) در این نامه که خطاب به معاویه نوشته شده تا این که او را از اعمال ناپسندش ممانعت نماید می‏گوید من همان مرد هستم که در جنگ(جنگ بدر) جد تو(عتبه بن ربیعه- جد مادری معاویه) و دایی تو(ولید بن عتبه) و برادرت (حنظله بن ابوسفیان) را به قتل رسانیدم و آن شمشیر که در آن جنگ آنها را معدوم کرد هم اکنون با من است و اگر می‏خواهی با من بجنگی پیروان خود را دور کن و تنها به جنگ من بیا(ولی تو مردی نیستی که تنها به جنگ من بیایی و اگر هم بیایی فرار خواهی کرد).

 

نامه 13

امیرالمومنین(ع) سپاهی را به فرماندهی(شریح بن هانی) و(زیاد بن نصر) برای جنگ به شام فرستاد و آن دو، در راه از لحاظ اداره امور سپاه(یا روش جنگ) با هم اختلاف پیدا کردند و هر یک نامه‏ای به امیرالمومنین(ع) نوشتند و مولای متقیان (ع) به آنها پاسخ داد که بدون تردید آن نامه دارای مطالب مربوط به رفع اختلاف دو سردار جنگی بوده ولی از آن نامه که برای هر دو نوشته شد، این قسمت باقی مانده است.

 

نامه 14

این نامه از طرف مولای متقیان(ع) به(معقل بن قیس ریاحی) نوشته شد که به فرماندهی 3000 سرباز به عنوان مقدمه‏الجیش یعنی پیشاهنگ ارتش به دستور امیرالمومنین(ع) به سوی شام عزیمت کرد.

 

نامه 15

این حکمی است که از طرف امیرالمومنین(ع) خطاب به دو تن از افسران ارشد سپاه یکی(شریح بن هانی) و دیگری(زیاد بن نصر) نوشته شده و در آن، به آن دو نفر دستور داد که از مالک‏اشتر اطاعت نمایند.

 

نامه 16

قبل از جنگ با قشون شام این دستور که به اصطلاح امروز حکم عمومی قشون بود از طرف امیرالمومنین(ع) خطاب به سربازان صادر شد و ملاحظه کنید که مولای متقیان(ع) با چه جوانمردی و ترحم به سربازان خود دستور داد که در مورد دشمن، رسوم انسانیت را رعایت نمایند.

 

نامه 17

قسمت اول این نامه، حمد خداوند متعال است که امیرالمومنین(ع) قبل از یکی از جنگها به جا آورده و قسمت دیگر نامه، توصیه به سربازان است که اگر در جنگ بنا بر مصلحت پیکار، عقب نشینی کردند از آن نهراسند و بدانند که یک عقب نشینی که بعد از آن حمله شروع شود گوارا می‏باشد.

 

نامه 18

ابن ابی‏الحدید شارح معروف نهج‏البلاغه که در سال 655 هجری قمری در بغداد زندگی را بدرود گفت و شرح نهج‏البلاغه او در 20 جلد نوشته شده می‏گوید که معاویه وقتی شکست خوردن خود را در جنگ صفین پیش‏بینی کرد(عبدالله بن عقبه) را خواست که نامه‏ای به خط او برای امیرالمومنین(ع) بنویسد و مولای متقیان(ع) را از ادامه جنگ منصرف نماید. متن نامه معاویه به دست نیامده اما ابن ابی‏الحدید مضمون نامه وی را اینطور ذکر کرده که در نامه‏اش گفت(ما اگر پیش‏بینی کردیم که این جنگ چه بدبختیها به وجود می‏آورد وارد کارزار نمی‏شدیم و اینک که می‏بینیم که مردان عرب از هر دو طرف، به هلاکت می‏رسند و هر دو از ادامه جنگ پشیمان هستیم توانیم دست از جنگ برداریم و من و تو که هر دو از فرزندان عبد مناف هستیم چرا به روی هم شمشیر بکشیم و اگر تو مرا به حکومت شام منصوب نمایی، از این به بعد فرمانبردار تو خواهم بود و این جنگ هم خاتمه خواهد یافت). ابن ابی‏الحدید که می‏دانیم از دانشمندان اسلامی قرن هفتم هجری بود که با نوشتن نامه 20 جلدی شرح نهج‏البلاغه یکصد هزار دینار زر از ابن علقمی وزیر خلیفه عباسی صله گرفت(در صورتی که شرح نهج‏البلاغه را برای دریافت پاداش مادی ننوشته بود و انتظار دریافت صله را نداشت) می‏گوید امیرالمومنین(ع) بعد از دریافت نامه معاویه تعجب کرد و گفت از مردی چون او بعید است که خود به فکر نوشتن این نامه افتاده باشد(و در واقع عمروعاص از روی حیله او را وادار به نوشتن نامه کرد) و آنگاه در جوابش نوشت که نامه تو واصل شد و نوشته بودی که اگر من و تو می‏دانستیم این جنگ دارای چه بدبختیها است مبادرت به پیکار نمی‏کردیم، ولی بدان که جنگ من با تو هنوز به نهایت نرسیده و بایستی به انتها برسد و آگاه باش که من اگر در راه خدا و نبرد با دشمنان باری تعالی 70 بار کشته و سپس زنده شوم باز به جنگ ادامه خواهم داد. این قسمت از پاسخ امیرالمومنین(ع) در متن نامه نیست ولی در شرح ابن ابی‏الحدید وجود دارد و متن نامه‏ای که مولای متقیان در پاسخ معاویه نوشت از موضوع حکومت شام شروع می‏شود.

 

نامه 19

عبدالله بن عباس که پسرعموی امیرالمومنین(ع) بود از طرف او حاکم بصره شد و با طایفه(بنی‏تمیم) که عده‏ای زیاد از آنها شیعه و از وفاداران مولای متقیان(ع) بودند بد رفتاری کرد و از طرف آن طایفه نامه‏ای به امیرالمومنین(ع) نوشته شد و از بد رفتاری عبدالله بن عباس شکایت کردند و مولای متقیان(ع) این نامه را به عبدالله بن عباس نوشت.

 

نامه 20

این نامه را امیرالمومنین(ع) به شکل بخشنامه برای حکامی نوشت که در قلمروی حکومت آنها عده‏ای از کشاورزان غیر مسلمان، یعنی کشاورزان ذمه‏ای که تحت حمایت اسلام بودند زندگی می‏کردند و به آنها گفت که با رعایای غیر مسلمان که تحت حمایت اسلام هستند به خوبی رفتار نمایند.

"دسترسی سریع"برای حسینیان عزیزراسخونی:

۩۞۩ منتظر حضور گرم شما در هیت حسینی راسخون هستیم ۩۞۩

شنبه 4 مرداد 1393  7:33 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها