خطبه 221
شارحان نهجالبلاغه میگویند که امیرالمومنین(ع) این خطبه را بعد از خواندن این آیه(رجال لاتلهیهم تجاره و لابیع عن ذکرالله) یعنی مردانی هستند که تجارت و داد و ستد آنها را از ذکر خدا باز نمیدارد- ایراد نمود و این آیه از آیات سوره نور میباشد.
خطبه 222
امیرالمومنین(ع) این آیه از سوره انفطار را تلاوت نمود(یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم) یعنی(ای انسان چه چیز سبب شد که تو به خدای با کرامت خود غره شدی) و آنگاه بنا بر گفته شارحان نهجالبلاغه این خطبه را ایراد کرد و موضوع اصلی خطبه این است که انسان نباید به این امید که خداوند گناه او را مورد عفو قرار میدهد مرتکب گناه گردد و مفهوم آیه قرآن هم که مولای متقیان تلاوت نمود همین است.
خطبه 223
دقت امیرالمومنین(ع) را در مصرف کردن بیتالمال مسلمین از این خطبه میتوان دریافت و آیا در جهان کسی بود و هست که در مصرف آنچه به طور امانی به او سپرده شده این اندازه دقیق باشد و اینگونه از خداوند متعال بترسد.
خطبه 224
تمام خطبههای امیرالمومنین(ع) از لحاظ فصاحت و ایجاز، یعنی معنای وسیع را در کلماتی معدود گنجانیدن ممتاز است و از جمله این خطبه که همه جملههای آن موجز، و در مراتب فصاحت، دارای حد اعلای کمال میباشد.
خطبه 225
این خطبه در مذمت از دنیا میباشد و مضامین این خطبه، در بعضی از خطبههای صفحات گذشته نیز هست و امیرالمومنین تاکید دارد که مومنین، دچار ظواهر و وسوسه دنیا نشوند و عاقبت را به دنیا نفروشند.
خطبه 226
این خطبه مناجاتی است به درگاه خداوند و چون آن که مناجات میکند امیرالمومنین(ع) میباشد مضمون مناجات در اعمال قلوب شنونده(و خواننده) اثر میکند ولی آیا در بین خطبههای مولای متقیان(ع) خطبهای هست که تا عمق قلب شنونده(و خواننده) تاثیر ننماید.
خطبه 227
شارحان نهجالبلاغه معلوم نکردهاند که منظور امیرالمومنین(ع) در این خطبه از(فلان) کیست و همین قدر گفتهاند که منظور مولای متقیان یکی از اصحاب او میباشد و ما نمیدانیم صحابهای که این خطبه، راجع به او ایراد شده کیست و خوشا به سعادت اخری وی که امیرالمومنین (ع) از او به نیکی یاد میکند.
خطبه 228
این خطبه مربوط است به بیعت مردم با مولای متقیان(ع) و مرحوم سیدرضی میگوید که مضمون این خطبه با جملههای دیگر در خطبههای قبل دیده شده ولی او(سیدرضی) به طوری که در مقدمه این کتاب گفته شد هر چه از امیرالمومنین(ع) در هر جا که دیده در نهجالبلاغه ذکر کرده تا این که چیزی از طرف او از قلم نیفتد.
خطبه 229
امیرالمومنین(ع) در این خطبه، مانند چند خطبه دیگر مردم را توصیه به تقوی مینماید برای این که تقوی در دو دنیا، بهترین وسیله رستگاری است و آن کس که تقوی را پیشه کند، سود دنیا و عقبی، هر دو را، عاید خویش مینماید.
خطبه 230
این خطبه اولین مرتبه از طرف ابوعبدالله محمد به عمر بن واقد دانشمند مدنی و معروف به واقدی در کتاب موسوم به (الجمل) ذکر شد و واقدی یکی از کسانی است که قسمتی از خطبهها و فرمانها و نامهها و کلمات قصار امیرالمومنین(ع) را مدتی قبل از مرحوم سیدرضی جمعآوری کرد و در سال 207 هجری قمری زندگی را بدرود گفت و واقدی گفته است که امیرالمومنین(ع) این خطبه را در(ذیقار) هنگامی که به سوی بصره میرفت ایراد کرد.
خطبه 231
عبدالله بن زمعه که از ارادتمندان امیرالمومنین(ع) بود هنگام خلافت آن حضرت، نزد او رفت و به طوری که نوشتهاند درخواست کرد که امیرالمومنین(ع) از بیتالمال چیزی به او بدهد و مولای متقیان چنین گفت:
خطبه 232
شارحان نهجالبلاغه میگویند که امیرالمومنین(ع) به جعده بن هبیره گفت که برای مردم خطبهای ایراد نماید و جعده شروع به سخن کرد اما نتوانست که دنباله کلام را بیاورد و از سخن گفتن باز ماند و امیرالمومنین(ع) به او گفت که بنشیند و خود شروع به سخن کرد و این خطبه را ایراد نمود:
خطبه 233
شارحان نهجالبلاغه گفتهاند که روایت مربوط به این خطبه، از 4 نفر رسیده که هر یک برای دیگری روایت کردهاند و آخرین آنها که کلام را از زبان خود امیرالمومنین(ع) شنیده(مالک بن وحیه) است و او میگوید که روزی در حضور امیرالمومنین (ع) بودم و صحبت از این شد که مردم از لحاظ صورت و سیرت باهم اختلاف دارند و امیرالمومنین(ع) چنین گفت:
خطبه 234
این خطبه سخنان امیرالمومنین (ع) هنگام تغسیل و تدفین سرور کائنات حضرت خاتمالنبیین (ص) میباشد و میدانیم که جسد مطهر رسولالله(ص) به دست امیرالمومنین (ع) شسته شد و در مزار جا گرفت.
خطبه 235
مرحوم سیدرضی این خطبه را کوتاهترین خطبه نهجالبلاغه دانسته و به طوری که میخوانیم مربوط است به خروج امیرالمومنین(ع) از مکه برای رفتن به مدینه بعد از این که رسولالله(ص) از مکه به مدینه هجرت کرد در این خطبه دو کلمه (فاطاذکره) بنا بر نظریه سیدرضی، از لحاظ وسعت معنی و فصاحت بسیار قابل تحسین است و با این دو کلمه امیرالمومنین (ع) این معانی را بیان مینماید(از زمان خارج شدنم از مکه، همواره در فکر رسولالله(ص) بودم و تا موقعی که به عرج رسیدم(عرج مکانی بود بین مکه و مدینه) پیوسته از وضع رسولالله(ص) کسب اطلاع میکردم).
خطبه 236
امیرالمومنین(ع) در این خطبه میگوید تا روزی که انسان زنده است و فرشتگان آسمان که بر او مقرر هستند(به خصوص فرشتگانی که حساب اعمال بندگان را نگاه میدارند) به آسمان نرفتهاند آدمی بایستی اعمال نیک را از دست ندهد زیرا بعد از مرگ که فرشتگان مقرر بر انسان به آسمان میروند و دیگر مراجعت نمینمایند کاری از آدمی ساخته نیست.
خطبه 237
این خطبه مربوط است به مردم شام و نیز مربوط است به ابوموسی اشعری موسوم به عبدالله بن قیس(ابوموسی کنیهاش بود) که در باطن نسبت به مولای متقیان کینه داشت چون بعد از این که امیرالمومنین(ع) خلیفه شد او را از حکومت کوفه معزول کرد.
خطبه 238
این خطبه، مربوط است به ذکر صفات خاندان مطهر و مقدس رسالت که امیرالمومنین(ع) خود یکی از اعضای بزرگ آن خاندان میباشد.
خطبه 239
وقتی مردم خانه عثمان را محاصره کردند چون نام از خلافت امیرالمومنین(ع) میبردند عثمان فکر کرد که اگر مولای متقیان(ع) از مدینه دور شود مردم از او دست بر میدارند و نامهای به مولی نوشت و از او خواست که به ملک خود ینبع واقع در خارج از مدینه برود و امیرالمومنین(ع) هم به ینبع رفت اما طولی نکشید که عثمان از امیرالمومنین(ع) خواست که به مدینه مراجعت نماید و او را از دست مردم نجات بدهد و مولی به مدینه مراجعت نمود لیکن عثمان برای بار دوم به وسیله عبدالله بن عباس نامهای به امیرالمومنین(ع) نوشت و از او خواست که به ینبع برود تا به گمان او، غوغای مردم فرو بنشیند و امیرالمومنین(ع) بعد از دریافت نامه عثمان، از ابن عباس، این اظهارات را کرد.
خطبه 240
این خطبه، بر طبق نظریه تمام شارحان نهجالبلاغه مربوط به جهاد است و در این خطبه امیرالمومنین(ع) به اصحاب گوشزد میکند که برای جهاد آماده شوند ولی تاریخ ایراد خطبه از طرف شارحان ذکر نشده تا دانسته شود که مولای متقیان قبل از کدام جنگ این خطبه راایراد کرد.