خطبه 141
بخشش و احسان در مورد اشخاص نااهل و آنها که مستوجب احسان نیستند، بخشش و احسان نیست و اگر برای داد و ستد دنیوی نباشد تا این که در مقابل چیزی بستانند، یک عمل بیهوده است و آنهم که مورد بخشش و احسان قرار میگیرد اگر نااهل و ناصواب باشد سپاسگزاری نمیشود و در این خطبه امیرالمومنین(ع) شرط بخشش و احسان را بیان مینماید.
خطبه 142
این دومین خطبه مربوط به طلب باران از خداوند است که در این کتاب آورده میشود و به قول مرحوم سیدرضی گردآورنده نهجالبلاغه این دومین خطبه در مورد استسقاء میباشد و در دورههای بعد در دنیای اسلامی هر بار که مردم برای طلب باران از شهرها خارج شدند و به مصلی رفتند تا این که از خداوند باران بخواهند باسوادان آنها برای خواندن دعای باران از خطبههای امیرالمومنین(ع) الهام گرفتند.
خطبه 143
این خطبه، در وصف خاتمالانبیاء(ص) و آل رسول است و امیرالمومنین(ع) در این خطبه تصریح میکند که خداوند خاندان رسولالله(ص) را که از قبیله قریش و طایفه بنیهاشم هستند برای امامت و رهبری مسلمین انتخاب نمود و دیگران که ادعایی در این مورد میکنند و خود را از(راسخان علم) معرفی مینمایند دروغ میگویند برای این که(راسخان علم) خانواده نبوت هستند.
خطبه 144
در این خطبه امیرالمومنین(ع) از بیوفایی دنیا صحبت میکند و پایان خطبه مربوط است به بدعت که در اسلام وضع یک روش جدید میباشد که نه مطابق با احکام قرآن است و نه مطابق با سنت رسولالله(ص) و امیرالمومنین(ع) بدعت را نهی کرده است.
خطبه 145
خلیفه دوم عمر بن الخطاب از کثرت سربازان ارتش ایران وحشت داشت و به موجب این خطبه امیرالمومنین(ع) او را دلداری داد که از کثرت سربازان ایران بیم به خود راه ندهد چون در جنگهای اسلامی پیروزی مسلمین وابسته به این نیست که شماره سربازان سپاه خصم، کم باشد و چون عمر بن الخطاب خود میخواست در میدان جنگ با ایرانیان حضور به هم برساند و پیکار کند امیرالمومنین(ع) به دلایلی که در این خطبه ذکر شد او را از شرکت مستقیم در جنگ مانع شد.
خطبه 146
این خطبه مربوط است به پیش بینی وقایع آینده بین مسلمین و عدم توجه نسبت به فهم قرآن و امیرالمومنین(ع) در این خطبه میگوید که بیتوجه بودن مردم نسبت به فهم قرآن به درجهای خواهد رسید که جز خط قرآن را نخواهند شناخت و قرآن را میخوانند بدون این که ادراک کنند.
خطبه 147
طلحه و زبیر، برای خصومت با امیرالمومنین(ع) متحد شدند و مولای متقیان در این خطبه میگوید آن دو، با یکدیگر عداوت دارند و به زودی پرده از روی دشمنی آنها بر میافتد و خصومتشان نسبت به هم آشکار میشود.
خطبه 148
امیرالمومنین(ع) در این خطبه از راز مرگ صحبت میکند و میگوید که کوشیدم که آن راز را کشف کنم اما فهمیدم که راز مرگ مکشوف شدنی نیست برای این که خداوند نمیخواهد که این راز بر آدمیان مکشوف گردد و واضح است که وقتی یک مرد خداپرست و دانشمند و با تقوی چون امیرالمومنین(ع) نتواند به راز مرگ پی ببرد هیچ کس قادر به گشودن این راز نخواهد شد.
خطبه 149
این خطبه مربوط است به وقایع آینده و شارحان نهجالبلاغه میگویند که مردم از امیرالمومنین(ع) پرسیدند که در آینده چه وقایعی اتفاق خواهد افتاد و او هم این خطبه را ایراد نمود و بعضی از شارحان گفتهاند که منظور از این جمله(یا قوم هذا ابان ورود کل موعود) یعنی(ای مردم آن موقع زمانی است که هر چه وعده داده شد میآید) زمان ظهور حضرت قائم عجالله تعالی فرجه است.
خطبه 150
در این خطبه امیرالمومنین(ع) مردم را از فتنههای آینده بر حذر میدارد و میگوید که در فتنههای آینده حتی کسانی که سعی میکنند که خود را کنار نگاهدارند و بیطرف باشند گرفتار آتش فتنه خواهند شد و برای این که فتنه به وجود نیاید مردم نباید از قرآن و سنت رسولالله(ص) کنار بگیرند.
خطبه 151
در این خطبه امیرالمومنین(ع) بار دیگر راجع به توحید صحبت میکند و خداوند یکتا را وصف مینماید ولی آن طوری که قبل از وی هیچ کس خداوند را این طور وصف نکرده است و تعبیرهایی که امیرالمومنین(ع) برای وصف و حمد خداوند به کار میبرد، خاص او میباشد و بعد از امیرالمومنین(ع) خیلی از خداپرستان برای وصف خالق از این تعبیرات که بیشتر از خطبههای مولای متقیان گرفته شده به کار بردند اما قبل از امیرالمومنین(ع) کسی از این تعبیرات به کار نبرد.
خطبه 152
در این خطبه، گفتار امیرالمومنین(ع) مربوط به گمراهانی است که از مهلت خداوند برای این که وارد راه راست بشوند استفاده نمیکنند و در خاتمه خطبه آن حضرت از نشانههای مومن مسلمان این را دانسته که مستکین(فروتن) و مشفق و خائف (خائف از خدا) باشد.
خطبه 153
این خطبه، در وصف اهلالبیت است و بنا بر نظریه شارحان نهجالبلاغه شاید مولای متقیان(ع) در این خطبه، توجه به این حدیث نبوی داشته که(من مدینه علم هستم و علی درب آن مدینه است) چون امیرالمومنین(ع) به طوری که میخوانیم در این خطبه میگوید که ما(اصحاب و خزانهداران و درهای رسول خدا هستیم).
خطبه 154
این خطبه مربوط است به خفاش با توجه به صنع خدا در خلقت این جانور و در 1400 سال قبل از این که جانورشناسی مثل امروز یک علم بزرگ نبود، امیرالمومنین(ع) در این خطبه از لحاظ جانورشناسی چیزهایی گفته که مطابق با واقعیتهای امروزی علم جانورشناسی است.
خطبه 155
این خطبه طبق نظریه شارحان نهجالبلاغه خطاب به اهل بصره است و در این خطبه امیرالمومنین(ع) گفت و شنودی را که بین او و رسولالله(ص) صورت گرفته بود نقل مینماید و آن گفت و شنود به طوری که در متن خطبه میخوانیم مربوط به بروز فتنه و مساله شهادت است.
خطبه 156
یکی از عوامل تاثیر خطبههای امیرالمومنین(ع) در هر خواننده بالغ و عاقل، گفتههای آن حضرت راجع به مرگ میباشد و خواننده خطبههای امیرالمومنین(ع) ولو یک دنیاپرست و خودپرست به شمار بیاید بعد از خواندن مطالبی که راجع به مرگ در خطبهها هست به فکر فرو میرود چون عقلش به او میگوید که مرگ دروغ نیست و هر انسان هر قدر ثروتمند یا دارای نیروی جسمی زیاد باشد عاقبت میمیرد و هر چه از مال دنیا گردآورده در دنیا باقی میماند. در این خطبه هم امیرالمومنین (ع) صحبت از مرگ میکند و مخافت گور را در ذهن خواننده مجسم مینماید تا متنبه شود و به فکر دنیای دیگر باشد.
خطبه 157
در این خطبه امیرالمومنین(ع) بعد از حمد خداوند متعال و تجلیل از رسولالله(ص) و قرآن راجع به بنیامیه صحبت میکند و میگوید که آنها بعد از من با عسرت زندگی خواهند کرد و به زودی از بین خواهند رفت و همانطور هم شد و خلفای بنیامیه که چهارده تن بودند همه به جز یکی از آنها که برای خاندان رسالت قائل به احترام بود به سختی زندگی کردند و حکومت آنها از بین رفت.
خطبه 158
در این خطبه امیرالمومنین(ع) بنا بر نظریه بعضی از شارحان نهجالبلاغه با لحنی سخن میگوید که پنداری قصد خداحافظی از مسلمین را دارد و به همین جهت بعضی از شارحان برآنند که این خطبه در ماههای آخر عمر آن بزرگوار ایراد شده است.
خطبه 159
در این خطبه امیرالمومنین(ع) آن دسته از بندگان را مورد انتقاد قرار میدهد که از خداوند انتظار مرحمت و عطوفت را دارند بدون این که وظایف بندگی را بجا بیاورند و نیز در این خطبه بعد از تکریم خداوند متعال از خداپرستی چند تن از پیغمبران که قبل از رسولالله(ص) آمدند یاد مینماید.
خطبه 160
این خطبه مربوط است به وصف پیغمبر اکرم اسلام و توصیه به پرهیزکاری و این که سعادت اخروی وابسته است به پذیرفتن کیش اسلام و عمل کردن به احکام آن و مثل تمام خطبههای امیرالمومنین(ع) در جملات فصیح و کوتاه آن، معانی وسیع وجود دارد.