نقل قول nazaninfatemeh
قرار شب بیست و هشتم ماه مبارک رمضان به نیت : حفظ آبروی مسلمین در دنیا و اخرت
حکمت 346 نهج البلاغه
همه انسانها محتاج و نیازمند هستند و تنها خدا خالق بی نیاز است .وقتی انسانی پیش انسان دیگر نیاز خود را بازگو میکند احساس عجز و ناتوانی میکند در مقابل کسی که ظرفیت بی نیازی را ندارد یعنی یک نیازمند پیش یک نیازمند دیگر گردن کج میکند و میخواهد که از او رفع نیاز شود که مسلما چون همه انسانها نیازمندند هرکس به نوبه خود .پس او خوار میگردد که در مقابل یک مخلوق اظهار عجز کرده .
برخی عادت کرده اند که به شیوه های گوناگون از دیگران، پول قرض بگیرند. این افراد به دلیل فزونی بدهی ها، آسایش روحی و روانی خود را از دست می دهند و همیشه در اندیشه ی بازپرداخت دیون خود هستند و چه بسا آرزو می کنند که کاش به این کار دست نمی زدند. اگر این اشخاص با چشم پوشی از زیاده خواهی، به آن چه داشتند، راضی می شدند و زندگی اجتماعی خود را متناسب با دارایی خویش تنظیم می کردند، به چنین بلایی گرفتار نمی شدند. رعایت اعتدال در فراهم آوردن امکانات رفاهی زندگی، سبب خواهد شد افراد، بی دلیل در زیر بار سنگی قرض های متعدد فرو نروند. پیامبر گرامی اسلام، دَیْن و بدهی را به از دست دادن آزادی تعبیر کرده و فرموده اند :
اَقِلَّ مِنَ الذُّنُوبِ تَعِشْ حُرَّا.
از بدهی خود بکاهید، تا آزاد زندگی کنید.
فقر و ثروت
در حکمت 56 حضرت میفرماید: بی نیازی در غربت، مثل وطن است و فقر در وطن، عین غربت. جوامع به 2 دسته جوامع مادی گرا و ثروت مدار و جوامع ارزشمدار تقسیم میشوند. درجوامع مادیگرا، ثروتمندان مورد توجه هستند هرچند غریب باشد، زیرا ثروت احترام دارد. اما در اسلام کسی که ثروت تولید میکند احترام دارد. پیامبر دست کارگر را میبوسد نه پول را.
اگر در جامعهای ثروت بت شود، فقرا مورد بی احترامی قرار میگیرند. درحدیث آمده است «فقر، انسان زیرک را گنگ میکند» از نظر اسلام این نوع نگاه به ثروت محکوم است. درجوامع پست، انسانهای فقیر مورد بی احترامی و انسانهای ثروتمند مورد احترام هستند.
درحدیث دیگری معصوم بیان کرده است:«هر کس به فرد ثروتمندی به خاطر مالش احترام بگذارد، دو سوم دینش از دست میرود.» ثروتمندان نباید دلشان را به احترامی که به آنان میگذارند خوش کنند چون افراد بیشتر به مال آنان احترام میگذارند.
حضرت علی (ع) درحکمت 406 بیان میکند:« چقدر تواضع ثروتمندان در برابر فقرا خوب است و بهتر از تواضع ثروتمندان، بی اعتنایی فقرا به ثروتمندان است.»اگر ثروتمند نسبت به فقیر تواضع داشته باشد، چون نیازی به او ندارد، احترامی که به فقیر میگذارد خالص است و به خاطر خداست. اما اگر برعکس آن اتفاق بیفتد، برداشت دیگری میشود.
خدا نکند ثروت درجامعهای بت شود، آن وقت همه چیز به هم میریزد و به خاطر پول بهترین قانونها زیر سوال میرود.
نظر اسلام بر ارزشمداری است. اگر این دیدگاه در جامعه حاکم شود دیگر کسی رشوه نمی گیرد، دزدی نمی کند، آدم ربایی و جنایت کم میشود، قوانین درست اجرا شده و مشکلات هم کم میشود.
فقرا، در جامعه ای که ثروت ارزش میشود، دارای دومشکل جسمانی و روانی هستند. کسانی که میخواهند سبک زندگیشان را علوی کنند باید مراقب احترام گذاشتن خود باشند.
فقر؛ مذموم یا مطلوب؟
در روایات 2 نظر، درباره فقر داده شده که در برخی فقر مذمت و در برخی موارد ستایش شده است.
در حکمت 319 حضرت میفرماید: «پسرم، از فقر بر تو میترسم چون فقر دین را ناقص و عقل را مدهوش میکند» و یا در حکمت دیگری عنوان شده« فقر، مرگی بزرگ است.»و در روایتهای دیگر از ائمه معصومین(س) نقل شده: «فقرا، پادشاهان بهشت اند»، «مردم همه محتاج به بهشت و بهشت محتاج فقراست» و پیامبراسلام(ص) فرمودهاند: «فقیر، دوست خداست» و فقیری دوست خداست که ارزشهایش را ازدست نمی دهد، او تلاش میکند، اما مالی به دست نمیآورد.
علامه مجلسی در تحلیل این 2 دسته حدیث میگوید: هم فقر خوب است و هم ثروت. چون در هر دو مورد فرد مورد آزمایش الهی قرار گرفته است.
اگر کسی تلاشش را کرد و خدا به او نداد آن فقر خوب است. بنا به این نکته، مصلحت برخیها ثروت و مصلحت برخی دیگر فقر است. برخی فقیر میشوند گناه میکنند و برخی ثروتمند میشوند گناه میکنند.
ما باید از خدا، بندگی بخواهیم. اگر ثروت میدهد ظرفیتش را و اگر فقر میدهد صبرش را نیز بدهد.
عوامل ایجاد فقر و افزایش روزی
چه عواملی انسانها را فقیرمیکند؟
با اظهار فقر آبروی خود را نبرید و خود را کوچک نکنید.امانتداری، ثروت و خیانت فقر ایجاد میکند. گدایی، فقر میآورد و هر کس گدایی کند خداوند، درهای فقر را بر او میگشاید.
بعضیها دین فروشی میکنند. احترام به والدین، روزی را زیاد میکند، هر مردی که بچهاش را نفرین کند، فقیرمیشود.
یکی دیگر از مواردی که فقر میآورد این است که فرد از فضل خدا نخواهد و غافل باشد.
صله رحم، صدقه و بخشش، صدقه پنهانی و میانه روی، از کارهایی است که روزی را زیاد میکند. حضرت علی (ع) میفرماید: من ضمانت میکنم افراد میانه رو را که فقیر نشوند.
قناعت، گنجی بی پایان
حکمت 57 نهج البلاغه به قناعت اشاره دارد، حضرت در این حکمت فرموده اند: قناعت، ثروتى پایان ناپذیر است.
قناعت یعنی رضایت به حلال یا نعمت کمی که خدا نصیبت کرده است.
ثروت بر 2نوع است: یکی ثروت ظاهری که تمام میشود و دیگری ثروت معنوی که ایمان، معرفت، عقل، عزت و قناعت است.
قناعت، ثروت و گنجی بی پایان است، چون درونی است و تمام نمیشود و کسی نمی تواند آن را بدزدد، وقتی راحتی و آرامش دارید مریض نمی شوید. وقتی قانع هستید از زندگیتان لذت میبرید و رضایت خاطر دارید.با قناعت، احساس فقر نیست. احساس فقر کشنده است. اگر قناعت دارید دیگر طمع ندارید، بنابراین ذلیل و خوار نمی شوید. در روایت آمده است بیشتر از کفاف از خدا نخواهیم، یعنی به اندازهای از خدا ثروت بخواهیم که ما را از دراز کردن دست جلوی دیگران باز دارد.
حضرت علی (ع) در نامه 45 میفرماید: «نفسم را آنچنان ریاضت میدهم که اگر نان خالی به دست آوردم، لذت ببرم» و در خطبه ای دیگر بیان میکند:« قناعت، ثروت انیباست.»
دلیل قناعت نداشتن
چرا در حال حاضر، قناعت در جامعه ما کم شده است؟ بی معرفتی نسبت به قناعت، باوراینکه اسراف باعث شخصیت است و بی توجهی به اثرات قناعت، از مواردی است که جامعه امروز ما را روز به روز از قناعت دورتر میکند.
درجامعه کنونی ما، تجمل پرستی زیاد شده است. آدم تجمل پرست قانع نیست. بزرگترها خلق و خوی کودکانه پیدا کرده اند و داشتههایشان را نمایش میدهند. افراد بی شخصیت شدهاند، شخصیت شان را در امکانات میبینند، از لباس و وسایل میخواهند شخصیت بگیرند و در نابود کردن فرهنگ قناعت جامعه، اسراف و بی توجهی مسؤولان و رسانه ها نقش عمده ای دارد.
فواید قناعت
از فواید قناعت، عزت، نداشتن غم، آسودگی بدن و روح، زندگی پاک، راحتی حساب و شکرگزاری است.
اگر میخواهید فردی قانع باشید و از صفات انسانی قناعت بهره مند شوید، باید به زیردستها نگاه کنید، به دیدن فقرا بروید و با آنان ارتباط داشته باشید. زیاد یاد مرگ باشید و به فواید قناعت و به آثار دوری از قناعت توجه کنید. با تمرین قانع بودن، مزه بندگی خدا را بچشید. قناعت یک امردرونی است که پس از آن آثار بیرونی اش نیز نمود پیدا میکند. قناعت یعنی رضایت به آنچه داریم. اگر ما بی صبری کنیم و قانع نباشیم کاری درست نمی شود.
حجت الاسلام دکتر منصور مرادی در گفت و گو با خبرنگار شفقنا(پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)، به اهیمت حفظ آبرو از دیدگاه اسلام اشاره کرد و افزود: پوشاندن زشتی، بدی و عیب دیگران از نعمت های بزرگ و احسان های عظیم و الطاف بی بدیل حق درباره عبد است و باید دانست وقتی خداوند در دنیا بدی و زشتی بنده مومنش را می پوشاند، آبرویش را نیز میان مردم حفظ می کند.
او ادامه داد: پیامبر اکرم (ص) می فرمایند" از خداوند درخواست کردم که در روز حساب، حساب رسی امت را به خودم واگذار کند که بندگان اگر لغزشی داشتند آبروی من پیش پیامبران پیشین نرود". خداوند پاسخ داد" حساب آنها را خودم به عهده می گیرم که اگر لغزشی داشتند آبرویشان پیش تو نرود" با توجه به اینکه خداوند حفظ آبرو را به این اندازه مهم دانسته که حتی نزد پیامبر خود نمی خواهد که آبروی بنده اش ریخته شود، پس چگونه انسان ها به خود اجازه می دهند که با آبروی یکدیگر بازی کنند.
حجت الاسلام مرادی همچنین تصریح کرد: حفظ آبرو از دیدگاه متفاوت مالی، جانی، عافیت و غیره در قرآن به آن اشاره شده است، امام صادق(ع) می فرماید" احترام به مومن از احترام کعبه بالاتر است." افرادی که حاجی می شوند اما حاضر نمی شوند احترام افراد دیگر را رعایت کنند، به این موضوع توجه ندارند و یا این اصل را رعایت نمی کنند.
برخی ها مال و ثروت را بیشتر از آبروی خود دوست دارند
این کارشناس مذهبی در ادامه با تاکید بر اینکه برخی ها مال و ثروت را بیشتر از آبروی خود دوست دارند، تصریح کرد: بر اساس روایت ذکر شده بهترین مال، مالی است که آبروی انسان را حفظ کند این در حالی است که در جامعه ما برخی از افراد حفظ مال خود را بر حفظ آبرو ترجیح می دهند.
هر مسلمانی وظیفه دارد به اندازه توان خودآبروی برادر مومن خود را حفظ کند
حجت الاسلام مرادی همچنین با بیان اینکه از دیدگاه قرآن بردن آبروی مومن برابر اعلان جنگ با خدا است، گفت: از دیدگاه قرآن هر کسی آبروی یک انسان را ببرد به مصادف این است که به جنگ با خدا قدم برداشته است، بنابراین براساس این تعبیر هر کسی با زبان خودش سخنی بگوید که مومنی را رسوا کند، خداوند او را از ولایت و سرپرستی خودش خارج می کند و ولایت شیطان را بر او مسلط می کند.
این استاد حوزه و دانشگاه، با اشاره به اینکه در جامعه بسیاری از افراد به راحتی آبروی دیگران را به قیمت ناچیزی می فروشند، گفت: متاسفانه برخی از افراد در جامعه به طرق مختلف بر سر موضوعات ناچیز و بی خاصیت بخصوص حرص و طمع و زیاده خواهی بحث و جدال هایی با همدیگر می کنند و حاضر می شوند به سادگی آبروی دیگری را زیر سووال ببرند تا به خواسته خود برسند.
قرض گرفتن های مکرر از جمله راه های از بین رفتن آبروی افراد
او در ادامه قرض گرفتن های مکرر را از دیگر راه های از بین رفتن آبرو برای مومن دانست و افزود: بر اساس روایات اسلامی، انسان تنها در شرایط خاصی که زندگیش دچار اختلال شد و نتوانست اصلی ترین نیاز خود را رفع کند، می تواند از دیگران قرض بگیرد این در حالی که امروزه در جامعه ما قرض گرفتن های متداول بر سر موضوعات کم اهمیت و چشم و هم چشمی ها افراد حاضر می شوند از دیگران قرض بگیرند.