اهمیت آبرو و آبرو داری در قرآن
اسلام به آبروبانی (پاسداشت آبروی آدمی) ارزش و اهمیتِ زیادی داده است و در جای جای احکام اسلامی، دستوراتِ بسیار ظریف و سنجیدهای جهتِ حفظِ آبروی خود و دیگران وجود دارد که همگی موجبِ تکریم بنیآدم است.
واژه آبرو
«آبرو» به معنای اعتبار، قدر، جاه، شرف، عِرض و ناموس است. (1)
جلوههای آبروبانی در قرآن
از نظر قرآن کریم، انسان کرامت (2) و شرافتِ ذاتی دارد که خداوند به او داده است و میفرماید: وَ لَقَدْ کرَّمْنَا بَنِی ءَادَم ؛ (3) «ما فرزندانِ آدم را کرامت بخشیدیم.» و به خاطر همین ویژگی، بر دیگر آفریدگان برتری دارد.
از بارزترین جلوههای برتری و کرامتِ انسان، داشتن عقل (4)، حیا و تمایلِ او به آبروبانی است که باعث میشود به هر چه که احترام و آبروی او را تهدید میکند، واکنش نشان دهد؛ لذا نخستین زشتی؛ یعنی عریانی عورتش را ـ که منافی با احترام و آبروی خود میدانست ـ با استفاده از پوششی پوشاند: « فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَ طَفِقَا یخْصِفَانِ عَلَیهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ» ؛ (5) «و هنگامی که از آن درخت چشیدند، اندامشان [عورتشان] بر آنها آشکار شد و شروع به قرار دادنِ برگهای [درختان] بهشتی بر خود کردند، تا آن را بپوشانند... .»
آبروبانی پایدار
قرآن بر این نکته تأکید میکند که انسان باید همواره لباسِ تقوا و حیا داشته باشد و اهل ایمان و عمل صالح گردد و با عاشقانه عمل کردن به دستوراتِ خدا، نزد او آبرو و منزلت یابد. در این صورت، خدا بر اساس یک سنّتِ همیشگی به او محبوبیت و منزلت والای اجتماعی میبخشد. خداوند میفرماید: « اِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَیجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدّاً » ؛ (6) «مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، خدای رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار میدهد.»
آبروی مردم را کمارزش نینگاریم و بدانیم که نقل تهمت ها و شایعات از گناهان کبیره است و کوچکی یا بزرگی گناه را باید خداوند تعیین کند. ضمناً توجه کنیم که همة اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله عادل نبودند؛ بلکه گروهی از آنان مرتکب گناه بزرگ (تهمت به همسر پیامبر) شدند، و خلاصه، بدانیم که تمام محاسبات انسانها واقعبینانه نیست
آبروداری در قرآن
خداوند در قرآن برای پاسداشت آبروی مؤمنان اهمیت ویژهای قائل شده و همه آنان را به این عمل تشویق یا امر نموده و از آسیب زدن به آبروی دیگران نهی کرده است. نمونههایی از دلیل این مدعا را در قرآن بررسی میکنیم:
1. شاهدطلبی در تهمت ها
«برای حفظ آبرو و شرف دیگران، اسلام برای اثبات زنا، چهار شاهد مقرّر کرده است، و حتّی اگر سه شاهد گواهی دهند، هر سه شلّاق میخورند.» (7)
خدای متعالی میفرماید: « وَ الَّذِینَ یرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یأتُوا بِاَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَ لَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً اَبَداً وَ اُولَئِک هُمُ الْفَاسِقُونَ »؛(8) «و کسانی که زنان پاکدامن را متّهم میکنند، سپس چهار شاهد (بر مدّعای خود) نمیآورند، آنها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید و آنها همان فاسقانند.»
به این ترتیب نه تنها اینگونه افراد را تحتِ مجازاتِ شدید قرار میدهد؛ بلکه در درازمدت نیز سخن و شهادتشان را از ارزش و اعتبار میاندازد، تا نتوانند حیثیت پاکان را لکهدار کنند، به علاوه مُهر فسق بر پیشانیشان مینهد و در جامعه رسوایشان میکند.
در اسلام برای اثبات حقوق و جُرم، دو شاهدِ عادل کافی است؛ حتی در مسئلة قتل نفس با وجود دو شاهد عادل، جُرم اثبات میشود؛ ولی در مسئله اتهام به زنا، چهار شاهد الزامی است. ممکن است سنگینی وزنه شاهد در اینجا به خاطر آن باشد که زبانِ بسیاری از مردم در زمینه این اتّهامات باز است و همواره عِرض و حیثیتِ افراد را با سوءظن یا بدون سوءظن جریحهدار میکنند. اسلام در این زمینه سختگیری کرده تا حافظِ اَعراض مردم باشد؛ ولی در مسائل دیگر، حتی قتل نفس، زبانها تا این حد آلوده نیست. (9)
2. معرفی تهمت به عنوان گناهِ آشکار
خدا در قرآن کریم، نسبت دادنِ خطا و گناه خود به دیگران را ـ که موجب خدشهدار کردن آبروی آنان است ـ بهتان و گناهی آشکار معرّفی نموده است و میفرماید:«وَ مَنْ یکسِبْ خَطِیةً اَوْ اِثْماً ثُمَّ یرْمِ بِهِ بَرِیاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَاناً وَ اِثْماً مُبِیناً» ؛ (10) «و کسی که خود، خطا یا گناهی مرتکب شود، سپس بیگناهی را به آن متهم سازد، بارِ بهتان و گناهِ آشکاری بر دوش گرفته است».
قرآن بر این نکته تأکید میکند که انسان باید همواره لباسِ تقوا و حیا داشته باشد و اهل ایمان و عمل صالح گردد و با عاشقانه عمل کردن به دستوراتِ خدا، نزد او آبرو و منزلت یابد تهمت زدن به افراد بیگناه با روح ایمان سازگار نیست؛ چنانکه از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «اِذَا اتَّهَمَ الْمُؤْمِنُ اَخَاهُ اَنْمَاثَ الْاِیمَانُ فِی قَلْبِهِ کمَا ینْمَاثُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ؛ (11) کسی که برادر مسلمانش را متهم کند، ایمان در قلبِ او ذوب میشود، همانند ذوب شدن نمک در آب.»
در حقیقت رواج این کار ناجوانمردانه در یک محیط، باعث به هم ریختن نظام و عدالت اجتماعی و آلوده شدن حق به باطل و گرفتار شدن بیگناه و تبرئه گنهکار و از میان رفتن اعتماد عمومی میشود. (12)
اسلام شایعهسازی، شایعهپذیری و شایعهگستری را محکوم نموده و گفتن و پذیرفتن بدون تحقیق هر سخنی را ممنوع کرده است، تا از آبروی افراد، شخصیتها و جوامع جلوگیری کند
3. دفاع از ناموس
همسر شایسته کسی است که در غیاب همسرش، رازدار باشد، مالش را حفظ کند، به او خیانت نکند، آبروداری نماید و موجبات رسوایی او و خود را فراهم ننماید. از سویی اسلام با وضع قوانین ویژه، مانع از رسوایی هر فرد ـ حتی از سوی نزدیکترین کسانش ـ میشود و از آبروی آنها محافظت میکند، آنچنان که خداوند میفرماید: « وَالَّذِینَ یرْمُونَ أزْوَاجَهُمْ وَلَمْ یکنْ لَّهُمْ شُهَدَاءُ إلاَّ أنْفُسُهُمْ فَشَهَادَةٌ أحَدِهِمْ أرْبَعُ شَهَدَاتِ بِاللهِ إنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِینَ » ؛ (13) «و کسانی که همسران خود را [به عمل منافی عفّت] متّهم میکنند و گواهانی جز خودشان ندارند، هر یک از آنها باید چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهد که از راستگویان است.»
4. شایعهستیزی
اسلام شایعهسازی، شایعهپذیری و شایعهگستری را محکوم نموده و گفتن و پذیرفتن بدون تحقیق هر سخنی را ممنوع کرده است، تا از آبروی افراد، شخصیتها و جوامع جلوگیری کند. از جمله اینکه خداوند میفرماید: « إذْ تَلَقَّوْنَهُ بِألْسِنَتِکمْ وَتَقُولُونَ بِأفْوَاهِکمْ مَّا لَیسَ لَکمْ بهِِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَیناً وَهُوَ عِنْدَ اللهِ عَظِیمٌ » ؛ (14) «به خاطر بیاورید زمانی را که این شایعه را از زبان یکدیگر میگرفتید و با دهان خود سخنی میگفتید که به آن یقین نداشتید و آن را کوچک میپنداشتید، در حالی که نزد خدا بزرگ است.»
پیام آیه
آیة فوق پیام های جالبی دارد که توجه به آنها در پاسداشت حریم آبروی آبرومندان بسیار مؤثر است:
اوّلاً : پذیرش بدون تحقیق آنچه بر سر زبانهاست، محکوم است و سخن باید بر اساس علم باشد.
ثانیاً : آبروی مردم را کمارزش نینگاریم و بدانیم که نقل تهمت ها و شایعات از گناهان کبیره است و کوچکی یا بزرگی گناه را باید خداوند تعیین کند. ضمناً توجه کنیم که همة اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله عادل نبودند؛ بلکه گروهی از آنان مرتکب گناه بزرگ (تهمت به همسر پیامبر) شدند، و خلاصه، بدانیم که تمام محاسبات انسانها واقعبینانه نیست. (15)
5. پیشگیری از اشاعه فحشا
اسلام برای مصونیت جامعه و حفظ آبروی افراد، از شیوع زشتی ها و کاهش قبح آنها بین مردم پیشگیری میکند؛ لذا قرآن کریم میفرماید: «إنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِِینَ ءامَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ ألِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالأخِرَةِ وَاللهِ یعْلَمُ وَأنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»؛ (16) «کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم باایمان شیوع یابد، برای آنان در دنیا و آخرت عذاب دردناکی است و خداوند میداند و شما نمیدانید.»
قرآن بر این نکته تأکید میکند که انسان باید همواره لباسِ تقوا و حیا داشته باشد و اهل ایمان و عمل صالح گردد و با عاشقانه عمل کردن به دستوراتِ خدا، نزد او آبرو و منزلت یابد. در این صورت، خدا بر اساس یک سنّتِ همیشگی به او محبوبیت و منزلت والای اجتماعی میبخشد
مفاد این آیه در بردارنده مفاهیم زیر است:
الف. گستره مفهومی اشاعه فحشا و عواقب آن
باید توجه داشت که اشاعة فحشا مفهوم وسیعی دارد که هرگونه نشر فساد و شیوع زشتی ها و قبایح و کمک به توسعه آنها را شامل میشود. در پایان آیه میفرماید: «و خدا میداند و شما نمیدانید.» او از عواقب شوم و آثار مرگبار اشاعة فحشا در دنیا و آخرت به خوبی آگاه است؛ ولی شما از ابعاد مختلف این مسئله آگاه نیستید. او میداند چه کسانی در قلبشان حبّ این گناه هست و کسانی را که زیر نامهای فریبنده به این عمل شوم میپردازند، میشناسد؛ اما شما نمیدانید و نمیشناسید. (17)
ب. ابزارهای اشاعه فحشا
علاقه به اشاعه فحشا، گاهی با «زبان» و «قلم» است و گاهی با «ایجاد مراکز فحشا» و تشویق دیگران به گناه و «قرار دادن امکانات گناه در اختیار آنان». (18) در حالی که اگر چنین ابزارهایی در دسترس قرار نگیرند، زمینة شیوع فساد، کمتر فراهم خواهد بود؛ هرچند که آدمیان باید از آنچنان اراده و ایمانی برخوردار باشند که در هر شرایطی بتوانند خویشتنداری کنند و به معصیت آلوده نشوند.
ج. مصادیق آیه
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «مَن قَالَ فِی مُؤمِنٍ مَا رَأتْهُ عَینَاهُ، وَسَمِعَتهُ أذنَاهُ، فَهُوَ مِنَ الَّذِِینَ قَالَ اللهُ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ : «إنَّ الَّذِِینَ یحِبُّونَ أنْ تَشِِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ ألِیمٌ » ؛ (19) هر کس آنچه را دربارة مؤمنی ببیند یا بشنود، برای دیگران بازگو کند، از مصادیق این آیه است.»
چنین کسی، در واقع دوست دارد زشتی ها در میان مردم باایمان شیوع یابد؛ لذا برای او عذاب دردناکی در دنیا و آخرت خواهد بود.
و از آن حضرت نقل شده است که فرمود:«قَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه وآله: مَنْأذَاعُ فَاحِشَةً، کانَ کمُبْتَدِئهَا ؛ (20) کسی که کار زشتی را شایع کند، مانند کسی است که آن را مرتکب شده است.»
د. درس ها و عبرت های آیه
اسلام شایعهسازی، شایعهپذیری و شایعهگستری را محکوم نموده و گفتن و پذیرفتن بدون تحقیق هر سخنی را ممنوع کرده است .
ه. دفاع از متّهمان بیخبر از فحشا
برخی از مؤمنان از چنان تقوای فکری، روحی، عملی و اخلاقی برخوردارند که حتی فکر گناه هم نمیکنند و روحشان بیخبر است. برچسب گنهکاری زدن به چنین مؤمنانی آن قدر نزد خدا سرزنشآمیز است که خود، در دفاع از چنین متّهمانی میفرماید: «إنَّ الَّذِینَ یرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلاَتِ الْمُؤمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیا وَالأخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ » ؛ (21) «کسانی که بر زنان پاکدامن و بیخبر از فحشا و مؤمن، تهمت زنا میزنند، در دنیا و آخرت لعنت شدهاند و برایشان عذابی بزرگ است.»
پی نوشت ها :
1) فرهنگ قرآن، هاشمی رفسنجانی و محققان مرکز فرهنگ ومعارف قرآن، قم، مؤسسه بوستان کتاب، 1383، ج 1، ص 96.
2) کرامت اشاره به نعمتهای خدادادی در وجود انسان است، بدون تلاش؛ تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383، ج 7، ص 94.
3) اسراء / 70.
4) «وَ لَقَدْ کرَّمْنَا بَنِی آدَمَ بِالْعَقْلِ و...»؛ تفسیر الصافی، ملا محسن فیض کاشانی، تهران، انتشارات الصدر، 1415 ق، ج 3، ص 206.
5) اعراف/22.
6) مریم / 96.
7) تفسیر نور، ج 2، ص 256.
8) نور/ 4.
9) تفسیر نمونه، ج 14، ص 373.
10) نساء / 112.
11) اصول کافی، ج 2، ص 269، باب التهمة و سوء الظن.
12) تفسیر نمونه، ج 4، ص 121 و 122.
13) نور/ 6.
14) نور/ 15.
15) اقتباس از تفسیر نور، ج 8، ص 158، فی مصباح الشریعه، ص 67، «
16) نور/ 19.
17) تفسیر نمونه، ج 14، ص 404 و 405.
18) تفسیر نور، ج 8، ص 161.
19) تفسیر کنز الدقائق وبحر الغرائب، قمی، محمد بن محمدرضا، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارات ارشاد اسلامی، 1368، ج 9، ص 265؛ اصول الکافی، به نقل از ثقة الاسلام کلینی، ج 2، ص 357، ح 2.
20) همان، به نقل از اصول کافی، ج 2، ص 356، ح 2.
21) نور/ 23.
فراوری : محمدی
بخش قرآن تبیان
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره144