1- دانش كسبى و غريزى
حضرت امير عليه السلام فرمود: دانش بر دو گونه است : غريزى و اكتسابى ، و اكتسابى نفع نمى دهد اگر غريزى نباشد (493).
2- ماهرترين شعراء
از اميرالمومنين عليه السلام از ماهرترين شعراء پرسش نمودند؛ فرمود: شعرا با اسبان مسابقه در ميدانى نتاخته اند تا آن كس كه نى گرو را ربوده شناخته شود، و اگر ناگزير بايد بگويم پادشاه گمراه از همه برتر است (مقصود آن حضرت امرو القيس بوده و گمراهيش از اين است كه كافر و فاسق بوده است ) (494).
3- اخلاق و كردار قريش
از حضرت امير عليه السلام از اخلاق و كردار قريش سوال نمودند، فرمود: اما قبيله بنى مخزوم آنان ريحانه قريش هستند، دوست دارى با مردانشان سخن بگويى و با زنانشان ازدواج كنى . و اما قبيله بنى عبد شمس (بنى اميه ) مردانى سياستمدار و دور انديشمند، و خاندان ما از دگران بخشنده تر، و به هنگام مرگ دليرترند، و عده آنان زيادتر، و مكر و تزويرشان بيشتر و اندامشان ناموزون ترست . و زبان ما فصيح تر، و به پند و اندرز گوياتر و انداممان زيباترست (495).
4- بهار و پاييز
اميرالمومنين عليه السلام فرمود: بدن خود را در اول فصل سرما (پائيز) بپوشانيد و در آخر آن (بهار) از هوا استفاده نماييد؛ زيرا همان تاثيرى را كه هوا در آن دو فصل در درختان دارد در بدن آدمى نيز دارد (496).
5- راه بحث كردن
هنگامى كه حضرت امير عليه السلام خواست ابن عباس را براى احتجاج با خوارج بفرستد به او فرمود: از روى قرآن با آنان بحث نكن ؛ زيرا قرآن معانى بسيار دارد، تو مى گويى و آنان مى گويند، وليكن از سنت رسول خدا صلى الله عليه و آله با ايشان احتجاج كن كه از آن گريزى ندارند (497).
6- قبيله باهله
در صفين نصر آمده : قبيله باهله از شركت نمودن در جنگ صفين به همراه اميرالمومنين عليه السلام اكراه داشتند. امام عليه السلام به آنان فرمود: خدا را شاهد مى گيرم كه هم شما با من دشمنيد هم من با شما، اينك هداياى خود را برداريد و به سوى ديلم خارج شويد