معاني لغات (148)
قد ح: پياله شراب.
بتان: زيبا رويان ، پري پيكران.
محتسب: مأمور منكرات .
شست: قلاب ماهي گيري ، به معناي دام نيز آمده است.
ميِ اَلَست: مي روز الست وآن روزي است كه خدواند از انسان پيمان گرفت . مفاد آيه 171 سوره اعراف : اَلَستُ بِرَبّكُم قالوا بَلي شَهّدنا …، و مراد آن جاذبه و كيفيتي است كه از روز ازل خالق در وجود انسان نهاده كه تا روز ابد انسان ازآن سرمست .
خرّم: خوشا.
معانی ابیات غزل (148)
(1)در آن هنگام که یار من قدح من قدح شراب را دست می گیرد ، بازار حسن زیبا رویان شکسته می شود.
2) هر کس که چشم او را دیدگفت: مأمور منکرات کجاست تا این مست را دستگیر کند.
(3) مانند ماهی در دریا افتاده ام تا را مرا با دام وقلاب صید کند.
(4) با ناله وزاری در پایش افتاده ام آیا ممکن است که از من دستگیری کند.
(5) خوشا بحال کسی که مانند حافظ از می الست جامی بگیرد.
شرح ابیات غزل(148)
وزن غزل: مفعول مفاعلن فعولن
بحر غزل: هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف
بعضی از حافظ شناسان محترم این غزل را به دلیل اینکه به سیاق کلام حافظ نزدیک نیست از مجموعه غزلیات بیرون کرده اند . در این باره همینطور که قبلاً هم گفته شد این کار لطمه به امر تحقیق دربارة حافظ بویژه برای محققین آینده می زند. این غزل دست کم در هشت نسخه قدیمی آمده و مربوط به ایام جوانی حافظ است که شور و عشق غزلسرایی او بدون ایهام و مراعات نکات عرفانی سبب سرودن غزلی می شده است.
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالی