1- زنى حيله گر
زنى شب هنگام ، خويشتن را شبيه كنيز مردى ساخت ، مرد به خيال اين كه كنيز اوست با وى همبستر شد، ماجرا نزد عمر طرح گرديد، عمر قضيه را بر حضرت اميرالمومنين عليه السلام عرضه داشت . آن حضرت فرمود: مرد را در پنهانى حد بزن و زن را آشكارا (34). مؤ لّف : اين خبر حمل شده به اين كه آن حضرت مى دانسته كه مرد از واقع قضيه آگاه بوده و بطور دروغ پنهان كرده است .
2- مردم آزارى
مردى به ديگر گفت : در خواب با مادرت محتلم شده ام ، مرد بر آشفته او را نزد اميرالمومنين عليه السلام برده و گفت : اين مرد به من ناروا مى گويد.
آن حضرت فرمود: چه گفته است ؟
گفت : مى گويد: با مادرم محتلم شده است .
حضرت على عليه السلام به وى فرمود: تو اگر مى خواهى او را عادلانه جزا دهى وى را برايت در آفتاب نگه مى دارم سايه اش را تازيانه بزن ؛ زيرا خواب مانند سايه است . ولى او را تازيانه مى زنيم تا دگربار، مسلمانى را آزار ندهد (35).