0

غزل ۰۸۲- آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

غزل ۰۸۲- آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت

آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت

آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت

تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین

کس واقف ما نیست که از دیده چه‌ها رفت

بر شمع نرفت از گذر آتش دل دوش

آن دود که از سوز جگر بر سر ما رفت

دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم

سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت

از پای فتادیم چو آمد غم هجران

در درد بمردیم چو از دست دوا رفت

دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت

عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت

احرام چه بندیم چو آن قبله نه این جاست

در سعی چه کوشیم چو از مروه صفا رفت

دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید

هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت

ای دوست به پرسیدن حافظ قدمی نه

زان پیش که گویند که از دار فنا رفت

 

 

یک شنبه 29 تیر 1393  11:50 AM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

غزل ۰۸۲- آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت با صدای استاد گرمارودی

۸۲. آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت 
• زمان : 01:40 
با صدای استاد موسوی گرمارودی 

 

 

 

 

دریافت فایل 
http://rasekhoon.net/media/download/334838/۸۲-آن-ترک-پری-چهره-که-دوش-از-بر-ما-رفت/

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

دوشنبه 6 بهمن 1393  9:47 AM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

شرح غزل ۰۸۲- آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت

معانی لغات غزل

ترک پری چهره: ترک زیباروی، کنایه از شاه‌شجاع.
راه خطا: راه اشتباه، راه دور، کنایه از راه شهر(خطا- ختا) که به دوری ضرب‌المثل بوده است.
نور جهان‌بین: نور چشم، عزیز.
جهان‌بین: چشم.
بر سر مارفت: به سرما آمد، برای ما اتفاق افتاد.
دور از رخ او: از رخ او دور بادا.
احرام: داخل شدن در حرمت زیارت کعبه و برخود حرام کردن بعضی از مباحات به هنگام زیارت.
احرام بستن: بستن دو تکه پارچه سفید نادوخته یکی به کمر و دیگری بر روی دوش و آماده شدن برای زیارت خانه خدا.
صفا و مروه: دو نقطه که هر حج‌گزار بایستی هفت مرتبه این فاصله را رفته و برگردد و این عمل را سعی می‌نامند.
قانون شفا: قواعد مقرر برای معالجه بیمار و درضمن به دوکتاب ابوعلی‌سینا یکی به نام قانون ابن‌سینا درعلم طب و دیگری به نام شفای ابن‌سینا در منطق و الاهیات و طبیعیات اشاره دارد.
دار فنا: خانه نیستی، کنایه از دنیا.


معانی ابیات غزل

(۱) آن ترک زیباروی که دیشب ما را ترک گفت چه اشتباهی از ما دید که به راه خطا (به سوی خطا) رفت.
(۲) از آن لحظه که آن نور دیده از نظرم دور شده هیچ کس به درستی نمی‌داند که از دیدگان من چه اشکهایی ریخته شده است.
(۳) دودی که بر اثر سوز و گداز جگر، از سر ما بلند شد از سر شمع آتش به دل گرفته برنخاست.
(۴) در نبودن و در اثر دوری او پیوسته از چشمان اشکبار سیلاب سرشک جاری و طوفان بلا ایجاد شد.
(۵) دراثر اندوه دوری او از پای درآمدیم و به سبب ازدست دادن آن دارو دست از جان شستیم.
(۶) دل بر این گواهی می‌داد که با دعا کردن می‌توان نعمت وصال از دست رفته‌‌اش را باز یافت، (ومن) مدت مدیدی است که عمررا بر سر دعا گذاشته‌ام.
(۷) در حالی که قبله اینجا نیست چگونه محرم شده و احرام ببندیم و زمانی که صفا از مروه رفته است چه سان سعی صفا و مروه بجا آوریم.
(۸) طبیب، دیروز به هنگام عیادت من با اندوه تمام گفت افسوس که بیماری تو از توانایی مداوا فراتر رفته است.
(۹) ای دوست به دیدار و برای پرسش حال حافظ قدم رنجه کن، پیش از آنکه بگویند او از این دنیا رفت.


شرح ابیات غزل

وزن غزل: مفعول مفاعیل مفاعیل مفاعیل
بحر غزل: هزج مثمن مکفوف مقصور
*
جنگ ونفاق و رقابت و نقض عهد بین فرزندان امیرمبارز‌الدین امری عادی به شمار می‌رفت. شاه محمود، برادر شاه شجاع از طرف سلطان اویس بر علیه برادرش تحریک می‌شد و در سال ۷۶۵ به قصد تسخیر شیراز لشکریانی فراهم ساخت. شاه‌شجاع برای مقابله با برادر از شیراز خارج ولی به سبب خیانت سران لشکر و قهر سلطان احمد برادرش کاری از پیش نبرده به شیراز مراجعت وبالاخره دراثر مذاکره فیمابین شاه‌شجاع به قصد ابرقو از شیراز خارج شد و شاه محمود وارد شیراز و به حکومت نشست. این غزل را حافظ در این زمان که شاه شجاع بالاجبار از شیراز به ابرقو عزیمت کرد سروده و در بیت نخست با عنوان ترک پری‌چهره به کنایه از او نام می‌برد چه نسب شاه شجاع از طرف مادر به ترکان قراختایی می‌رسید و نیز چهره‌ زیبایی داشت. با اندک دقت و تعمق دربارة مضامین ابیات این غزل می‌توان به درجه محبت و دوستی و یکرنگی و جوانمردی حافظ پی برد. وگرنه می‌توانست نان را به نرخ روز خورده و به حاکم فاتح نزدیک شود.
***

شرح جلالی بر حافظ – دکتر  عبدالحسین جلالیان

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

دوشنبه 14 اردیبهشت 1394  6:40 PM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

تعبیر غزل ۰۸۲- آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت

تعبیر :

کارهای مهم را بازیچه نگیر چون خطا می کی. حرفی را زده ای که عدهای از تو رنجیده اند، دل آنها را بدست بیاور، چون د زمان پیری و تهایی کسی نیست که دیگر با او همدلی کنی و هم سخن شوی. ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است. الان همدیر نیست. طبیب تو خداوند اس روبه سوی او آور تا تو را شفا دهد و از مشقات رهایت سازد.

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

دوشنبه 14 اردیبهشت 1394  6:41 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها