معانی لغات غزل (۷۶)
آستان: درگاه.
سرمرا: برای سرمن.
حواله گاه: مرجع، خانه امید، محل رفع حاجت.
سپرانداختن: کنایه از تسلیم شدن.
خرابات: روسپیخانه، محل فسق و فجور وقمار، میخانه، جایگاه رندان و فاسقان.
برمن برگ کاهی نیست: پیش من ارزش برگ کاهی ندارد.
جماش: شوخ، مست و لوند، طناز، مخفیانه نگریستن.
نرگس جماش: چشم شوخ و مست.
شریعت: راه و روش، آیین.
عنان کشیده: آهسته، ملایم و با تأنی.
عقاب جور: کنایه از مأمورین داروغه و محتسب.
خزینه دل: (اضافه تشبیهی) دل چون خزینه.
حد: حایل میان دو چیز، منتهای هرچیز، تیز کردن کارد، حکم شرعی، اندازه، در عهده، و در اینجا در عهده و در اندازه لیاقت است.
معانی ابیات غزل (۷۶)
(۱) برای من پناهگاهی غیر از درگاه تو وبرای سر من مرجع و خانه امیدی به غیر از در تو حواله نشده است.
(۲) اگر دشمن بر روی من شمشیر بکشد، تسلیم میشوم زیرا که سلاحی به غیر از ناله و آه در اختیار ندارم.
(۳) چرا از کوی خرابات و میخانه پا بکشم؟ و حال آنکه برای (تزکیه) من بهتر از این راه و رسمی وجود ندارد.
(۴) اگر دست روزگار به خرمن حیات من آتش بزند باکی نیست. بگذار بسوزد که برای من ارزش کاهی را ندارد.
(۵) من بنده آن چشم شوخ و مست دلداری خوش اندامم که از شدت مستی غرور به سوی کسی نمینگرد.
(۶) هرچه دلت میخواهد بکن، مردمآزاری مکن که در دین و آیین ما به غیر از مردم آزاری کار دیگری گناه به حساب نمیآید.
(۷) ای پادشاه شهر زیبایان و زیبارویان، آهسته بران که در سراسر راهت مردمان از جور زیبایان و به امید دادخوهی درانتظار دیدار تواند.
(۸) مأمورین مردم آزار بر سراسر شهر مسلطند و پیر پیرهیزکار گوشهنشینی نیست که تیرآهی از دل برکشد و در کمان دعا نهاده به سوی آنها پرتاب کرده و آنها را از پای درآورد.
(۹) این گونه که از هر سو در راهم دام گسترده شده جز اینکه به زیر چتر حمایت زلفهای او پناه ببرم چاره دیگری ندارم.
(۱۰) خزینه محبت دل حافظ را که در اختیار گرفتهیی به دست زلف و خال سیاه خود مسپار که نگهداری چنین مخزنی در عهده هر سیاهی نیست.
شرح ابیات غزل (۷۶)
وزن غزل: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلان
بحر غزل: مجتث مثمن مخبون اصلم مسبغ
*
حافظ این غزل را در شروع حکومت شاه شجاع سروده و از دست عسسها و عقابهای جور حکومت سابق گله کرده و تقاضای بذل توجه بیشتری به مردم را دارد و در بیت ششم پادشاه جوان را به عدل و داد تشویق نموده از مردمآزاری برحذر میدارد. مردم آزاده شیراز در زمان امیر مبارزالدین متظاهر در مضیقه و تحت فشار و از دست عمال حکومتی ناراضی بودند. شاعردر بیت هفتم توجه شاه جوان را به این موضوع معطوف و در دو بیت آخر غزل سخن از خال و زلف سیاه شاه جوان به میان میآورد که ازمشخصات و ویژگیهای پادشاه جوان و زیباروی بود.
***
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالیان