0

غزل ۰۶۸- ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست

 
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

غزل ۰۶۸- ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست

ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست

حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست

مردم دیده ز لطف رخ او در رخ او

عکس خود دید گمان برد که مشکین خالیست

می‌چکد شیر هنوز از لب همچون شکرش

گر چه در شیوه گری هر مژه‌اش قتالیست

ای که انگشت نمایی به کرم در همه شهر

وه که در کار غریبان عجبت اهمالیست

بعد از اینم نبود شائبه در جوهر فرد

که دهان تو در این نکته خوش استدلالیست

مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد

نیت خیر مگردان که مبارک فالیست

کوه اندوه فراقت به چه حالت بکشد

حافظ خسته که از ناله تنش چون نالیست

 

 

یک شنبه 29 تیر 1393  10:30 AM
تشکرات از این پست
mrsaeid67
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

غزل ۰۶۸- ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست با صدای استاد گرمارودی

۶۸. ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست 
• زمان : 01:12 
با صدای استاد موسوی گرمارودی 

 

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

یک شنبه 16 آذر 1393  9:06 PM
تشکرات از این پست
mrsaeid67
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

شرح غزل ۰۶۸- ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست

معانی لغات غزل (۶۸)

لطف: نرمی، نیکویی، دقیقه یا خصوصیتی از جمال وزیبایی و نازکی، لطافت، تری.
قتال: بسیار کشنده، کشنده حرفه‌یی.
انگشت‌نما: سرآوازه، مشهور، شناخته شده عموم.
شیوه‌گری: فریبکاری، دلربایی، ناز.
اهمال: سهل‌انگاری.
شایبه: شک و تردید
جوهرفرد: جزء لایتجزی، کوچکترین ذره از یک جسم که قابل تقسیم نباشد و در عین حال خاصیت آن جسم را درخود داشته باشد.
خوش‌استدلالی است: مناسب‌ترین دلیل و گواه است.
نال: نی باریک و میان‌تهی، کنایه از لاغری و سستی.

 

معانی ابیات غزل (۶۸)

(۱) جانانه مهوش من، دراین هتفه از شهر بیرون رفته و دوری او در چشمم به درازی سالی آمده است. تو چه می‌دانی که حالت فراق و دوری تا چه حد دشوار است.


(۲) تَصویِر مردمک دیده‌ام به سبب نرمی و لطافت چهره‌ دلدار در صورت او منعکس شد و او به گمانش که خال مشکینی را در آن چهره می‌بیند.


(۳) ( توگویی) هنوز از لب شکرین این نوجوان بوی شیر مادرمی‌آید هرچند که در دلبری و فریبندگی هر مژه او به مانند قاتل بی‌رحمی می ماند.


(۴) ای آنکه در همه شهر به بذل و بخشش مشهوری جای شگفتی است که نسبت به غریبان بی‌اعتنا و بی‌توجهی.


(۵) از این پس در وجود کوچکترین ذره اتمی تردیدی به دل راه نمی‌دهم چرا که بهترین مثال و درستی این معنا دهان تست.


(۶) خبر خوشی رسیده که از سوی ما خواهی گذشت این نیت خیر را تغییر مده که پیشامد و اتفاق نیکویی است.


(۷) تن خسته و ناتوان حافظ با چه تدبیری بار غمت را که چون کوهی سنگین است بکشد که از شدت ناله و زاری به مانند نی بوریا لاغر شده است.

 

شرح ابیات غزل (۶۸)

وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع‌لان
بحر غزل: رمل مثمن مخبون اصلم مسبغ
پیش از این درباره غزلهای ذووجهین حافظ شمه‌یی بیان شد. در اینجا به منظور روشن‌تر شدن مطلب بار دیگر مروری به نکات زیر را ضروری می‌داند:
۱- حافظ به خوبی به ارزش کلام فاخر خود برده و بر این نکته وقوف کامل داشته که با تعریف و خواهش و تمنا در قالب عبارات صریح از قدر سخن خود نکاهد و در قالب ایهام منظور خود را به مقام مورد نظرالقاء کند. بنابراین در یک غزل دووجهین تمام ابیات دارای ایهام و اشاره و خواسته اصلی شاعر نیست و دریکی دو بیت این ویژگی به چشم می‌خورد و در هر غزل ایهام‌دار ابیاتی وجود دارد که دارای مضامین زیبای عاشقانه یا عارفانه بوده و صورت ظاهر را حفظ و از شائبه تملق و درخواست آن می‌کاهد.
۲- شناختن این یکی دو بیت در بعضی از غزلها کلید تشخیص شأن نزول غزل و روشن شدن خواسته شاعر و در نتیجه پی بردن به روحیه اوست.
۳- چون غزلهای حافظ فاقد تاریخ سرودن است کشف این ایهامات می‌تواند حدود تاریخ و رویدادهای سالهای عمر حافظ آگاهی کامل داشته باشد. به عنوان مثال مطلع این غزل که بسیار زیبا و علی‌الظاهر جای هیچگونه شک و تردیدی برگفت و شنود یک عاشق شیدا نیست، در باطن اشاره به سفر رفتن شاه منصور را دارد و در بیت دوم اشاره ضمنی به خال صورت اوست که با مضمونی بسیار زیبا بازگو شده است و یا در بیت چهارم گوشه و کنایه و درخواست بذل توجه به خود را به صورتی غیرمستقیم دارد و بیت ششم بازگو کننده شایعه و خبری است که شاه منصور عنقریب به شیراز برمی‌گردد. و در کل غزل، مقصود باطنی شاعر این بوده که با ارائه یک تابلو زیبای عاشقانه مضمون بیت چهارم را به شاه گوشزد نماید.

****
شرح جلالی بر حافظ – دکتر عبدالحسین جلالیان

 

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:20 AM
تشکرات از این پست
salma57
salma57
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 35499
محل سکونت : گیلان

پاسخ به: غزل ۰۶۸- ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست

تعبیر :

زیاد عجله می کنی، هر چند که همه می دانند چه روزهای سختی را پشتسر می گذاری. همگان ظاهر را می بینند پس برای حفظ آبرو ظواهر را حفظ ک. بسیار بی تجربه ای اما ادعای با تجربه بودن می کنی. کاری نکن که انگشت نما شوی، تو جوهر خوبیبرای کار داری همین مسئله باعث م شود تو به مراد برسی و تن خسته ات التیام پیدا کند.

در زندگی بکوشلباس صبر بر تن بپوشبا دانایان بجوشعزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش

شنبه 12 اردیبهشت 1394  11:23 AM
تشکرات از این پست
mrsaeid67
دسترسی سریع به انجمن ها