على رغم كارشكنيها و تبليغات سوء منافقان ، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم على (عليه السلام ) را جانشين خود در مدينه ساخت و در ماه رجب سال نهم هجرى به همراه سپاهى عظيم ، راه پرمشقت شمال را در پيش گرفت علت انتخاب على (عليه السلام ) بارى جانشينى در مدينه بر اساس آنچه در منابع تاريخى آمده است .(1)
اين بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از سوء نيت اعراب و بسيارى از مدرم مكه كه با آنان جنگيده و خون بستگانشان را ريخته بود و منافقان مدينه كه به بهانه هايى از شركت در اين نبرد سرباز زده بودند مطلع بود، و بيم آن مى رفت كه اين عناصر از غيبت طولانى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و ديگر مسلمانان استفاده كنند و به مدينه بتازند، لذا وجود اميرمؤ منان (عليه السلام ) در مدينه همچون خود پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم عامل مهمى در ترساندن دشمنان و پاسدارى از مركز حكومت اسلامى بود، از اين رو پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به هنگام معرفى حضرت على (عليه السلام ) به جانشينى خو فرمود:
ان المدينة لا تصلح الا بى اوبك مدينه جز با وجود من يا تو اصلاح نپذيرد.(2) يكى از توطئه هاى منافقان كه با نقش قبلى آنها ريخته شده بود قتل على (عليه السلام ) و رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بود. لذا صد نفر از آنان در مدينه براى قتل على (عليه السلام ) و چهارده نفر هم براى قتل پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم با سپاه حركت كردند. با حركت سپاه اسلام به سوى تبوك و ماندن على (عليه السلام ) در مدينه منافقان همه نقشه هاى خود را نقش بر آب ديدند و دست به توطئه جوسازى و شايعه پراكنى زدند. اميرمؤ منان (عليه السلام ) با شنيدن سخنان واهى آنها مبنى بر اينكه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم از روى بى مهرى على (عليه السلام ) را با خود نبرده است خود را به پيامبر رسانيد و جريان را گزارش داد. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: دروغ مى گويند بلكه تو را براى نگهدارى آنچه پشت سرم هست گذاردم . آيا راضى نيستى نسبت تو به من ، همان مقام و منزلت هارون نسبت به موسى باشد؟ جز آنكه پس از من پيامبرى نيست . سپس رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به آن حضرت دستور داد به مدينه بازگردد و جانشين وى در دار الهجرة و خانواده اش باشد.(3)
1-ارشاد، مرحوم مفيد، ص 82.
2- همان مدرك .
3-تاريخ طبرى ، ج 3 ص 13