الَ الا مامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى عليه الصلوة السّلام :
1 - مَنْ عَبَدَاللّهَ، عبَّدَاللّهُ لَهُ كُلَّ شَىْءٍ.(63)
ترجمه :
فرمود: هر كسى كه خداوند را عبادت و اطاعت كند، خداى متعال همه چيزها را مطيع او گرداند.
2 - قالَ عليه السلام : وَنَحْنُ رَيْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَسَيِّدا شَبابِ اءهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ يَتَقَدَّمُ، اَوْ يُقَدِّمُ عَلَيْنا اَحَدا.(64)
ترجمه :
ه دنباله وصيّتش در حضور جمعى از اءصحاب فرمود: و ما دو نفر - يعنى حضرت و برادرش امام حسين عليهما السلام - ريحانه رسول اللّه صلى الله عليه و آله و دو سرور جوانان اهل بهشت هستيم ، پس خدا لعنت كند كسى را كه بر ما پيشقدم شود يا ديگرى را بر ما مقدّم دارد.
3 - قالَ عليه السلام : وَ إ نّ حُبَّنا لَيُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنى آدَم ، كَما يُساقِطُ الرّيحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.(65)
ترجمه :
فرمود: همانا محبّت و دوستى با ما (اهل بيت رسول اللّه صلى الله عليه و آله ) سبب ريزش گناهان - از نامه اعمال - مى شود، همان طورى كه وزش باد، برگ درختان را مى ريزد.
4 - قالَ عليه السلام : لَقَدْ فارَقَكُمْ رَجُلٌ بِالاْ مْسِ لَمْ يَسبِقْهُ الاْ وَّلُونَ، وَلا يُدْرِكُهُ اءَلاَّْخِرُونَ.(66)
ترجمه :
پس از شهادت پدرش اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام ، در جمع اصحاب فرمود:
شخصى از ميان شماها رفت كه در گذشته مانند او نيامده است ، و كسى در آينده نمى تواند هم تراز او قرار گيرد.
5 - قالَ عليه السلام : مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ كانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إ مّا مُعَجَّلةٌ وَإ مّا مُؤ جَلَّةٌ.(67)
ترجمه :
فرمود: كسى كه قرآن را - با دقّت - قرائت نمايد، در پايان آن - اگر مصلحت باشد - دعايش سريع مستجاب خواهد شد - و اگر مصلحت نباشد - در آينده مستجاب مى گردد.
6 - قالَ عليه السلام : إ نّ هذَا الْقُرْآنَ فيهِ مَصابيحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ.(68)
ترجمه :
فرمود: همانا در اين قرآن چراغ هاى هدايت به سوى نور و سعادت موجود است و اين قرآن شفاى دل ها و سينه ها است .
7 - قالَ عليه السلام : مَنَ صَلّى ، فَجَلَسَ فى مُصَلاّه إ لى طُلُوعِ الشّمسِ كانَ لَهُ سَتْرا مِنَ النّارِ.(69)
ترجمه :
فرمود: هر كه نماز - صبح - را به خواند و در جايگاه خود بنشيند تا خورشيد طلوع كند، برايش پوششى از آتش خواهد بود.
8 - قالَ عليه السلام :إ نَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ، فَيَسْتَبِقُونَ فيهِ بِطاعَتِهِ إِلى مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا.(70)
ترجمه :
فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را براى بندگان خود ميدان مسابقه قرار داد.
پس عدّه اى در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودى الهى از يكديگر سبقت خواهند گرفت و گروهى از روى بى توجّهى و سهل انگارى خسارت و ضرر مى نمايند.
9 - قالَ عليه السلام : مَنْ اءدامَ الاْ خْتِلافَ إ لَى الْمَسْجِدِ اءصابَ إ حْدى ثَمانٍ: آيَةً مُحْكَمَةً، اءَخاً مُسْتَفادا، وَعِلْما مُسْتَطْرَفا، وَرَحْمَةً مُنْتَظِرَةً، وَكَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى الْهُدى ، اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ الرَّدى ، وَتَرْكَ الذُّنُوبِ حَياءً اَوْ خَشْيَةً.(71)
ترجمه :
ت - خود را در مسجد قرار دهد يكى از هشت فايده شاملش مى گردد: برهان ونشانه اى - براى معرفت -، دوست و برادرى سودمند، دانش واطلاعاتى جامع ، رحمت و محبّت عمومى ، سخن و مطلبى كه او را هدايت گر باشد، - توفيق إ جبارى - در ترك گناه به جهت شرم از مردم و يا به جهت ترس از عقاب .
10 - قالَ عليه السلام : مَنْ أ كْثَرَ مُجالِسَة الْعُلَماءِ اءطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ، وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ، وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ الزِّيادَةِ فى نَفْسِهِ، وَكانَتْ لَهُ وَلايَةٌ لِما يَعْلَمُ، وَ إ فادَةٌ لِما تَعَلَّمَ.(72)
ترجمه :
فرمود: هر كه با علماء بسيار مجالست نمايد، سخنش و بيانش در بيان حقايق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و انديشه اش باز و توسعه مى يابد و بر معلوماتش افزوده مى گردد و به سادگى مى تواند ديگران را هدايت نمايد.
11 - قالَ عليه السلام : تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ، فَإ نْ لَمْ تَسْتَطيعُوا حِفْظَهُ فَاكْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ فى بُيُوتِكُمْ.(73)
ترجمه :
فرمود: علم و دانش را - از هر طريقى - فرا گيريد، و چنانچه نتوانستيد آنرا در حافظه خود نگه داريد، ثبت كنيد و بنويسيد و در منازل خود - در جاى مطمئن - قرار دهيد.
12 - قالَ عليه السلام : مَنْ عَرَفَ اللّهَ اءحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْيا زَهِدَ فيها.(74)
ترجمه :
فرمود: هركس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و كسى كه دنيا را بشناسد آن را رها خواهد كرد.
13 - قالَ عليه السلام : هَلاكُ الْمَرْءِ فى ثَلاثٍ: اَلْكِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ؛ فَالْكِبْرُ هَلاكُ الدّينِ،، وَبِهِ لُعِنَ إ بْليسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابيلُ هابيلَ.(75)
ترجمه :
هلاكت و نابودى دين و ايمان هر شخص در سه چيز است : تكبّر، حرص ، حسد.
تكبّر سبب نابودى دين و ايمان شخص مى باشد و به وسيله تكبّر شيطان - با آن همه عبادت ملعون گرديد.
حرص و طمع دشمن شخصيّت انسان است ، همان طورى كه حضرت آدم عليه السلام به وسيله آن از بهشت خارج شد.
حسد سبب همه خلاف ها و زشتى ها است و به همان جهت قابيل برادر خود هابيل را به قتل رساند.
14 - قالَ عليه السلام : بَيْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ اءرْبَعُ اءصابِع ، ما رَاءَيْتَ بَعَيْنِكَ فَهُوَ الْحَقُّ وَقَدْ تَسْمَعُ بِاءُذُنَيْكَ باطِلاً كَثيرا.(76)
ترجمه :
فرمود: بين حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است ، آنچه كه را با چشم خود ببينى حقّ است ؛ و آنچه را شنيدى يا آن كه برايت نقل كنند چه بسا باطل باشد.
15 - قالَ عليه السلام : اءلْعارُ اءهْوَنُ مِنَ النّارِ.(77)
ترجمه :
فرمود: سرزنش و ننگ شمردن مردم انسان را، آسان تر است از معصيت و گناهى كه موجب آتش جهنّم شود.
16 - قالَ عليه السلام : إ ذا لَقى اءحَدُكُمْ اءخاهُ فَلْيُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ.(78)
ترجمه :
فرمود: وقتى انسان برادر مؤ من - و دوست - خود را ملاقات نمود، بايد پيشانى و سجده گاه او را ببوسد.
17 - قالَ عليه السلام : إ نَّ اللّهَ لَمْ يَخْلُقْكُمْ عَبَثا، وَلَيْسَ بِتارِكِكُمْ سُدًى ، كَتَبَ آجالَكُمْ، وَقَسَّمَ بَيْنَكُمْ مَعائِشَكُمْ، لِيَعْرِفَ كُلُّ ذى لُبٍّ مَنْزِلَتَهُ، واءنَّ ماقَدَرَ لَهُ اءصابَهُ، وَما صُرِفَ عَنْهُ فَلَنْ يُصيبَهُ.(79)
ترجمه :
فرمود: خداوند شما انسان ها را بيهوده و بدون غرض نيافريده و شما را آزاد، رها نكرده است .
لحظات آخر عمر هر يك معيّن و ثبت مى باشد، نيازمندى ها و روزى هركس سهميّه بندى و تقسيم شده است تا آن كه موقعيّت و منزلت شعور و درك اشخاص شناخته گردد.
18 - قالَ عليه السلام : مَنَ لَبِسَ ثَوْبَ الشُّهْرَةِ، كَساهُ اللّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ثَوْبا مِنَ النّارِ.(80)
ترجمه :
فرمود: هركس لباس شهرت - و انگشت نما، از جهت رنگ ، دوخت ، مد و ... - بپوشد، روز قيامت خداوند، او را لباس آتشين خواهد پوشاند.
19 - سُئِلَ عليه السلام : عَنِ الْبُخْلِ؟ فَقالَ: هُوَ اءنْ يَرىَ الرَّجُلُ ما اءنْفَقَهُ تَلَفا، وَما اءمْسَكَهُ شَرَفا.(81)
ترجمه :
از حضرت پيرامون بخل سؤ ال شد؟ در جواب فرمود:
معناى آن چنين است كه انسان آنچه را به ديگرى كمك و انفاق كند فكر نمايد كه از دست داده و تلف شده است و آنچه را ذخيره كرده و نگه داشته است خيال كند برايش باقى مى ماند و موجب شخصيّت و شرافت او خواهد بود.
20 - قالَ عليه السلام : تَرْكُ الزِّنا، وَكَنْسُ الْفِناء، وَغَسْلُ الاْ ناء مَجْلَبَةٌ لِلْغِناء:(82)
ترجمه :
فرمود: انجام ندادن زنا، جاروب و نظافت كردن راهرو و درب منزل ، و شستن ظروف سبب رفاه و بى نيازى مى گردد.
21 - قالَ عليه السلام :السِّياسَةُ اءنْ تَرْعى حُقُوقَ اللّهِ، وَحُقُوقَ الاْ حْياءِ، وَحُقُوقَ الاْ مْواتِ.(83)
ترجمه :
فرمود: - مفهوم و معناى - سياست آن است كه حقوق خداوند و حقوق موجودات زنده و حقوق مردگان را رعايت كنى .
22 - قالَ عليه السلام : ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إ لاّ هُدُوا إ لى رُشْدِهِمْ.(84)
ترجمه :
فرمود: هيچ گروهى در كارهاى - اجتماعى ، سياسى ، اقتصادى ، فرهنگى و ... - با يكديگر مشورت نكرده اند مگر آن كه به رشد فكرى و عملى و... رسيده اند.
23 - قالَ عليه السلام : اَلْخَيْرُ الَذّى لا شَرَّفيهِ: اءلشُّكْرُ مَعَ النِّعْمَةِ، وَالصّبْرُ عَلَى النّازِلَةِ.(85)
ترجمه :
فرمود: آن خوبى كه شرّ و آفتى در آن نباشد شكر در مقابل نعمت ها و صبر و شكيبائى در برابر سختى ها است .
24 - قالَ عليه السلام : يَابْنَ آدَمٍ، لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِكَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّكَ، فَخُذْ مِمّا فى يَدَيْكَ لِما بَيْنَ يَدَيْكَ.(86)
ترجمه :
فرمود: اى فرزند آدم از موقعى كه به دنيا آمده اى در حال گذراندن عمرت هستى ، پس از آنچه دارى براى آينده ات (قبر و قيامت ) ذخيره نما.
25 - قالَ عليه السلام : إ نَّ مَنْ خَوَفَّكَ حَتّى تَبْلُغَ الاْ مْنَ، خَيْرٌ مِمَّنْ يُؤْمِنْكَ حَتّى تَلْتَقِى الْخَوْفَ.(87)
ترجمه :
فرمود: همانا كسى تو را - در برابر عيب ها و كم بودها - هشدار دهد تا آگاه و بيدار شوى ، بهتر است از آن كسى كه فقط تو را تعريف و تمجيد كند تا بر عيب هايت افزوده گردد.
26 - قالَ عليه السلام : القَريبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَإ نْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَالْبَعيدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَإ نْ قَرُبُ نَسَبُهُ.(88)
ترجمه :
فرمود: بهترين دوست نزديك به انسان آن كسى است كه در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خويشاوندى نزديك نداشته باشد.
و بيگانه ترين افراد كسى است كه از محبّت و دلسوزى بعيد باشد گرچه از نزديك ترين خويشاوندان باشد.
27 - وَسُئِلَ عَنِ الْمُرُوَّةِ؟ فَقالَ عليه السلام : شُحُّ الرَّجُلِ عَلى دينِهِ، وَإ صْلاحُهُ مالَهُ، وَقِيامُهُ بِالْحُقُوقِ.(89)
ترجمه :
از حضرت سلام اللّه عليه پيرامون مُروّت و جوانمردى سؤ ال شد، فرمود:
جوانمرد كسى است كه در نگهدارى دين و عمل به آن تلاش نمايد، در اصلاح اموال و ثروت خود همّت گمارد، و در رعايت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.
28 - قالَ عليه السلام : عَجِبْتُ لِمَنْ يُفَكِّرُ فى مَاءكُولِهِ كَيْفَ لايُفَكِّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَيَجْنِبُ بَطْنَهُ ما يُؤْذيهِ، وَيُوَدِّعُ صَدْرَهُ ما يُرْديهِ.(90)
ترجمه :
فرمود: تعجّب مى كنم از كسى كه در فكر خوراك و تغذيه جسم و بدن هست ولى درباره تغذيه معنوى روحى خود نمى انديشد، پس از غذاهاى فاسد شده و خراب دورى مى كند.
و عقل و قلب و روح خود را كارى ندارد - هر چه و هر مطلب و برنامه اى به هر شكل و نوعى باشد استفاده مى كند - .
29 - قالَ عليه السلام : غَسْلُ الْيَدَيْنِ قَبْلَ الطَّعامِ يُنْفِى الْفَقْرَ، وَبَعْدَهُ يُنْفِى الْهَمَّ.(91)
ترجمه :
فرمود: شستن دست ها قبل از طعام فقر و تنگدستى را مى زدايد و بعد از آن ناراحتى ها و آفات را از بين مى برد.
30 - قالَ عليه السلام : حُسْنُ السُّؤ الِ نِصْفُ الْعِلْمِ.(92)
ترجمه :
فرمود: كسى كه عادت سؤ ال و حالت پرس و جو دارد مثل آن است كه نصف علم ها را فرا گرفته باشد.
31 - قالَ عليه السلام : إ نّ الْحِلْمَ زينَةٌ، وَالْوَفاءَ مُرُوَّةٌ، وَالْعَجَلةَ سَفَهٌ.(93)
ترجمه :
فرمود: صبر و شكيبائى زينت شخص ، وفاى به عهد علامت جوانمردى ، و عجله و شتابزدگى (در كارها بدون انديشه ) دليل بى خردى مى باشد.
32 - قالَ عليه السلام : مَنِ اسْتَخَفَّ بِإ خوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ.(94)
ترجمه :
فرمود: كسى كه دوستان و برادرانش را سبك شمارد و نسبت به آن ها بى اعتناء باشد، مروّت و جوانمرديش فاسد گشته است .
33 - قالَ عليه السلام : إ نّما يُجْزى الْعِبادُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى قَدْرِ عُقُولِهِمْ.(95)
ترجمه :
فرمود: همانا در روز قيامت بندگان به مقدار عقل و درك و شعورشان مجازات مى شوند.
34 - قالَ عليه السلام :إ نَّ النّاسَ عَبيدُ الْمالِ، وَالدّينُ لَعِبُ عَلى اءلْسِنَتِهِمْ، يُحيطوُنَهُ مادَرَتْ بِهِ مَعايِشُهُمْ، فَإ ذا مُحِّصُوا لِلاْ بْتِلاءِ قَلَّ الدَّيّانُونَ.(96)
ترجمه :
فرمود: همانا مردم اسير و بنده دنيا و اموال آن هستند، و دين را وسيله رسيدن به اءهداف خود قرار داده اند و به هر نوعى كه زندگى آن ها تاءمين شود حركت مى كنند. بنابر اين هنگامى كه در بوته آزمايش در آيند، دين داران اندك خواهند شد.
35 - قالَ عليه السلام : اءلْمِزاحُ يَاءْكُلُ الْهَيْبَةَ، وَقَدْ اءكْثَرَ مِنَ الْهَيْبَةِ الصّامِت (97)
ترجمه :
فرمود: مزاح و شوخى - هاى زياد و بيجا - شخصيّت و وقار انسان را از بين مى برد، و چه بسا افراد ساكت داراى شخصيّت و وقار عظيمى مى باشند.
36 - قالَ عليه السلام : اءللُؤْمُ اءنْ لا تَشْكُرَ النِّعْمَةَ.(98)
ترجمه :
فرمود: از علائم پستى شخص ، شكر نكردن از ولى نعمت است .
37 - قالَ عليه السلام : لَقَضاءُ حاجَةِ اءخٍ لى فِى اللّهِ اءحَبُّ مِنْ إ عْتِكافِ شَهْرٍ.(99)
ترجمه :
فرمود: هر آينه برآوردن حاجت و رفع مشكل برادرم ، از يك ماه اعتكاف ، در مسجد - و عبادت مستحبّى نزد من - بهتر و محبوب تر است .
38 - قالَ عليه السلام : إ نَّ الدُّنْيا فى حَلالِها حِسابٌ، وَفى حَرامِها عِقابٌ، وَفِى الشُّبَهاتِ عِتابٌ، فَاءنْزِلِ الدُّنْيا بِمَنْزَلَةِ الميتَةِ، خُذْمِنْهاما يَكْفيكَ.(100)
ترجمه :
فرمود: چيزهاى دنيا اگر حلال باشد حساب و بررسى مى شود و اگر از حرام به دست آيد عذاب و عقاب دارد و اگر حلال و حرام آن معلوم نباشد سختى و ناراحتى خواهد داشت .
پس بايد دنيا (و موجوداتش ) را همچون ميته و مردارى بشناسى كه به مقدار نياز و اضطرار از آن استفاده كنى .
39 - قالَ عليه السلام : وَاعْمَلْ لِدُنْياكَ كَاءنَّكَ تَعيشُ اءبَدا، وَاعمَلْ لاَِّخِرَتِكَ كَاءنّكَ تَمُوتُ غدَا.(101)
ترجمه :
فرمود: در دنيا چنان برنامه ريزى كن - از نظر اقتصاد و صرفه جوئى و... - مثل آن كه مى خواهى هميشه دوام داشته باشى ، و نسبت به آخرت به نوعى حركت و كار كن مثل اين كه فردا خواهى مُرد.
40 - قالَ عليه السلام : اءكْيَسُ الْكَيِّسِ التُّقى ، وَ اءحْمَقُ الْحُمْقِ الْفُجُورَ، الْكَريمُ هُوَ التَّبَرُّعُ قَبْلَ السُّؤ الِ.(102)
ترجمه :
فرمود: زيرك ترين و هوشيارترين افراد، شخص باتقوا و پرهيزكار مى باشد؛ اءحمق و نادان ترين افراد، كسى است كه تبه كار و اهل معصيت باشد؛ گرامى ترين و باشخصيّت ترين افراد، آن كسى است كه به نيازمندان پيش از اظهار نيازشان ، كمك نمايد.
63- تنبيه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام : ص 427، بحار: ج 68، ص 184، ضمن ح 44.
64- كلمة الا مامُ الْحَسَن عليه السلام : 7، ص 211.
65- كلمة الا مامُ الْحَسَن عليه السلام : 7، ص 25، بحارالا نوار: ج 44، ص 23، ح 7.
66- إ حقاق الحقّ: ج 11، ص 183، س 2 و ص 185.
67- دعوات الرّاوندى : ص 24، ح 13، بحارالا نوار: ج 89، ص 204، ح 21.
68- بحالا نوار: ج 75، ص 111، ضمن ح 6.
69- وافى : ج 4، ص 1553، ح 2، تهذيب الا حكام : ج 2، ص 321، ح 166.2
70- تحف العقول : ص 234، س 14، من لا يحضره الفقيه : ج 1، ص 511، ح 1479.
71- تحف العقول : ص 235، س 7، مستدرك : ج 3، ص 359، ح 3778.
72- إ حقاق الحقّ : ج 11، ص 238، س 2.
73- إ حقاق الحقّ: ج 11، ص 235، س 7.
74- كلمة الا مام الحسن عليه السلام : ص 140.
75- اءعيان الشّيعة : ج 1، ص 577، بحارالا نوار: ج 75، ص 111، ح 6.
76- تحف العقول : ص 229، س 5، بحارالا نوار: ج 10، ص 130، ح 1.
77- كلمة الا مام حسن عليه السلام : ص 138، تحف العقول : ص 234، س 6، بحارالا نوار: ج 75، ص 105، ح 4.
78- تحف العقول : ص 236، س 13، بحارالا نوار: ج 75، ص 105، ح 4.
79- تحف العقول : ص 232، س 2، بحارالا نوار: ج 75، ص 110، ح 5.
80- مستدرك الوسائل : ج 3، ص 245، ح 4.
81- اءعيان الشّيعة : ج 1، ص 577، بحارالا نوار: ج 75، ص 113، ح 7.
82-كلمة الا مام حسن عليه السلام : ص 212، بحارالا نوار: ج 73، ص 318، ح 6.
83- همان مدرك : ص 57.
84- تحف العقول : ص 233، اءعيان الشّيعة : ج 1، ص 577، بحارالا نوار: ج 75، ص 105، ح 4.
85- تحف العقول : ص 234، س 7، بحارالا نوار: ج 75، ص 105، ح 4.
86- كلمة الا مام الحسن عليه السلام : ص 35، بحارالا نوار: ج 75، ص 111، ح 6.
87- إ حقاق الحقّ: ج 11، ص 242، س 2.
88- تحف العقول : ص 234، س 3، بحارالا نوار: ج 75، ص 106، ح 4.
89- تحف العقول : ص 235، س 14، بحارالا نوار: ج 73، ص 312، ح 3.
90- كلمة الا مام الحسن عليه السلام ، ص 39، بحارالا نوار: ج 1، ص 218، ح 43.
91- كلمة الا مام الحسن عليه السلام : ص 46.
92- كلمة الا مام الحسن عليه السلام : ص 129.
93- كل الا مام الحسن عليه السلام : ص 198.
94- كلمة الا مام الحسن عليه السلام : ص 209.
95- كلمة الا مام الحسن عليه السلام : ص 209.
96- إ حقاق الحقّ: ج 11، ص 234، س 8.
97- كلمة الا مام الحسن عليه السلام : ص 139، بحارالا نوار: ج 75، ص 113، ح 7.
98- كلمة الا مام الحسن عليه السلام : ص 139، بحارالا نوار: ج 75، ص 105، ح 4.
99- كلمة الا مام الحسن عليه السلام : ص 139.
100- كلمة الا مام الحسن عليه السلام : ص 36، بحارالا نوار: ج 44، ص 138، ح 6.
101- كلمة الا مام الحسن عليه السلام ص 37، بحارالا نوار: ج 44، ص 138، ح 6.
102- إ حقاق الحقّ : ج 11، ص 20 س 1، بحارالا نوار: ج 44، ص 30.