0

مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

 
fatemexry
fatemexry
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1393 
تعداد پست ها : 5428
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

پاسخ به:مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

بس که دل‌تنگم اگر گریه کنم، می‌گویند:

قطره‌ای قصدِ نشان‌دادنِ دریا دارد

السلام علیک یا سلطان عشقــــ♥ علی بن موسی الرضا (ع)

شنبه 21 تیر 1393  5:40 PM
تشکرات از این پست
fatemexry
fatemexry
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : تیر 1393 
تعداد پست ها : 5428
محل سکونت : خراسان جنوبی

پاسخ به:مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

پاسخ به:مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

بس که دل‌تنگم اگر گریه کنم، می‌گویند:

قطره‌ای قصدِ نشان‌دادنِ دریا دارد

السلام علیک یا سلطان عشقــــ♥ علی بن موسی الرضا (ع)

شنبه 21 تیر 1393  5:41 PM
تشکرات از این پست
ayeneh
ayeneh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 2761
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

یا حسن جان میلاد پر از خیرو  برکتت مبارک. 

ای امام کریم که هنوز بشر به درک عظمت  مقامت نرسیده .تورا دوست دارم و

شرمنده ام که به  زیارت مرقدت موفق نگشته ام تا مرقد مبارکت را با اشک چشمانم شستشو دهم .

آقای خوبیها  و ای نور چشمان زهرا سلام الله و علی علیه السلام ؛

ای افتخار شیعه میلاد مبارکت را جشن میگیریم که با قدومت شادی را به خانواده پیامبر و زهرا و علی علیهم السلام

آوردی.

کرامتت بی نهایت است پس آقا جان مارا از کرامات خودت نصیب فرما که شما خاندان به کرامت و سخاوت معتبرید .

السلام علیک ایها المجتبی  یا بن رسول الله

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

یک شنبه 22 تیر 1393  12:09 AM
تشکرات از این پست
ayeneh
ayeneh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 2761
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

امام حسن مجتبی علیه السلام می فرماید:همانا در قرآن چراغ های هدایت  به سوی نور و سعادت موجود است و قرآن شفای دل ها و سینه هاست . بحار الانوار ج 75 ص 111

 

میلاد سبط اکبر امام کریم امام حسن مجتبی مبارک باد

ابراهیم کرخی از امام صادق علیه‌السلام که او، از امام حسن مجتبی نقل می‌کند. در سفره غذا 12 خصلت وجود دارد که باید هر مسلمانی ان را بداند چهار تای آن ها

واجب، چهار تای آن‌ها مستحب، و چهار تا برای ادب است. 4 تای واجب از ان‌ها :شناخت غذا که منظور حلال بودن یا حرام بودن ان است. رضایت به آن غذا کم یا

زیاد بودن، خوب یا بد از نظر کیفیت یا کمیت، که بدان راضی باشیم و نق نزنیم و بهانه‌های بنی اسرائیلی بگیریم و سوم بردن نام خداوند. گفتن بسم الله ابتدای غذا و

گفتن سپاس خداوندی و الحمدالله بعد از پایان غذا و دست کشیدن. اما چهار تای دیگر که مستحب هستند :شستن دست‌ها قبل از غذا خوردن که برکات خوب و فراوانی

دارد که ذکر شده نشستن بر روی چپ که در سلامت بدن تأثیر دارد. خوردن با سه انگشت و لیسیدن انگشتان اما چهار تای دیگر که برای ادب است :خوردن قسمتی

که جلوی توست، برداشتن لقمه کوچک، جویدن بسیار و کمتر نگاه کردن به مردم. کما اینکه اگر جمع غذا خورده شود یعنی باهم، و تعداد زیادی سر سفره بنشینند.

جهت میل غذا برکت‌ها زیاد می‌شود.

برگرفته سایت شهید آوینی:

نام: حسن
كنیه: ابو محمد.
نام و كنیه آن حضرت را پیامبر اكرم (ص) تعیین فرمودند.
القاب: مجتبى، سید، سبط، زكى، تقى، حجت، برّ، امین، زاهد و طیب.
منصب: معصوم چهارم، امام دوم شیعیان و پنجمین خلیفه اسلامى.
تاریخ ولادت: نیمه ماه مبارك رمضان سال سوم هجرى. برخى نیز تولد آن حضرت را سال دوم هجرى دانسته‏اند. او نخستین فرزند امیرالمؤمنین (ع) و فاطمه زهرا (س) است.
محل تولد: مدینه مشرفه، در سرزمین حجاز (عربستان سعودى‏ كنونى).
نسب پدرى: امیرالمؤمنین، امام على بن ابى ‏طالب بن عبدالمطلب.
مادر: فاطمه زهرا، دختر پیامبر (ص).
مدت امامت: از زمان شهادت پدرش، امیرالمؤمنین(ع)، در رمضان سال چهلم تا صفر سال پنجاه هجرى، به مدت 10 سال.
از این مدت، هفت ماه و 24 روز را عهده‏دار امر خلافت مسلمین بود و سپس طى صلحى، آن را به معاویة بن ابى سفیان واگذار كرد.
تاریخ و سبب شهادت: 28 صفر سال پنجاه هجرى، در سن 47 سالگى، به‏وسیله زهرى كه همسرش، جعدة بنت اشعث، به تحریك معاویة بن ابى سفیان، به آن حضرت خورانیده بود، پس از چهل روز مسمومیت و بیمارى، به شهادت نایل آمد.
محل دفن: قبرستان بقیع، در مدینه منوّره، در كنار قبر جدّه‏اش، فاطمه بنت اسد.
همسران: 1. ام بشیر بنت ابى مسعود. 2. خوله بنت منظور. 3. ام اسحاق بنت طلحه. 4. سلمى بنت امرء القیس. 5. جعده بنت اشعث. 6. ام كلثوم بنت فضل بن عباس. 7. هند بنت عبدالرحمن بن ابى بكر.

فرزندان:

الف) پسران: 1. زید. 2. حسن مثنى. 3. عمر. 4. قاسم. 5. عبدالله. 6. عبدالرحمن. 7. ابوبكر. 8. حسین اثرم. 9. طلحه.
ب) دختران: 1. ام حسن. 2. ام حسین. 3. فاطمه. 4. ام سلمه. 5. ام عبداللّه. 6. رقیه. برخى مورخان تعداد فرزندان امام حسن (ع) را بیش از این مى‏دانند؛ اما همگى اتفاق دارند كه نسل آن حضرت، تنها از طریق حسن مثنى و زید ادامه یافته است. از میان فرزندان امام حسن (ع) چهار تن در سرزمین كربلا، در ركاب عمویشان، امام حسین(ع) به شهادت رسیده و یكى از آنان (حسن مثنى) نیز در آن معركه به شدت زخمى شد و سپس بهبودى یافت.

اصحاب ویاران:

1. ابراهیم بن مالك اشتر.
2. عبداللّه بن عباس.
3. ابو ثمامه صیداوى.
4. جابر بن عبدالله انصارى.
5. جاریة بن قدامه.
6. جبلة بن على شیبانى.
7. حبیب بن مظاهر اسدى.
8. حذیفة بن اسید غفارى.
9. رفاعة بن شداد.
10. سعید بن قیس همدانى.
11. قیس بن سعد انصارى.
12. سعید بن مسعود ثقفى.
13. سلیم بن قیس هلالى.
14. صعصعة بن صوحان عبدى.
15. عامر بن واثله كنانى.
16. عمر بن ابى سلمه.
17. كمیل بن زیاد نخعى.
18. ابو مخنف، لوط بن یحیى.
19. مسیب بن نجبه فزارى.
20. میثم بن یحیى تمّار.
21. سعد بن مسعود ثقفى.

زمامداران معاصر:

1. پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص) (11-1 ق.).
2. ابى بكر بن ابى قحافه (13-11 ق.).
3. عمر بن خطاب (23-13 ق.).
4. عثمان بن عفان (35-23 ق.).
5. امیرالمؤمنین، على بن ابى‏طالب (ع) (40-35 ق.).
6. معاویة بن ابى سفیان (60-35 ق.).
از میان زمامداران فوق، پیامبر اسلام (ص) و امیرالمؤمنین (ع) علاقه و محبّت ویژه اى به امام حسن (ع) داشتند. سخنان و سیره عملىِ پیامبر اسلام(ص) با امام‏حسن و برادرش، امام حسین(ع) گویاى شدت محبّت آن حضرت به این دو بزرگوار بوده است كه مورخان و محدثان اهل سنّت و شیعه، آنها را به طور متواتر نقل كرده‏اند؛ از جمله، پیامبر اكرم (ص) درباره آنان فرمود:
«اَلْحَسَنُ و اَلْحُسَینُ سِیدا شَبابِ اَهْلَ الْجَنَّةِ»(1) و «رَیحانَتاىَ مِنْ هذِهِ الْاُمَّةِ»(2) و «هذانِ اِبْناىَ وَاِبْنا اِبْنَتىَّ، اَللَّهُمَّ اِنّكَ تَعْلم اِنّى اُحِبّهُهُما فَأحِبَّهُما»(3).
و در جاى دیگر فرمود:
مَنْ اَحبَّ الْحَسَنَ وَ الحُسَینَ أحَبَبتُهُ وَمَنْ اَحْبَبْتُهُ اَحبَّهُ اللّهُ، وَمَنْ اَحَبَّهُ اللَّهُ اَدْخَلَهُ الْجَنّةَ، وَمَنْ اَبْغَضَهُما اَبْغَضْتُهُ وَمَنْ اَبْغَضْتُهُ اَبْغَضَهُ اللَّهُ وَمَن أبْغَضَهُ اللّهُ اَدْخَلَهُ النار.(4)
همچنین درباره امام حسن (ع) فرمود: «حَسَنٌ مِنّی وَاَنَا مِنْهُ اَحَبَّ اللّهُ مَنْ اَحَبَّهُ».(5)
حضرت على (ع) نیز امام حسن (ع) را در همه امور كمك‏كار و در كنار خود داشت. وصیت‏هاى آن حضرت به امام حسن (ع) معروف و مشهور است و در نهج ‏البلاغه به تفصیل نقل شده است. آن حضرت به خاطر فضیلت‏ها و ارزش‏هایى كه در وجود امام حسن(ع) سراغ داشت، وى را وصى و جانشین و امام پس از خود معرفى كرد. در این باره ادله و حجت‏هاى بسیارى در دست است؛ از جمله، روایتى است از سلیم بن قیس هلالى كه گفت:
شَهِدْتُ اَمیرَالمُؤمِنینَ(ع) حینَ اَوْصى‏ اِلى‏ اِبْنِهِ الْحَسَن وَاَشْهَدَ عَلى‏ وَصیتِهِ الْحُسَینَ وَمُحَمّداً وَجَمیعَ وُلْدِهِ ورُؤَساءَ شیعَتِهِ وَاَهْلَ بَیتِهِ. ثُمَّ دَفَعَ الیهِ الْكِتابَ وَالسَّلاحَ وَقالَ لَهُ: یا بُنىّ أمَرَنی رَسُولُ اللّه (ص) اَنْ اَوْصى‏ اِلَیكَ وَاَدْفَعُ اِلَیكَ كُتُبى وَسَلاحی كَما اَوْصى‏ اِلَىَّ وَدَفَعَ اِلىّ كُتُبَهُ وَسَلاحَهُ، وَاَمرنی اَنْ آمُرَكَ اِذا حَضَرَكَ الْمَوْتَ أنْ تَدْفَعَها اِلى‏ اَخیكَ الَحُسَینَ....(6)
سلیم بن قیس گفت: من شاهد بودم آن زمانى را كه امیرالمؤمنین (ع) به فرزندش، امام حسن (ع) وصیت نمود و بر این وصیت، تمام فرزندان خویش، از جمله امام حسین، محمد بن حنفیه و رؤساى شیعه و اهل بیت خویش را گواه گرفت. سپس ودایع امامت، مانند كتاب و سلاح، را به امام حسن (ع) داد و به وى گفت: اى فرزندم! پیامبر گرامى (ص) به من دستور داد تا به تو وصیت كنم، سلاح و كتابم را به تو بدهم، همان طورى كه او به من وصیت كرد. آن حضرت به من دستور داد تا تو را امر نمایم به این كه هرگاه مرگ تو را فرا گیرد، آنها را به برادرت، حسین (ع) تحویل دهى (و امامت را به وى بسپارى).
سه خلیفه اوّل نیز با آن حضرت رفتارهاى مناسبى داشته و با دیده احترام مى‏نگریستند؛ اما معاویه، كه پس از شهادت امیرالمؤمنین، على (ع) خود را خلیفه بلامنازع مسلمانان مى‏پنداشت، با مكر و حیله، یاران و بزرگان قوم را از اطراف امام حسن (ع) دور كرده و آن حضرت را در میدان سیاست و حكومت تنها گذاشت.
امام حسن (ع) گرچه تلاش زیادى نمود تا در برابر تهاجم سنگین سیاسى و نظامىِ معاویه از خلافت به حق خویش دفاع كند، اما با خیانت بسیارى از سردمداران و كوتاهى سران اقوام و طوایف، آن حضرت با تعداد اندكى از شیعیان، تنها مانده و ناچار به صلح با معاویه شد. معاویه با این كه صلح‏نامه را با گواهى برخى از صحابه پیامبر (ص) امضا كرده بود، اما به آن پاى‏بند نبوده و بر خلافش عمل نمود؛ از جمله، براى قتل امام حسن (ع) مكر اندیشید و همسر آن حضرت را به مسموم و شهید نمودن ایشان وادار ساخت.

رویدادهاى مهم:

1. از دست دادن جدّش، پیامبر اسلام (ص)، در سال یازدهم هجرى.
2. فشارهاى روانى مخالفان بر پدر و مادرش، پس از رحلت پیامبر اسلام (ص).
3. از دست دادن مادر خود، فاطمه زهرا (س)، در سال یازدهم هجرى.
4. حضور در برخى از جنگ‏هاى مسلمانان علیه مشركان، در عصر خلیفه دوم و خلیفه سوم.
5. ایجاد مهمان‏پذیر (مضیف) براى پذیرایى از مهمانان و مستمندان.
6. آبرسانى به خلیفه سوم، عثمان بن عفّان (كه در محاصره انقلابیون مسلمان قرار داشت).
7. همراهى با پدرش، حضرت على (ع)، در تصدىِ خلافت اسلامى، پس از كشته شدن عثمان بن عفّان به دست انقلابیون.
8. فرماندهىِ لشكر در جنگ‏هاى جمل، صفین و نهروان، در ركاب حضرت على(ع).
9. از دست دادن پدرش، حضرت على (ع)، در 21 رمضان سال 40 هجرى.
10. تصدىِ غسل، نماز و دفن پیكر امام على (ع) و پنهان نمودن قبرش از چشم مردم.
11. بیعت مردم با امام حسن (ع) در مسجد كوفه، پس از شهادت امیرالمؤمنین، على (ع).
12. تصدىِ خلافت اسلامى، در 21 رمضان سال 40 هجرى.
13. مكاتبات و ارسال پیام‏ها میان امام حسن (ع) و معاویه.
14. اعدام شدن دو جاسوس معاویه، در كوفه و بصره به فرمان امام حسن (ع).
15. اعلان جنگ معاویه علیه امام‏حسن(ع) و حركت لشكریان شام به سوى كوفه.
16. اعلان آماده‏باش سپاهیان امام حسن (ع) و تهیه مقدمات جنگ در شهرها.
17. خیانت برخى از فرماندهان سپاه امام حسن (ع) و پیوستن به سپاه معاویه.
18. زخمى شدن امام حسن مجتبى (ع) در ساباط مدائن به دست جراح بن سنان (یكى از منافقان فرقه خوارج).
19. افزایش توان نظامى و روحى سپاه معاویه و كاهش تدریجىِ سپاهیان امام‏حسن(ع).
20. پذیرش صلح تحمیلى با معاویه و واگذارى خلافت اسلامى به وى در جمادى الاوّل (یا ربیع الأول) سال 41 هجرى.
21. تعهد معاویه بر مفاد صلحنامه امام حسن (ع) و نقض آن، پس از سیطره كامل بر شهرهاى اسلامى.
22. بازگشت امام حسن (ع) و خاندان امیرالمؤمنین(ع) از كوفه به مدینه مشرفه.
23. دسیسه معاویه در بیعت گرفتن از مردم براى ولایت عهدىِ فرزندش، یزید و واهمه او از امام حسن (ع).
24. تحریك و فریب جعده بنت اشعث كندى، همسر امام حسن (ع)، توسط معاویه براى كشتن امام حسن (ع) به طور پنهانى.
25. مسمومیت امام حسن (ع) به دست همسرش، جعده بنت اشعث كندى و شهادت آن حضرت پس از چهل روز بیمارى، در 28 صفر سال پنجاه هجرى، در مدینه مشرفه.
26. ممانعت عایشه، همسر پیامبر (ص)، مروان و هواداران بنى‏امیه از دفن پیكر امام حسن (ع) در كنار مرقد مطهر پیامبر اكرم (ص).
27. دفن امام حسن(ع) درقبرستان بقیع، در جوار مرقد جده‏اش، فاطمه بنت‏ اسد(س).

 

میلاد نور مبارک

 

از شرافت امام حسن مجتبی  علیه السلام همین بس که امام حسین علیه السلام ده سال به ایشان اقتدا کرده بودند و ده

 

سال امام حسن امام  و پیشوا و رهبر امام حسین علیهم السلام بودند

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم

یک شنبه 22 تیر 1393  12:50 AM
تشکرات از این پست
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

پاسخ به:مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

خصوصیات امام مجتبی
 
تمام مردم مسلمان حضرت امام مجتبی (علیه السّلام) را به عنوان
سبط اکبر حضرت خاتم انبیاء (صلّی اللّه علیه و آله) و
فرزند ارشد امیرالمؤمنین (علیه السّلام) و
اوّلین فرزند فاطمه زهراء (علیها السلام) و
دوّمین امام و
سوّمین حجّت خدا و
چهارمین معصوم
می شناسند.
او که در روز سه شنبه نیمه ی ماه مبارک رمضان سال دوّم هجری [1] دنیا را به نور جمالش منوّر کرد و در دامن پاک و مطهّر حضرت فاطمه ی زهراء (علیها السلام) متولّد شد. پیغمبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) اسمش را «حسن» و کنیه اش را «ابا محمّد» گذاشت. (زیرا در عرب رسم است که در همان روزهای اوّل تولّد به خاطر عظمت دادن به طفل و ایجاد روحیه ی پدری و مربّی شدن تدریجی کنیه ای برای او تعیین می کنند). لذا به خاطر آنکه رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) اسوه و الگو برای مردم مسلمان است. برای فرزند و نوه ی عزیزش کنیه ی «ابو محمّد» را انتخاب کرد و از همان روز اوّل او را «ابو محمّد حسن بن علی» (علیهما السّلام) نام دادند.
حضرت مجتبی (علیه السّلام) را در حالی که لباس سفیدی به او پوشانده بودند رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) در آغوش کشید و اذان به گوش راست و اقامه به گوش چپش گفتند و زبان به دهانش گذاشتند و او زبان آن حضرت را مکید.
رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) او را به همسر «عبّاس بن عبدالمطلب» که «ام الفضل» نام داشت سپردند تا او را شیر دهد. زیرا قبلا امّ الفضل در خواب دیده بود که «عضوی از اعضای رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) در کنار او است».
پیغمبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) خوابش را تعبیر فرموده بودند که حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) پسری می آورد که تو خدمتگزار او خواهی بود.
حضرت مجتبی (علیه السّلام) بسیار زیبا بودند، پوست صورتشان سفید و کمی گلگون، چشمهای مبارکشان سیاه و درشت بود، گونه هایشان نرم و محاسنشان پرپشت بود، موی سرشان مجعّد، گردنشان نقره ای، شانه هایشان پهن و اندامشان مناسب و در ملاحت و جذّابیت و زیبائی کسی مانند آن حضرت نبود وقتی به در خانه می نشستند عابرین از رفتن باز می ماندند و می ایستادند و کوچه از جمعیت پر می شد، همه مبهوت جمال مبارکشان بودند. پدر و جدّشان بهترین خلق خدا و مادرشان بهترین زنان جهان بود.
روزی معاویه در حالی که میان سران قریش و اشراف نشسته بود گفت: بهترین مردم از نظر نسب و حسب به نظر شما چه کسی است «مالک بن عجلان» برخاست و به حضرت مجتبی (علیه السّلام) اشاره کرد و گفت: این (یعنی امام مجتبی (علیه السّلام)).
پدرش علی (علیه السّلام) است مادرش فاطمه (سلام اللّه علیها)، عمویش جعفر طیار (علیه السّلام) و جدّش پیغمبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) و جدّه اش خدیجه کبری (علیها السلام) است.
آنهائی که در مجلس حاضر بودند همه از ترس سکوت کردند ولی «عمرو بن عاص» به «مالک» گفت: شدّت محبّت تو به خاندان پیغمبر (علیهم السّلام) سبب شده که به دروغ حرف بزنی.
مالک در جوابش گفت: که من جز به راستی و درستی سخنی نگفته ام و تو هم این را بدان که هر کس رضایت مخلوق را بر غضب خدا ترجیح دهد در آخرت شقی و بدبخت است، من معتقدم حتّی بنی هاشم از همه ی مردم پاک تر و سخاوتمندترند. سپس رو کرد به معاویه و گفت: تو بگو آیا این چنین نیست؟
معاویه در جواب گفت:چرا همین طور است که تو می گوئی. [2] .
رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) او را بسیار دوست می داشت و مکرّر قلبا و عملا و لسانا به او اظهار محبّت می فرمود که روایات فراوانی در کتب سنّی و شیعه در این باره ذکر شده است.
در پرانتز، این مطلب قابل ذکر است که بگوئیم.
(شاید هنوز جمعی نتوانند بفهمند که فرزندان دخترِ انسان مانند فرزندان پسر انسان صد درصد به پدربزرگ منتسب اند.
ولی قرآن و ده ها روایت و علم «ژنتیک» ثابت کرده که اگر مادر در انعقاد نطفه ی فرزند نقش بیشتری از پدر نداشته باشد لااقل نقشش با پدر مساوی است (که ما این مطلب را مفصّلا در کتابهای دیگرمان اثبات کرده ایم [3] و دیگر در اینجا که بنای اختصار را داریم اطاله ی کلام، نمی دهیم.)
حضرت امام مجتبی (علیه السّلام) دارای صفات نیکوئی بود که خدای تعالی او را برای مردم جهان الگو قرار داده بود.
او در دوران عمرش همیشه طرفدار حق بود و نمی خواست و نمی گذاشت کسی به کسی ظلم کند.
او بیشتر از همه خدا را در کارها منظور می فرمود و از خشیت و خوف خدا می لرزید و شبها مشغول عبادت و بندگی خدا بود و همه ی اعمالش مرضی پروردگار متعال بود.
او وقتی از قرآن کلمه ی «یا اَیهَا الَّذینَ امَنُوا» را تلاوت می کرد می گفت:«لبّیک اللّهمّ لبّیک» و به خدای تعالی این گونه پاسخ می داد و ابراز محبّت می نمود.
او به هیچ وجه جز راستی و صداقت چیز دیگری اظهار نمی فرمود و سخنانش مانند آیات قرآن، محکم و حجّت و حقیقت داشت.
او بیست و پنج مرتبه پیاده از مدینه به مکّه مسافرت فرمود و خانه خدا را زیارت نمود.
او اموال خود را دو مرتبه بین فقرا تنصیف کرد و نیمی از آنها را به آنان انفاق فرمود.
او در بعضی اوقات ایثار می نمود یعنی همه ی اموالشان را در مواقع خاص به بعضی از فقرا می بخشیدند.
او وقتی وضو می گرفت و می خواست با خدای تعالی هم صحبت شود و به نماز بایستد رنگش می پرید و از خوف خدای تعالی اعضای وجودش می لرزید.
او وقتی به در مسجد می رسید لحظه ای می ایستاد و دو دستش را به طرف آسمان دراز می کرد و می گفت:
پروردگارا، میهمان تو به در خانه ات ایستاده، پروردگارا، ای نیکوکاری که گناهکاران با امیدی به در خانه ات می آیند از کارهای زشتی که من انجام داده ام و در مقابل، عفو و رحمت و نیکی که تو انجام می دهی، درگذر.
[4] .
پیغمبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) فرمود: من هیبت و حلم خود را به «حسن بن علی» (علیه السّلام) داده ام.
او دارای حلم عجیبی بود که در مقابل دشمنان علی بن ابیطالب (علیه السّلام) صبر می کرد و از قدرت خدادادی خود، علیه آنان به خاطر بندگی خدا عکس العملی از خود نشان نمی داد و از قدرت خود استفاده نمی کرد.
او کینه ی احدی جز دشمنان خدا را در دل نداشت و برای خدا دوستان خدا را دوست می داشت و برای خدا دشمنان خدا را دشمن می داشت.
او احاطه ی علمی بر ماسوی اللّه داشت و اگر می خواست از حالات هر موجود ریزی ولو آنکه در اعماق زمین و یا در آسمانها باشد اطّلاع پیدا کند مطّلع می شد.
او از هرگونه گناه و خطا و سهو و نسیان دور بود و از همه ی اینها معصوم بود.
او به قدری به خدای تعالی نزدیک بود که دستش، دست خدا و چشمش، چشم خدا و گوشش، گوش خدا و اراده اش، اراده ی الهی محسوب می شد.
او مانند رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) دارای خُلق نیکو و عظیمی بود که مردم از حُسن خُلقش در شگفت بودند.
او مانند رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) نسبت به مردم به قدری مهربان بود که حاضر نبود لحظه ای انسانی در ناراحتی بسر ببرد و به فرموده ی قرآن مصداق صحیح «عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ» [5] بود.
او به قدری سخاوت داشت که فقرا و مساکین دائما از خوان احسانش بهره مند می شدند و مظهر اتمّ «وَ یؤْثِرُونَ عَلی اَنْفُسِهِمْ وَلَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» [6] بود.
او پناه بی پناهان و پیشوای پرهیزکاران بود.
او دارای شجاعتی بود که اگر مصالح اقتضا می کرد یک تنه بر تمام لشگریان معاویه و غیره غلبه می فرمود.
او به قدری در بندگی خدا و محبّت به خدا کامل بود که به هیچ وجه غیر خدا را در هیچ کار مؤ ثّر نمی دانست و تنها به خدای تعالی متّکی بود.
او یک کلمه روی هوای نفس سخن نمی گفت و کلمات او همان سخنان خدای تعالی و پیغمبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) بود.
او واسطه ی بین خدا و خلق بود.
او وصی رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) بود.
او بقیة اللّه و شریک القرآن بود.
و بالاخره اگر هر یک از خوبیها در دنیا یاد می شد او اصل و فرع و اوّل و آخر آن خوبی بود. [7] .
در احادیث بسیاری که سنّی و شیعه نقل کرده اند آمده که رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) فرمود:
کسی که حسنم را دوست بدارد مرا دوست داشته و کسی که مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته است. [8] .
از رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) پرسیدند: در میان فامیلتان و اهل منزلتان چه کسی از همه نزد شما محبوب تر است؟ فرمود:
حسنم، حسینم، آنها را خیلی دوست دارم و هر که آنها را دوست داشته باشد من هم آنها را دوست دارم و بدانید هر که را من دوست داشته باشم خدا هم او را دوست دارد و روز قیامت او را به بهشت می برد و هر کس با آنها دشمنی کند با من دشمنی کرده و کسی که با من دشمنی کند با خدای تعالی دشمنی نموده و هر کس دشمن خدا باشد و خدا او را دشمن بدارد وارد جهنّم می شود.[9] .
پیغمبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) مکرّر می فرمود:حسنم و حسینم دو سید، دو آقای جوانان بهشت اند.
علی (علیه السّلام) فرمود:از رسول خدا (صلّی اللّه علیه و آله) شنیدم که می فرمود:محبّت حسن و حسینم آن چنان مرا شیفته کرده که محبّت دیگران را فراموش کرده ام و خدایم به من امر کرده که من آنها را و کسانی که آنها را دوست داشته باشند دوست داشته باشم. [10] .
علی (علیه السّلام) فرمود:روزی حسنم اظهار تشنگی کرد. رسول اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) خودش از جا برخاست و به جای آب شیر گوسفندی را دوشید و به او داد. [11] .
پیغمبر اکرم (صلّی اللّه علیه و آله) فرمود:حسن و حسین مانند دو چشم اند برای من. [12] .
امام باقر (علیه السّلام) فرمود: حضرت امام حسین (علیه السّلام) در مقابل حضرت امام حسن (علیه السّلام) به خاطر احترامی که برای آن حضرت قائل بود حرف نمی زد.

پی نوشت ها:
[1] 15 رمضان المبارک سال دوّم هجري قمري مصادف بوده است با 23 اسفند سال دوّم هجري شمسي و همزمان با 11 مارس سال 624 ميلادي. 
[2] تاريخ بيهقي صفحه 101. 
[3] کتاب «دو مقاله» و کتاب «انوار زهرا (عليهاالسلام)» و کتاب «پاسخ ما» (نوشته ي مؤلّف). 
[4] بحارالانوار جلد 43 صفحه ي 339. متن دعا اين است: «ضيفک ببابک يا محسن قد اتاک المسيي فتجاوز عن قبيح ما عندي بجميل ما عندک يا کريم». 
[5] سوره توبه آيه ي 128. يعني سخت است بر او که شما ناراحت باشيد. 
[6] سوره ي حشر آيه ي 9. يعني آنان ايثار مي کنند و آنان را بر خود ترجيح مي دهند اگر چه خود آنها دست تنگ باشند. 
[7] اقتباس از جمله ي زيارت جامعه که در حقّ ائمّه ي اطهار (عليهم السّلام) مي فرمايد: «ان ذکر الخير کنتم اوّله و اصله و فرعه و معدنه و مأواه و منتهاه. 
[8] بحارالانوار جلد 43 صفحه ي 304. 
[9] بحارالانوار جلد 43 صفحه 106. 
[10] بحارالانوار جلد 43 صفحه ي 269. 
[11] بحارالانوار جلد 37 صفحه ي72. 
[12] کتاب «سليم بن قيس» صفحه 212. 

 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
یک شنبه 22 تیر 1393  1:14 AM
تشکرات از این پست
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

پاسخ به:مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

بهترین و بدترین مردم
درباره‏ ی بهترین و بدترین مردم از امام حسن علیه‏السلام پرسیدند. 
قیل للحسن علیه‏السلام
: من أحسن الناس عیشا؟.
قال الحسن علیه‏السلام:
من أشرک الناس فی عیشه.
قیل:
من شر الناس عیشا؟.
قال الحسن علیه‏السلام:
من لا یعیش فی عیشه أحد. [1] . 
 
(از امام حسن مجتبی علیه‏السلام پرسیدند: موفق ‏ترین انسان در زندگی کیست؟.
حضرت فرمود:
آن کس که مردم را در عیش خود شریک گرداند.
آن شخص پرسید: چه کسی بدترین مردم است از نظر زندگی؟.
حضرت فرمود:
آن کس که در [سایه ‏ی] عیش او، کسی زندگی نکند.) 
 
 

پی نوشت ها:
[1] 1- تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 226. 

 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
یک شنبه 22 تیر 1393  1:19 AM
تشکرات از این پست
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

پاسخ به:مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

ادب امام حسن
مجلسی رحمه الله از یکی از کتاب‏های معتبر مناقب، با سند خود از نجیح نقل کرده است: 
حسن بن علی علیه‏السلام را دیدم که غذا می‏خورد، و نزدیک او، سگی بود که امام حسن علیه‏السلام با هر لقمه ‏ی خود، لقمه‏ای نیز جلو او می‏افکند.
عرض کردم:ای فرزند رسول خدا! آیا این سگ را از سفره‏ات نرانم؟
فرمود:او را بگذار؛
من از خدای سبحان خجالت می‏کشم که جانداری به چهر ه‏ی من [که می‏خورم] بنگرد و من غذا به او ندهم. [1] . 

خوارزمی می‏گوید:
حسن بن علی علیه‏السلام گوسفندی داشت که آن را دوست می‏داشت؛
روزی دید پای گوسفند شکسته است، از غلام خود پرسید:چه کسی پای او را شکسته است؟ گفت:من.
فرمود:چرا؟ گفت:تا تو را غمگین کنم.
فرمود:[اما] من حتما تو را شاد می‏کنم؛ تو [برای خشنودی خداوند متعال] آزادی. 
در نقل دیگری آمده است:فرمود:من نیز شیطان را اندوهناک خواهم کرد، یعنی؛ شیطان دستور داده که او، امام را غمگین کند. [2] .
 

پی نوشت ها: 
[1] بحارالانوار 352:43، ح 29. 
[2] مقتل الحسین علیه‏السلام 127:1. 

 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
یک شنبه 22 تیر 1393  1:26 AM
تشکرات از این پست
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

پاسخ به:مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

پیدایش اذان
پیروان هر یک از أدیان آسمانی، برای اجتماع مردم و اعلام گردهمایی‏های ضروری آرم و نشان و شیوه ‏های خاص خودشان را داشتند،
مسیحیان با به صدا در آوردن ناقوس کلیساها، مردم را به مراسم مذهبی فرا می‏خواندند.
وقتی امت اسلامی در مدینه شکل گرفت، همه منتظر بودند که رسول گرامی اسلام چگونه پیروان خود را فرا می‏خواند؟ که اذان سامان یافت و مؤذن رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در اوقات نماز و در تحولات سیاسی، اجتماعی مهم با صدای اذان مسلمین را به مسجد فرا می‏خواند،
این نکته را همه می‏دانند اما همه می‏پرسند که اذان چگونه شکل گرفت؟ و با طرح و پیشنهاد چه کسی سامان یافت؟. 
برخی با ادعای دروغین این ابتکار را به گروه خود نسبت دادند، و خواب فلان شخص یا پیشنهاد یکی از طرفداران را مطرح می‏کردند که امام مجتبی علیه‏السلام به این سئوال پاسخ فرمود. 
سفیان بن ابی‏لیلی می‏گوید: با جمعی خدمت امام حسن علیه‏السلام بودیم که بحث پیدایش اذان مطرح شد و هر کس چیزی گفت و شخصی به جریان خواب دیدن عبدالله بن زید اشاره کرد. در این هنگام امام مجتبی علیه‏السلام رهنمودی داد: 
قال علیه‏السلام: 
ان شأن الأذان أعظم من ذاک، أذن جبرئیل علیه‏السلام فی السماء مثنی مثنی و علمه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، و أقام مرة مرة فعلمه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم [1] . 
امام حسن علیه‏السلام فرمود: 
(همانا ارزش اذان والاتر از آن است که می‏گویید، پیدایش اذان به این صورت است که جبرییل در شب معراج آسمان اذان گفت و کلمات اذان را «هر جمله» دوبار تکرار کرد و آنگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را به آن آموزش داد. 
سپس جبرئیل جملات اقامه را هر کدام یک بار گفت و آن را به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز آموخت.


پی نوشت ها:
[1] کتاب مستدرک حاکم، ج 3، ص 171. 

 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
یک شنبه 22 تیر 1393  1:29 AM
تشکرات از این پست
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

چند حدیث گهربار منتخب
قالَ الأمامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى علیه الصلوةالسّلام :
۱٫ مَنْ عَبَدَاللّهَ، عبَّدَاللّهُ لَهُ کُلَّ شَىْءٍ.
فرمود: هر کسى که خداوند را عبادت و اطاعت کند،خداى متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.
۲٫ وَنَحْنُرَیْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَسَیِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُمَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَدا.
به دنباله وصیّتش در حضور جمعى از أصحاب فرمود: و ما دو نفر – یعنى حضرت و برادرشامام حسین علیهما السلام – ریحانه رسول اللّه صلى الله علیه و آله و دو سرور جواناناهل بهشت هستیم ، پس خدا لعنت کند کسى را که بر ما پیشقدم شود یا دیگرى را بر مامقدّم دارد.
۳٫ وَ أنّ حُبَّنا لَیُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْبَنى آدَم ، کَما یُساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.
ترجمه :همانا محبّت و دوستى با ما (اهل بیت رسولاللّه صلى الله علیه و آله ) سبب ریزش گناهان – از نامه اعمال – مى شود، همان طورىکه وزش باد، برگ درختان را مى ریزد.
۴٫ لَقَدْ فارَقَکُمْرَجُلٌ بِالأمْسِ لَمْ یَسبِقْهُ الأوَّلُونَ، وَلا یُدْرِکُهُألآخِرُونَ.
پس ازشهادت پدرش امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام ، در جمع اصحاب فرمود:
شخصى از میانشماها رفت که در گذشته مانند او نیامده است ، و کسى در آینده نمى تواند هم تراز اوقرار گیرد.
۵٫ مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ کانَتْ لَهُ دَعْوَةٌمُجابَةٌ، أمّا مُعَجَّلةٌ وَأمّا مُؤ جَلَّةٌ.
ترجمه :کسى که قرآن را – با دقّت – قرائت نماید، در پایان آن – اگر مصلحت باشد – دعایش سریع مستجاب خواهد شد – و اگر مصلحت نباشد – در آینده مستجاب مى گردد.
۶٫ أنّ هذَا الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ.
ترجمه :همانا در این قرآن چراغ هاى هدایت به سوىنور و سعادت موجود است و این قرآن شفاى دل ها و سینه ها است .

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

یک شنبه 22 تیر 1393  7:30 AM
تشکرات از این پست
morteza237
morteza237
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1391 
تعداد پست ها : 1979
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث پنجاه و ششم طرح صالحین: امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

شعر میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام

آنشب سحر آهنگ شهر نور می کرد

ما را ز مرز تیرگیها دور می کرد

آنشب سپیده باده از پیمانه می زد

باد صبا گیسوی شب را شانه می زد

آنشب زحل از زیر ابر پاره پاره

میریخت از مینای چشم خود ستاره

انشب فضا چشم انتظار مشتری بود

کلک قضا اماده افشاگری بود

انشب به زهره نور عصمت وام میداد

باد صبا در دست لاله جام می داد

انشب فلق اهنگ رجعت ساز می کرد

ره را برای صبح صادق باز می کرد

انشب زمان خو نیا گر شورو شعف بود

گویی زمین گهواره ی عز و شرف بود

انشب به پاس مقدم ماه مدینه

ماه مبارک ز امر خالق شد دو نیمه

انسب عروس حجله ی شب زنده داران

سو سو کنان از نشعت فصل بهاران

خدایا چنان کن سرانجام کار                              تو خوشنود باشی و ما رستگار

یک شنبه 22 تیر 1393  7:31 AM
تشکرات از این پست
majid_bala
majid_bala
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1389 
تعداد پست ها : 206
محل سکونت : تهران

ولادت امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

او آمده تا نور به شب ها بخشد روح شرف و عشق به دنيا بخشد
   
او آمده تا باور وايمان و صفا همراه دو صد عاطفه برما بخشد
   
او آمده از صلح و محبت بي شك جاني ز ولا برتن تنها بخشد
   
آن سيد خوبان و بهشت آمده تا برمهر و وفا ارزش و معنا بخشد
   
او آمده با نام حسن در حسنش شوري به سرا پرده مولا بخشد
   
او رود زلالي ست كه درفصل عطش جود و كرم خويش به دريا بخشد
   
از لطف ، كريم اهل بيت عصمت ما را زكرم خدا به فردا بخشد
   
ميلاد امام مجتبي (ع) آمده است شادي به حريم دل ما آمده است

 

بعضی از آدمها از دور برق میزنند! اما وقتی میان جلو، میبینی به خاطر خرده شیشه هاشون بوده !
یک شنبه 22 تیر 1393  10:41 AM
تشکرات از این پست
majid_bala
majid_bala
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1389 
تعداد پست ها : 206
محل سکونت : تهران

ولادت امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

 

گلی     زیبا    نمایان    در چمن شد                                              شب    میلاد      مولایم    حسن    شد

 

شدم    امشب    سراپا   مست نامش                                              یقین   مرغ   دلم    گردیده     رامش

 

نمی دانم    چه    گویم    از وجودش                                              تمام   عـــرشیان     محو    سجودش

 

حسن را لطف یزدان بی حساب است                                              که قدر و شان ایشان در حجاب است

 

حسن   تنهاترین   سردار   دین است                                              که  ایشان بی گمان حبل المتین است

 

ز مدحش بی گمان قاصر  زبان است                                              حســـن      دوم  امام شیعیان    است

بعضی از آدمها از دور برق میزنند! اما وقتی میان جلو، میبینی به خاطر خرده شیشه هاشون بوده !
یک شنبه 22 تیر 1393  10:43 AM
تشکرات از این پست
majid_bala
majid_bala
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1389 
تعداد پست ها : 206
محل سکونت : تهران

ولادت امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

ميلاد حسن(ع) خسرو دين است امشب
شادي و سرور مؤمنين است امشب
از يمن قدوم مجتبي(ع) طاعت ما
مقبول خداوند مبين است امشب
---
ميلاد نور، در نيمه ي ماه نور، بر عاشقان نور مبارکباد.

بعضی از آدمها از دور برق میزنند! اما وقتی میان جلو، میبینی به خاطر خرده شیشه هاشون بوده !
یک شنبه 22 تیر 1393  10:44 AM
تشکرات از این پست
majid_bala
majid_bala
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1389 
تعداد پست ها : 206
محل سکونت : تهران

ولادت امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

 آمده نوگل ولا / روح و روان مصطفي / نور دو چشم مرتضي
فروغ چشم من رسد / زينت انجمن رسد / حسن رسد، حسن رسد
شاه جوانان جهان/ امام جمله انس و جان / قدم گذارد به جهان
ز مقدم او، زمين چو گلشن، بگو به زهرا، چشم تو روشن

بعضی از آدمها از دور برق میزنند! اما وقتی میان جلو، میبینی به خاطر خرده شیشه هاشون بوده !
یک شنبه 22 تیر 1393  10:45 AM
تشکرات از این پست
majid_bala
majid_bala
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1389 
تعداد پست ها : 206
محل سکونت : تهران

ولادت امـام حـسـن مـجـتـبـی (ع)

نیمه ماه مبارک بس شرافت دارد امشب

چون خدا بر بندگان خود عنایت دارد امشب

جشن میلاد حسن در عرش اعلا گشته بر پا

زین سبب بر لیلة الاسرا شباهت دارد امشب

بعضی از آدمها از دور برق میزنند! اما وقتی میان جلو، میبینی به خاطر خرده شیشه هاشون بوده !
یک شنبه 22 تیر 1393  10:46 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها