![](http://shia-online.ir/upload/article/34117/34117_3QIMERXM_pic.JPG)
به گزارش شيعه آنلاين، مي توان گفت اصلي ترين اختلاف موجود ميان مذهب تشيع و اهل سنت وجود دارد، بر سر موضوع ولايت و خلافت بوده است.
به مناسبت سالروز بعثت رسول اکرم، محمد مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم، خبرنگار ما گفتگويي با حجة الاسلام و المسلمين شيخ «محمدامين پوراميني» انجام داده تا رابطه ميان بعثت و ولايت را براي ما شرح دهد:
* با توجه به اینکه مبعث روزی است که پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم به مقام رسالت رسیدند، چرا زیارت حضرت امیرالمؤمنین عليه السلام در این روز به شدت سفارش شده است؟
رابطه بین مبعث و زیارت حضرت امیر المؤمنین (ع) به شخصیت و جودی آن بزرگواران باز می گردد که آن دو یک نور هستند که از صلب آدم منتقل شده واين نور به اصلاب پاک پيامبران وموحدان منتقل شد تا به حضرت عبدالمطلب پدر بزرگ رسول خدا (ص) رسيد که پس از آن که به دو نیم تقسيم شد، یکی در وجود حضرت عبدالله پدر رسول خدا (ص) قرار گرفت و دیگری در وجود حضرت ابو طالب (ع) پدر امیرالمؤمنین (ع)، و به دنبال آن رسول خدا (ص) و امير مؤمنان (ع) چشم به دنيا گشودند.
بنابراین نور اینها یک نور است. به مقتضاي آيه مباهله علی (ع) نفس رسول خدا (ص) است که فرمود: «انفسنا وانفسکم» (آل عمران:61)؛ مقصود از انفسکم امیرالمؤمنین (ع) است که رسول خدا (ص) حضرت علی (ع) را همراه خود برد؛ یا روایت دیگری پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «علی منی وانا من علی» (امالي صدوق58؛ سنن ترمذي5/300) علی از من است و من از علی؛ همین جمله را درباره امام حسین (ع) دارند که «حسین منی وانا من حسین» (کامل الزيارات/116؛ صحيح ابن حبان15/429) که شايد اشاره به همان حقيقت يکسان نوريه شان دارد، جهت نورانیت پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین (ع) یکی است، البته وجه امتياز مسئله نبوت است، وشدت علاقه وارتباط به گونه اي است که هيچگاه علي(ع) از رسول خدا(ص) جدا نشد وخود را بنده اي از بندگان او مي دانست «انا عبد من عبيد محمد» (الکافي1/90) است.
از طرف ديگر هر دو بزرگوار پدران امت هستند، رسول خدا (ص) فرمود: «یا علی انا وانت ابوا هذه الامة» (تفسير آلوسي22/31) علي! من و تو پدران این امتيم؛ در واقع امیر المؤمنین (ع) حکم پدری دارد برای این امت.
بنابراين یک جهت آن است که حقیقت نوریه آن دو بزرگوار یکی است، و جهت دیگر جایگاه ويژه امیرالمؤمنین (ع) نسبت به رسول خدا (ص) است تا جایی که فرمود من او هستم و او من، ويا هردوي ما پدران امت هستيم.
اضافه بر این از جهت ظاهری بعد از قضیه مبعث و بر انگیخته شدن رسول خدا (ص) اول کسی که به پیامبر (ص) ایمان آورد علی بن ابی طالب (ع) است، البته ایمان آوردن علی (ع) غیر از ایمان آورد دیگران است، چرا که دیگران بت پرست بودند و بعد مسلمان شدند، اما علی بن ابی طالب (ع) مانند رسول خدا (ص)، یک لحظه سر تعظیم در برابر بتی خم نکرد، اما از جهت ظاهری اولین کسی که به پیامبر(ص) گروید علی بن ابی طالب (ع) بود.
از جهت دیگر نقش ویژه امیرالمؤمنین در ادامه راه رسول خدا (ص) است به عنوان جانشین حضرت ؛ که امتداد وجود رسول خدا منهای بحث پیغمبری است. در پرتو وجود امیرالمؤمنین مردم راه و روش وسنت رسول خدا (ص) را مي يافتند، بنابراين در مناسبتهاي خاص ياد وذکر وزيارت هردو بزرگوار مطرح است، مثلا سيد ابن طاووس در کتاب اقبال به مناسبت 17 ربیع الاول مي گويد سزاوار است که رسول خدا (ص) و امیرالمؤمنین (ع) زيارت گردد، وبه مناسبت مبعث هم اين سخن را دارد، ويا آنکه وقتي شما به حرم امير مؤمنان (ع) مشرف مي شويد در ايوان طلا پيش از ورود به داخل حرم، زيارت رسول خدا (ص) وسلام به ايشان را انجام مي دهيد.
* محتوای اصلی زیارت امیرالمؤمنین (ع) در روز مبعث بر چه نکاتی اشاره دارد؟
با نگاهی اجمالی وگذرا نسبت به زیارت امیرالمؤمنین (ع) در روز مبعث، در مي يابيم که این زیارت از مضامین بسیار والایی برخوردار است، در حقيقت اين زيارت، یک دوره علی شناسی و امام شناسی است، سراسر آن معرفت و شناخت است، چرا که این زیارت نامه از طرف معصومین صادر شده است، مرحوم نمازي آن را به امام هادي (ع) نسبت مي دهد.
از جهتي اول امیرالمؤمنین (ع) وارث همه انبیاء از آدم تا خاتم معرفی شده که وجود ایشان را می توان عصاره تمام انبیای گذشته دانست. از جهت ديگر امیرالمؤمنین (ع) تنها جانشین پیامبر (ص) در مسند قدرت سياسي نیست، بلکه از جنبه علمی و معنوی نیز تنها جانشین رسول الله(ص) است.
در این زیارت نامه از حضرت به عنوان کسی که اولین ایمان آورنده به رسول الله(ص) بود و کسي که در جنگها دلاوری های زیادی از خود نشان داد نام برده شده است.
القابی که مربوط به حضرت علی (ع) است مانند «صدیق اکبر»، «فاروق اعظم»، «حجت خدا»، «نور درخشان» در این زیارت نامه آمده است که اصل این عناوین و القاب مختص به حضرت است. برخي از اين عناوين بعدها براي ديگران بکارگرفته شد! (يعني نه تنها مسند ظاهري، بلکه برخي عناوين والقاب ايشان نيز غصب شد)، حجت نيز بر دو نوع است: حجت باطنی وحجت ظاهری، حجت باطنی همان عقل است و حجت ظاهری پيامبران وائمه معصومین هستند، وعلي(ع) حجت خداست.
در فرازهاي ديگر مي خوانيم که علي (ع) ظرف علم خداست، واو برپاکننده نماز وزکات وروزه وامربه معروف ونهي از منکر است، وبه نقش بي بديل تو در صحنه کارزار اشارتي دارد، وبر صبر واستقامت مثال زدني او تکيه مي کند، آن هم استقامتي که تا دم مرگ ولحظه شهادت ادامه يافت.
او به عنوان اولين مسامان، از خالص ترين ايمان وبرترين باور برخودار بود، وترس از خدا در دل او موج مي زد. او بالاترين مناقب وفضائل را داشت، باسابقه ترين افراد، برخوردار از بالاترين وباشرافت ترين درجه بود.
او پيرو راه وروش رسول خدا(ص) و جانشين وي بود، برخوردار از برترين نظر، بهترين گفتمان، بهترين کار، بي باکترين دل بود وداناترين مردم به کارها بود.
در يک فراز زيارت به نقش کفار ومنافقين در برابر ايشان، ايجاد مزاحتمها وآزارها وفتنه ورزيهاي آنان اشارتي دارد.
همچنين مهرورزي به ضعيفان، ستاندن حقش ايشان را از زورگيران، و ايستادگي برابر مستکبران، از ويژگيهاي ايشان دانسته شده است و در فرازي از خدا طلب شفاعت ايشان در حق ما شده است.. در هر حال زيارت بسيار پرمضمون ورهگشا است..