0

پاسخ هاي جالبي به پرسش هاي اهل سنت

 
yarabyarabyarab
yarabyarabyarab
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : مرداد 1390 
تعداد پست ها : 3539
محل سکونت : قزوین

پاسخ هاي جالبي به پرسش هاي اهل سنت

پرسش و پاسخ: آیا سلام کردن به مُرده جایز است؟

متن سوال:  ما معتقدیم مُرده نمی‌شنود، پس چرا به پیامبر در التحیات با ضمیر مخاطب سلام می‌کنیم؟ السلام علیک ایهاالنبی؟ (سلام بر تو ای پیامبر)؟ 

پاسخ اهل سنت: اول بیایید فرض کنیم جواب سوال مثبت است، و بعد ببینیم پیامد آن چیست؟ آیا درست است که نتیجه بگیریم چون سلام بر مُرده جایز است پس این یعنی اینکه مُرده می‌شنود؟ شاید بگویید: بله؛ نتیجه منطقی همین است.

حالا سوال دوم را مطرح می‌کنیم: آیا درست است که نتیجه بگیریم چون سلام بر مُرده جایز است پس این به معنی این است که مُرده می‌شنود و چون می‌شنود آگاه به دنیا است؛ پس حاجات ما را می‌توانیم از او بخواهیم یا شفیع قرارش دهیم؟ شاید بگویید: بله!

حالا سوال سوم را مطرح می‌کنیم: آیا درست است که نتیجه بگیریم مُرده می‌شنود و چون می‌شنود پس آگاه به دنیا است و حاجت ما را پیش خدا می‌برد؛ پس نباید زنش عروسی کند؟ زیرا با رفتن زن به خانه مردی دیگر، غیرت مُرده به حرکت در می‌آید و ناراحت و غمگین می شود؟

اینجا چرا می‌گویید: نه آگاه نیست؟ یا چرا می‌گویید: آگاه است؛ ولی عروسی مجدد همسرش، اهمیتی برایش ندارد؟

ای مردم عاقل! وقتی مُرده اعتنایی به این مهم ندارد که زنش برود در آغوش مرد دیگری! پس چرا فکر می‌کنید در مقابل عجز و ناله شما، رگ احساساتش و رگ غیرتش به جوش می‌آید و به شما مدد می‌رساند؟

جواب حقير: در اينجا اصل اين استدلال – (مُرده می‌شنود و چون می‌شنود پس آگاه به دنیا است) - کاملا غلط است، زيرا اطلاع يک شخص مُرده به دعا و سلام ما، دليل برا اطلاع وي به همه امور دنيايي نيست! و معلوم نيست که پاسخ دهنده از کجا چنين استدلال کرده است؟!

بله؛ بنابر نظر شيعه از آنجايي که همه امور هستي در دست قدرت خداي متعال است، خداي متعال مي‌تواند به هر مقدار که صلاح بداند، به هر شخصي که حتي مُرده است، علم و آگاهي بدهد و دايره و محدوده آن هم به دست خداي متعال است. آيا شما منکر اين قدرت الهي هستيد؟!

اما مثال بيان شده – (پس نباید زنش عروسی کند؟ زیرا با رفتن زن به خانه مردی دیگر، غیرت مُرده به حرکت در می‌آید و ناراحت و غمگین می‌شود؟) –  نيز کاملا بي ربط به بحث است، که بعد بخواهيم از آن نتيجه دلخواه خود را بگيريم!

زيرا اولا صِرف آگاهي نسبت به (سلام) دليل بر آگاهي بر اين امور مورد اشاره نيست. دوما اگر حتي شخص بر ازدواج همسرش آگاهي داشته باشد نيز، دليلي بر ناراحتي وي نيست: زيارا با تغيير نشئه دنيايي به آخرتي، ملاک‌ها و ارزش‌گذاري‌ها هم تغيير پيدا مي‌کند و شخص در آن دنيا کاملا متوجه اين مطلب هست که وي ديگر به امورات دنيايي همچون رابطه زوجيت و... ارتباطي ندارد و محدوده رابطه زوجيت فقط در دنياست و با فوت زوج، رابطه زوجيت که امريست دنيايي، منقطع مي‌شود.

سوما بر فرض شخص ناراحت هم بشود! اين ناراحت شدن دليلي بر مطلب مورد ادعا نخواهد بود. و حتي در همين دنيا اگر کسي همسرش را طلاق بدهد و بعد همسرش با شخص ديگري ازدواج کند و هم آغوش بشود، آيا ناراحتي همسر سابق اصلا مورد توجه است؟! و بر فرض ناراحتي آيا هيچ عاقلي او را بر اين ناراحتي تاييد مي‌کند؟! يا همه عقلاء او را ملامت مي‌کنند؟!

ادامه پاسخ اهل سنت: حالا جواب: بله سلام کردن بر پیامبر در نماز و مخاطب کردن مُرده و سلام کردن به مُرده‌های مسلمان در هنگام زیارت قبور سنت هست. التحیات که معروف و مشهور است و در مورد سلام به مردگان مسلمان پیامبر (صلى الله علیه و سلم) فرمودند: "قولوا السلام علیکم دار قوم مؤمنین، و إنا إن شاء الله بکم لاحقون" (متفق علیه). یعنى: "سلام بر شما اى سرزمین مؤمنان، و ما ان شاء الله به شما ملحق خواهیم شد".

اما ای دوستان منظور از سلام همانا دعا است و معنی آن طلب رحمت از الله برای سلام شونده است و اصلا مقصود اصلی در التحیات (سلام الله علیک یا ایها النبی) است، یا مقصود از دعای قبور (سلام الله علیکم دارقوم مؤمنین) است.

و شیعه حق سوء ستفاده را ندارد. ولکن ای دوستان ما حق نداریم از این حدیث نتیجه بگیریم که مُرده می‌شنود! چرا حق نداریم؟ دلیل را این آیه برای ما توضیح داده است: {مَا لَکُمْ لَا تَنطِقُونَ} سورة الصافات آیة 92

همانطور که می‌بیند ابراهیم (علیه السلام) خطاب به بت‌ها می‌گوید: که ای بت ها شما را چه شده چرا سخن نمی‌گویید؟

اما آیا ما حق داریم از این خطاب ابراهیم به بت‌ها نتیجه بگیریم که بت‌ها می‌شنیدند و زمانی قادر به حرف زدن نیز بودند!

پس بر همین ترتیب، صرف مخاطب قرار دادن مردگان نیز برای آن‌ها شنیدن را ثابت نمی‌کند و این می‌تواند نوعی سخن‌گویی بدون توجه به معنی دقیق باشد و می‌تواند این نوع سخن گفتن عاطفی باشد.

مثل دیگر در این شعر:      زیبایی ای درخت           فریبایی ای درخت

درخت پرست نباید این را تاییدی بر مذهب خود بداند. او باید برای درخت پرستی باید دلیلی آشکار و واضح بیاورد.

حاجت خواهی از مردگان از ارکان دین شیعه و از مهم ترین عبادات آن‌هاست برای اثبات این عبادت مهم شیعه دلیل آشکاری ندارد و فقط به قیاس‌های بند تنبانی و استدلال‌های آب دوغ خیاری دل خوش کرده.

در حالیکه این روش استدلال خود بهترین دلیل برای اثبات، بطلان مذهب شیعه است!

جواب حقير: اينکه اين دوست عزيز اهل سنت چنين برداشت کرده‌اند که ملاک استدلال شيعه فقط بر همين مطلب مطرح شده برمي‌گردد، ناصواب و غير صحيح است.

اما استدلال شيعه: درباره اثبات هر موضوعي، بايد آن موضوع را از دو جنبه مورد بررسي قرار داد: از حيث ثبوتي و از حيث اثباتي، يا به عبارتي از حيث (امکان و وقوع).

اما از حيث (امکاني): که آيا اصلا شنيدن اموات امري ممکن است؟ در بالا اشاره شد که اين مطلب در دايره قدرت خداي متعال است و هيچ امري در دايره‌ي قدرت خداي متعال ناممکن نيست و خداي متعال بر اين مطلب نيز همانند ديگر امور قدرت دارد.

اما از حيث (وقوعي): قبل از ورود به اين بحث چند نکته بيان مي‌گردد:

الف: محدوده دايره علم اموات درباره امور دنيايي، در يد قدرت خداي متعال است و طبيعتا محدوده آن براي هر شخصي متفاوت است.

ب: مراد از شنيدن ادعيه و توسلات، علم به آن مي‌باشد و اين آگاهي از علم و قدرت و اراده خداي متعال نشات مي‌گيرد، که به يک بنده عطا مي‌شود؛ و لذا اين شنيدن منحصر به زبان خاصي نيست و همه زبان‌ها را در بر مي‌گيرد. و حتي اگه فردي حاجت خود را بر زبان جاري نسازد، خداي متعال که به سرّ دورن وي مطلع هست و به هر که بخواهد نيز اين علم به سرّ درون افراد را عطا مي‌کند.

ج: تمام بحث شيعه درباره علم ائمه (عليهم السلام) به امورات دنيايي ماست؛ که بخشي از آن همان ادعيه و توسلات و عرض حاجات است، و در واقع شيعه به اين امر معتقد است که ايشان به همه امور ما آگاه هستند و  از همه کارها و اعمال و نيّات ما با خبر هستند؛ و در اين امر فرقي بين حيات و فوت ظاهري ايشان وجود ندارد.

براي اثبات وقوع اين مطلب هم صرفا به دو آيه شريفه از قرآن استناد مي‌شود و از بيان روايات بدليل مورد اقبال نبودن در نزد عزيزان اهل سنت، اجتناب مي‌گردد.

1. آيه 105 سوره مبارکه توبه: ﴿وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾.

ترجمه: بگو: «عمل کنيد! قطعا خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مى‏بينند! و بزودى، بسوى داناى نهان و آشکار، بازگردانده مى‏شويد و شما را به آنچه عمل مى‏کرديد، خبر مى‏دهد!».

اما استدلال به اين آيه شريفه: در اين آيه شريفه ﴿فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ﴾، ديدن رسول و مومنون (عليهم السلام) به ديدن خداي متعال عطف شده است و همانطور که خداي متعال از اعمال ما آگاه هست، رسول و مومنون (عليهم السلام) نيز اعمال ما را مي‌بينند و به اعمال ما آگاه هستند.

البته آنچه که مشخص است مراد از مومنون، افراد عادي نيستند، زيرا که هيچ مومني چنين ادعايي ندارد که: من از اعمال بقيه آگاهم! و اين آيه شريفه ناظر به مقام ائمه (عليهم السلام) مي‌باشد.

آنچه که مشخص است اينست که در اين عطف، عنوان کلي ديدن هم براي خداي متعال و هم براي رسول و ائمه (عليهم السلام) ثابت شده‌است و اين عنوان کلي، محدود به حضور فيزيکي در اين دنيا نمي‌باشد.

2. آيه 94 سوره مبارکه توبه: ﴿يَعْتَذِرُونَ إِلَيْکُمْ إِذا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُلْ لا تَعْتَذِرُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبارِکُمْ وَ سَيَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى‏ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾.

ترجمه: هنگامى که بسوى آن‌ها (که از جهاد تخلّف کردند) باز گرديد، از شما عذرخواهى مى‏کنند. بگو: «عذرخواهى نکنيد، ما هرگز به شما ايمان نخواهيم آورد! چرا که خدا ما را از اخبارتان آگاه ساخته و قطعا خدا و رسولش، اعمال شما را مى‏بينند سپس به سوى کسى که داناى پنهان و آشکار است بازگشت داده مى‏شويد و او شما را به آنچه انجام مى‏داديد، آگاه مى‏کند (و جزا مى‏دهد!)».

استدلال به اين آيه شريفه ﴿وَ سَيَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ﴾، نيز همانند آيه گذشته است.

جالب است بدانيد که "محمد بن صالح عثيمين" یکی از شیوخ معاصر وهابیت در صفحه‌ای از کتابش " القول المفید علی کتاب التوحید"  پس از مقدمه‌ای می گوید: نوشتن این آیه " وَقُلْ اعْمَلُوا فَسَيَرَى الله عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ " (و بگو: هر چه می خواهید عمل کنید که قطعا خدا و رسول او و... عمل شما را خواهند دید" خطاست. رسول (صلی الله علیه و آله) پس از رحلتش نمی‌تواند ببیند، فقط خداوند می‌بیند، پس کتابت این آیه اشتباه است: زیرا دروغ بستن بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) به شمار می رود!

سوالی که در اینجا باید از این عالم وهابی پرسید این است که چگونه نوشتن یک آیه ممنوع می‌شود در حالی که در متن قرآن موجود است؟ آیا این شخص می‌خواهد این آیه را از قرآن بردارد؟ پیامبر (صلی الله علیه و آله) چگونه نمی‌بیند در حالی‌که در روز قیامت آگاه و شاهد بر تمام اعمال امتش است؟ آیا این به جز گمراهی است؟!1

اما اينکه فرمودين: (درخت پرست نباید این را تاییدی بر مذهب خود بداند. حاجت خواهی از مردگان از ارکان دین شیعه و از مهم ترین عبادات آن‌هاست برای اثبات این عبادت مهم شیعه دلیل آشکاری ندارد و فقط به قیاس‌های بند تنبانی و استدلال‌های آب دوغ خیاری دل خوش کرده. در حالی‌که این روش استدلال خود بهترین دلیل برای اثبات، بطلان مذهب شیعه است!)؛ مطلبي است که بيشتر از احساسات و تعصب خاص نشات مي‌گيرد؛ و خبط آن از گفتار بالا مشخص است. و شيعه هيچ‌گاه ائمه (عليهم السلام) را مورد پرستش و يا شريک خداي متعال قرار نداده‌است؛ و اين خود اشتباه در برداشت شما و به نوعي بهتان محسوب مي‌گردد.

اما سخني با شيعيان عزيز: همانطور که گذشت حضرات ائمه معصومين (عليهم السلام) شاهد و ناظر بر اعمال ما هستند و در ميان پيروان مکتب اهل بيت (عليهم السلام) با توجه به اخبار فراوانى که از امامان (عليهم السلام) رسيده عقيده معروف و مشهور بر اين است که پيامبر (صلي الله عليه و آله) و امامان (عليهم السلام) از اعمال همه امت آگاه مى‏شوند، يعنى خداوند از طرق خاصى اعمال امت را بر آن‌ها عرضه مى‏دارد.2

رواياتى که در اين زمينه نقل شده بسيار زياد است و شايد در سر حد تواتر باشد که بعنوان نمونه چند قسمت را نقل مى‏کنيم: اعمالمان هر روز به پیامبر عرضه می‎شود3: ابوبصیر از امام صادق (علیه‎السلام) نقل می‎کند که حضرت فرمودند: «تُعْرَضُ الْأَعْمَالُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ» .یعنی اعمال به پیغمبر عرضه می‎شود. «أَعْمَالُ الْعِبَادِ کُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارُهَا وَ فُجَّارُهَا» هر روز صبح، ابرارش و فجّارش، ابرار یعنی کار خوب و فجّار یعنی کار زشت. «فَاحْذَرُوهَا» بپرهیزید. بعد حضرت فرمودند: «وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَى اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ» بعد دارد «و سَکَتَ». حالا در این نکته است که حضرت در اينجا «المؤمنون» را نفرمودند.4

ائمه هم اعمالمان را می بینند: ابوبصیر نقل می‎کند: «قال: قلتُ لأبی عبدالله(علیه‎السلام) إنَّ أَبَا الْخَطَّابِ کَانَ یَقُولُ» می‎گوید من به حضرت گفتم که عمر خطاب این‎جور می‎گوید: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ تُعْرَضُ عَلَیْهِ أَعْمَالُ أُمَّتِهِ کُلَّ خَمِیسٍ». اعمال بندگان خدا را پنج‎شنبه‎ها به پیغمبر عرضه می‎کنند. «فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ لَیْسَ هَکَذَا» حضرت فرمودند: این‎طوری نیست. «وَ لَکِنَّ رَسُولَ اللَّهِ تُعْرَضُ عَلَیْهِ أَعْمَالُ أُمَّتِهِ کُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارُهَا وَ فُجَّارُهَا فَاحْذَرُوا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ جَلَّ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَیَرَى اللَّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ». بعد اینجا ابوبصیر می‎گوید: «إِنَّمَا عَنَى الْأَئِمَّة».5 در تفسیر صافی است که از علی‏بن‏ابراهیم نقل می‌کند که مراد از مومنون، ائمه (عليهم السلام) هستند.

چرا با گناهت پیامبر را ناراحت می‎کنی؟! روایتی از سُماعه است که نقل می‎کند: «عن ابی عبدالله(علیه‎السلام) قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ: مَا لَکُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللَّهِ؟!» حضرت فرمودند: چرا شماها پیغمبر را ناراحت می‎کنید؟ از اين کلام معلوم می‌شود که جمعیّتی نشسته بودند، چون خطابی که حضرت می‎کند به جمع است. «ما لکم»؟ برای چه شماها این‎قدر پیغمبر را اذیت می‎کنید؟ «فَقَالَ رَجُلٌ» یک نفر بلند شد و گفت :«کَیْفَ نَسُوؤُهُ؟» چگونه ما حضرت را اذیت می‎کنیم؟ «فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ» شما نمی‎دانید؟ «أَنَّ أَعْمَالَکُمْ تُعْرَضُ عَلَیْهِ» شما نمی‎دانید که اعمال شما به پیغمبر عرضه می‌شود؟ «فَإِذَا رَأَى فِیهَا مَعْصِیَةً» وقتی می‎بینند که شما معصیت کرده‏اید «سَاءَهُ ذَلِکَ» ناراحت می شود. «فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ» پیغمبر را اذیت نکنید. «وَ سُرُّوهُ»6، خوشحالش کنید. یعنی از او اطاعت کنید، معصیت نکیند، و پیغمبر را اذیت نکنید.

پی نوشت ها :
1. پايگاه خبري شيعه 
2.تفسير نمونه، جلد8 ، صفحه 124
3. پایگاه اطلاع رسانی آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی
4. الکافی، جلد1، صفحه 219
5. وسائل‏ الشیعة، جلد16، صفحه 109
6. الکافی، جلد1، صفحه 219
 
سه شنبه 17 تیر 1393  12:32 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها