گروه ناجا- بار ديگر شاهد آن بوديم كه تروريست ها در شرق كشور عده اي از هم وطنان عزيزمان را به خاك و خون كشيدند تا ميزان دشمني خود را با تمامي مردم ايران اسلامي و در آستانه روز عاشوراي حسيني نشان دهند.
به گزارش ايرنا، صبح امروز چهارشنبه در دو انفجار جداگانه كه در فاصله مكاني كمي از يكديگر صورت گرفت، بيش از 30 تن از مردم چابهار كه مشغول عزاداري براي ابا عبدالله حسين (ع ) بودند به شهادت رسيده و عده ديگري نيز مجروح شدند كه بيشتر آنان را جوانان و نوجوانان شامل مي شوند.
شايد در نگاه اول شكل وقوع اين انفجارها و در چنين مقطعي و در ميان جمع عظيمي از عزاداران امام حسين (ع) و حضرت ابوالفضل عباس اين گونه به نظر برساند كه طراحان آن قصد ايجاد اختلاف ميان شيعه و سني را داشته اند كه بايد گفت چنين نيست.
روحانيون، مقامات، مسئولين و روساي قوم هاي ساكن در شرق كشور عزيزمان سال هاست كه با آرامش و برادري در كنار ساير اقوام و مذاهب زندگي مي كنند و هيچ گاه نيز دست به اقدامات خشونت آميز و تروريستي نزده اند. اين افراد بارها تاكيد كرده اند كه با تروريست ها نسبتي نداشته و اقدامات آنها را تاييد نمي كنند.
بايد گفت بعد از دستگيري و اعدام عبدالمالك ريگي، شرور و تروريست شرق كشور، موجي از شادي تمامي كشور و به ويژه استان سيستان و بلوچستان را در بر گرفت كه خود نشان دهنده ميزان تنفر مردم ايران و اين استان، با اين تروريست و عامل بيگانه بود.
با توجه به اين امر، براي شناسايي عوامل وبرنامه ريزان اين گونه اقدامات تروريستي بايد نگاهي دقيق تر به پشت پرده اين گونه اتفاقات انداخت .
علي عبدالهي معاون امنيتي وزارت كشور در خصوص دو انفجار تروريستي كه صبح امروز چهارشنبه در چابهار رخ داد عنوان كرد كه تجهيزات و امكانات پشتيباني عاملان حادثه تروريستي بيانگر آن است كه اين عوامل توسط سرويس هاي پيشرفته اطلاعاتي منطقه و آمريكا حمايت شده اند.
اين سخنان مويد اين حقيقت است كه سرنخ هاي اين رويدادها ي تروريستي را بايد در فراتر از مرزهاي ملي جستجو كرد.
به گفته تحليل گران مسايل منطقه ، برنامه ريزي، سازماندهي و تجهيز اين تروريست ها از خارج از مرزهاي كشور و در قالب 'ميليشياي پاكستاني' صورت مي گيرد كه هر از گاهي به عنوان 'لشكر جنگوي'، 'جندالشيطان' و 'طالبان' منشا برخي از شرارت ها در شرق كشورمان و منطقه هستند.
به گفته آنان ، اين جريان سلفي- وهابي صرفا عنوان 'ميليشاي پاكستاني' را دارند اما در عمل در حقيقت عروسك هاي در دست اسلام آباد و ' ISI ' سازمان اطلاعاتي دولت پاكستان- هستند.
اين تحليل گران بر اين باورند كه كساني كه با تفكرات سلفي- وهابي خود بدنبال ايجاد به اصطلاح 'امارت اسلامي' در سرزمين افغانستان و پاكستان و سپس ساير كشورهاي اسلامي هستند در درون خاك پاكستان و به طور مشخص شهري به نام كويته حضور دارند و از 'ISI ' دستور مي گيرند.
خاك پاكستان كه خاستگاه اين جريانات ترويستي است، متاسفانه به محلي براي برنامه ريزي، هماهنگي، آموزش و تجهيز اين نيروهاي تروريستي تبديل شده و اگر اسلام آباد ناتوان از كنترل مرزهاي خود با ايران و يا ساير كشورهاي همسايه است و قصد دارد تا مسئوليت اين اقدام را از خود سلب كند، اين مساله را اعلام كند تا تهران براي تامين امنيت خود راسا اقدام كند.
بايد به صراحت اعلام كرد كه مسئوليت هر نوع اقدام تروريستي اعم از انفجار، آدم ربايي و قتل در نوار شرقي كشور با دولت پاكستان است و اين كشور همسايه بايد نسبت به اين موضوع پاسخگو باشد.
نكته قابل تامل اين است كه هيچ تحليلگر آشنا به منطقه در مورد نقش ISI –سازمان اطلاعاتي- پاكستان و 'ميليشياي پاكستاني' در اقدامات تروريستي منطقه ترديدي ندارد.
تهران منتظر پاسخ جدي اسلام آباد به اين واقعه است و تكرار اين گونه اقدامات تروريستي براي جمهوري اسلامي ايران به هيچ عنوان قابل قبول نيست.
تمامي اتفاقاتي كه در صحنه افغانستان، پاكستان و نوار شرقي كشورمان رخ مي دهد را بايد با اقدامات 'ميليشياي پاكستاني' سنجيد.
'ميليشياي پاكستاني' مفهومي است كه مي تواند تبيين كننده رابطه اتفاقات تروريستي و نقش دولت پاكستان در آن باشد. دولت پاكستان يكبار و براي هميشه بايد نسبت خود را با اين گونه جريانات روشن كند و تصميم خود را بگيرد.
