۳- آیا من چاقم؟
واکنش صحیح و مردانه نسبت به این سوال اینه که با اعتماد به نفس و تاکید بگین “نه! البته که نه!“ و به سرعت اتاق رو ترک کنین!… جوابهای اشتباه اینها هستند:
الف) نمی تونم بگم چاقی… اما لاغر هم نیستی!
ب) نسبت به چه کسی؟!
ج) یه کمی اضافه وزن بهت میاد!
د) من چاق تر از تو هم دیدم!
ه) ممکنه سوالت رو تکرار کنی؟ داشتم به بیمه ات فکر می کردم!
۴- به نظر تو، اون دختره از من خوشگلتره؟
“اون دختره“ در اینجا می تونه یه دوست قبلی یا یه عابر که از فرط زل زدن به اون تصادف کردین و یا هنرپیشه یه فیلم باشه… در هر حال جواب درست اینه که: “نه! تو خوشگلتری!“… جوابهای غلط عبارتند از:
الف) خوشگلتر که نه… اما به نحو دیگه ای خوشگله!
ب) نمی دونم اینجور موارد رو چطوری می سنجند!
ج) بله! اما مطمئنم تو شخصیت بهتری داری!
د) فقط از این بابت که اون جوونتر از توست!
ه) ممکنه سوالت رو تکرار کنی؟ داشتم راجع به رژیم لاغریت فکر می کردم!
۵- اگه من بمیرم تو چیکار می کنی؟
جواب صحیح: “آه عزیزترینم! در حادثه اجتناب ناپذیر فقدان تو، زندگی برام متوقف میشه و ترجیح میدم خودمو زیر چرخ اولین کامیونی که رد میشه بندازم!“… این سوال، همونطور که توی گفتگوی زیر می بینین، ممکنه از سوالهای دیگه طوفانی تر باشه!…
زن: عزیزم… اگه من بمیرم تو چیکار می کنی؟
مرد: عزیزم! چرا این سوالو می پرسی؟ این سوال منو نگران می کنه!
زن: آیا دوباره ازدواج می کنی؟
مرد: البته که نه عزیزم!
زن: مگه دوست نداری متاهل باشی؟
مرد: معلومه که دوست دارم!
زن: پس چرا دوباره ازدواج نمی کنی؟
مرد: خیلی خب! ازدواج می کنم!
زن (با لحن رنجیده): پس ازدواج می کنی؟
مرد: بله!
زن (بعد از مدتی سکوت): آیا باهاش توی همین خونه زندگی می کنی؟
مرد: خب بله! فکر کنم همین کار رو بکنم!
زن (با ناراحتی): بهش اجازه میدی لباسهای منو بپوشه؟
مرد: اگه اینطور بخواد خب بله!
زن (با سردی): واقعا“؟ لابد عکسهای منو هم می کنی و عکسهای اونو به دیوار می زنی!
مرد: بله! این کار به نظرم کار درستی میاد!
زن (در حالی که این پا و اون پا می کنه): پس اینطور… حتما“ بهش اجازه میدی با چوب گلف من هم بازی کنه!
مرد: البته که نه عزیزم! چون اون چپ دسته!!!
شاعر زن میگه : (ناهید نوری)
به نام خدایی که زن آفرید
حکیمانه امثال ِ من آفرید
خدایی که اول تو را از لجن
و بعداً مرا از لجن آفرید!
برای من انواع گیسو و موی
برای تو قدری چمن آفرید!
مرا شکل طاووس کرد و تو را
شبیه بز و کرگدن آفرید!
به نام خدایی که اعجاز کرد
مرا مثل آهو ختن آفرید
تو را روز اول به همراه من
رها در بهشت عدن آفرید
ولی بعداً آمد و از روی لطف
مرا بی کس و بی وطن آفرید
خدایی که زیر سبیل شما
بلندگو به جای دهن آفرید!
وزیر و وکیل و رئیس ات نمود
مرا خانه داری خفن! آفرید
برای تو یک عالمه کِیْسِ خوب
شراره، پری، نسترن آفرید
برای من اما فقط یک نفر
براد پیت من را حَسَنْ آفرید!
برایم لباس عروسی کشید
و عمری مرا در کفن آفرید
دریای حسین
پیامک (اس ام اس) . پیامک محرم و صفر
عالم همه قطره و دریاست حسین ، خوبان همه بنده و مولاست حسین ، ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش ، از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین
جدیدترین لطیفه ها و جوکهای ثبت شده
الاغ ملانصرالدین و تعمیر پشت بام خانه
ملانصرالدین
یک روز ملا نصر الدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختمانی را بر پشت الاغ بگذارد و به بالای پشت بام ببرد. الاغ هم به سختی از پله ها بالا رفت. ملا مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت کرد.
ملا نمی دانست که خر از پله بالا می رود، ولی به هیچ وجه از پله پایین نمی آید. هر کاری کرد الاغ از پله پایین نیآمد. ملا الاغ را رها کرد و به خانه آمد که استراحت کند. در همین موقع دید الاغ دارد روی پشت بام بالا و پایین می پرد. وقتی که دوباره به پشت بام رفت، می خواست الاغ را آرام کند که دید الاغ به هیچ وجه آرام نمی شود. برگشت.
بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده و پاهای الاغ از سقف چوبی آویزان شده، و سرانجام الاغ از سقف به زمین افتاد و مرد!
ملا نصر الدین با خود گفت لعنت بر من که نمی دانستم اگر خر به جایگاه رفیع و بالایی برسد هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را از بین می برد.
بیسکویته
لطیفه های کوتاه
غضنفر تو مسابقه بیست سوالی شرکت میکنه، قبلش بهش میگن جواب بیسکویته. ولی تو همون اول نگو! اولش یه چند تا سوال کن که ضایع نشه. غضنفر میگه باشه و میره تو مسابقه، میپرسه: آقا، یک کویته؟! یارو میگه: نه. میگه: دوکویته؟ همینجوری میگه تا میرسه به نوزده کویت! یارو میگه: من یه راهنمایی بهتون میکنم، با چایی هم میخورنش. غضنفر میگه: آاااهان پس بگو، قنده؟
دوست با وفا
لطیفه های کوتاه
اقای مورگان مرده بود.
قبل از اینکه تابوتش را داخل قبر بگذارند یکی از دوستانش درب تابوت را باز کرد و چند سکه انداخت توش.
کشیش ازش پرسید: فکر میکنید این سکهها به دردش بخوره.
ـ اره فکر میکنم پول چند تا بطری آبجو بشه!
ـ ولی اونجا آبجوئی وجود نخواهد داشت پسرم.
ـ فکر نکنم مورگان بتونه بدون آبجو اونجا طاقت بیاره.
دختری اندوهگین
نکته های با مزه وحکمت آموز
دختر جوانی روی نیمکت پارک نشسته داشت با حالتی اندوهبار گریه میکرد.
شخصی شیک پوش که به طور اتفاقی از اونجا رد میشد دلش به حال دختر سوخت و با حالتی دلسوزانه به طرف دختره رفت و به او گفت: دختری به این خوشگلی، با این لباس شیک، تو این روز قشنگ که گریه نمیکنه! گریه نکن عزیزم بگو مشکلت چیه شاید بتونم حلش کنم هیچ گرهای نیست که وا نشه.
ولی انگار نه انگار دختره باز هم به گریهکردن ادامه میده. طرف که میخواست به هر ترتیبی که شده دختره را اروم کنه. جلو میره و پهلوش روی نیمکت میشینه و دستش را رو شونه دختره میزاره و میگه: بهم نمیگی چرا داری گریه میکنی؟
دختره با گریه بهش گفت: آخه نیمکتها را تازه رنگ کردهاند!
عکس یادگاری
نکته های با مزه وحکمت آموز
عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچههاى کلاس عکس یادگارى بگیرد.
معلم هم داشت همه بچهها را تشویق میکرد که دور هم جمع شوند.
معلم گفت: ببینید چقدر قشنگه که سالها بعد وقتى همهتون بزرگ شدید به این عکس نگاه کنید و بگوئید: این احمده، الان دکتره. یا اون مهرداده، الان وکیله.
یکى از بچهها از ته کلاس گفت: این هم آقا معلمه، الان مرده.
تاکسی
لطیفه های کوتاه
غضنفر از تاکسی پیاده می شه در و محکم می بنده، و می گه: پدر سگ خودتی!
راننده میگه: من که چیزی نگفتم.
غضنفر می گه: بعدا که می گی
بربری
لطیفه های قدیمی
غضنفر سر سفره داد می زده می گفته: بربری بدین! بربری بدین!
بهش میگن چی شده؟ ، میگه: آب تو گلوم گیر کرده
سوراخ دیوار
لطیفه های تاریخ گذشته
یارو میره دیوونه خونه میبینه همه تو صف واستادن دارن یکییکی تو یه سوراخه نگاه میکنن بعد دوباره میرن ته صف وامیسن. یارو کنجکاو میشه ببینه تو سوراخه چه خبره، خودش هم میره تو صف وامیسه و تو سوراخه رو نگاه میکنه هیچی نمیبینه، یه بار دیگه تو صف وامیسه بازم هیچی نمیبینه،از یکی میپرسه: شما چی رو نگاه میکنین؟ من که هر چی نگاه میکنم هیچی نمیبینم. یارو بهش میگه: برو بابا دلت خوشه! ما دو ساله داریم این تو رو نگاه میکنیم هنوز هیچی نمیبینیم، تو میخوای با دو بار نگاه کردن چیزی ببینی؟!
زن کامل
ملانصرالدین
ملا نصرالدین با دوستی صحبت میکرد.
- `خوب ملا، هیچ وقت به فکر ازدواج افتادهای؟`
ملا نصرالدین پاسخ داد: ` فکر کردهام. جوان که بودم، تصمیم گرفتم زن کاملی پیدا کنم. از صحرا گذشتم و به دمشق رفتم و با زن پر حرارت و زیبایی آشنا شدم اما او از دنیا بیخبر بود. بعد به قاهره رفتم؛ آن جا هم با زنی آشنا شدم که معلومات زیادی دربارهی آسمان داشت، اما زیبا نبود. بعد به اصفهان رفتم و نزدیک بود با دختر زیبا با ایمان و تحصیل کردهای ازدواج کنم.`
- `پس چرا با او ازدواج نکردی؟`
- `آه، رفیق! متاسفانه او هم دنبال مرد کاملی میگشت!`
فقر
لطیفه های کوتاه
دفترچه خاطرات غضنفر : خیلی فقیر بودیم ،هیچ پولی نداشتیم ، مادرم قادر به زاییدن من نبود ، خاله ام مرا زایید!
مادر زن دوست داشتنی
لطیفه های خانوادگی
زن و مرد جوانی به مناسبت تموم شدن خونه جدیدشون دوستانشون را دعوت کرده بودند.بعد از اینکه تمام خونه را به دوستانشون نشون دادند یکی ازشون پرسید : خونه خیلی قشنگیه مبارکتون باشه ولی چرا تمام اتاقها را گرد درست کردهاید. مرد جوان جواب داد : راستش را بخواهید قبل از اینکه خونهمان را بسازیم مادر زنم بهم گفت: مادر جون تو را به خدا، فکر یک گوشه از خونه را واسه من هم بکنید.
اطلاعاتی
لطیفه های کوتاه
به غضنفر می گن شغلت چیه؟می گه:یه اطلاعاتی هیچ وقت شغلشو به کسی نمی گه
آسانسور
لطیفه های کوتاه
یــارو داخل آسانسور میشه ،میبینه روش نوشته " ظرفیت هشت نفر "
با بی تحملی میگه : حالا کی حوصله داره منتظر اون هفت نفر دیگه وایسه .
فرق
لطیفه های کوتاه
دخترها هر چقدر هم که با هم فرق داشته باشن تو یه چیزی مشترکن....اونم اینه که همشون میگن که با بقیه فرق دارن!
نتیجه گیری
نکته های با مزه وحکمت آموز
از اشعار سهراب سپهری می توان نتیجه گرفت :
1. سهراب زن ذلیل بوده (زندگی شستن یک بشقاب است)
2. سهراب شب ها جاشو خیس می کرده (زندگی تر شدن پی در پی)
گرون شدن بنزین
لطیفه های سیاسی
به یارو می گن نظرت راجع به گرون شدن بنزین چیه؟ طرف می گه برای ما که فرقی نمی کنه ما همون 2000 تومن بنزین رو می زنیم!
نظر شما
لطیفه های کوتاه
به نظر شما با وجود وضعیت بحرانی دنیا و مشکلات فراوان و قانون جدید مجلس هنوز هم خوشگلا باید برقصن؟
آگهی استخدام
نکته های با مزه وحکمت آموز
یارو تو روزنامه یک آگهی استخدام میبینه که "به یک مهندس کامپیوتر مجرب و باسابقه نیازمندیم". خلاصه فرداش کت شلوار میپوشه و تیپ میزنه و میره واسه مصاحبه. اونجا مدیر پرسنلی ازش میپرسه: شما مدرکتون از کدوم دانشگاهه؟ یارو میگه: من مدرک ندارم که! مدیره تعجب میکنه، میگه: پس حتماٌ سابقة کارتون زیاده... قبلاٌ تو کدوم شرکت کار میکردین؟ یارو میگه: والله من شرکت مرکت نمی شناسم! پدر مرحومم یک سوپرمارکت داشت، منم همونجا کار میکنم! مدیره شاکی میشه، میگه: مردک! تو اصلاٌ بلدی کامپیوتر رو روشن کنی؟! طرف میگه: والله نه! مرده قاط میزنه، میپرسه: پس اومدی اینجا چه غلطی بکنی؟! یارو میگه: ایلده من فقط اومدم بگم که دور من یکی رو باید خط بکشید!
شکلات
لطیفه های کوتاه
یارو سوار هواپیما میشه، میشینه کنار دست یک پیرمرده. خلاصه سر صحبت باز میشه و این دوتا نسبتاٌ با هم رفیق میشن. وسطای راه، یک مهمون دار میاد از پیرمرده میپرسه، پدر شما شکلات میل دارید؟ پیرمرده میگه: نه خیلی ممنون، من بواسیر دارم. مهمون داره از طرف میپرسه: شما چی؟ یارو میاد تریپ رفاقت بگذاره، میگه: نه مرسی. این رفیقمون بواسیر داره، باهم باز میکنیم میخوریم!
مرد و گربه
لطیفه های خانوادگی
فرق یک مرد با یک گربه چیه؟
یکیشون یه موجود دله است که بی چشم و روئه و براش مهم نیست که کی بهش غذا میده, اون یکی یه حیوان ملوس خانگیه!
یک عکس تصادفی از آلبوم عکسها
جدیدترین پیامکها و اس ام اس ها محبوبترین مطالب آخرین نظرها
حسین..
پیامک محرم و صفر
خواهم ز خدا که بی ولایم نکند
غرق گنهم ولی رهایم نکند
یک خواسته دارم از تو حسین
در هر دو جهان از تو جدایم نکند.
عاشق
پیامک دوستی
گلم ، گل رز .
فکر نکن یاسمنم
عاشقم عاشق تو
فکر نکن بی هنرم
آرایش
پیامک باحال
زیباترین آرایش برای صداهایم ، دعا به درگاه خداست
عاشق دلخسته
پیامک باحال
طبیبان بر سر بالین من آهسته میگفتند
که امشب تا سحر این عاشق دلخسته میمیرد
ز هر جا بگذرد تابوت من غوغا بپا خیزد
چه سنگین میرود این مرده از بس آرزو دارد
من و خداوند..
پیامک مذهبی
من و خداوند هر دو فراموشکاریم . من فراموش میکنم که خدا چقدر بزرگ است و خداوند فراموش میکند که من چقدر گناهکارم .
یاد دوست
پیامک دوستی
من یاد خوش دوست به دنیا ندهم
لبخند خوشش به حور رعنا ندهم
گر یاد کند مرا هر از گاهی چند
گرد رخ وی به چشم بینا ندهم
غرور..
پیامک مذهبی
غرور هدیه شیطان است و عشق هدیه خدا "و ما هدیه شیطان را به هم میدهیم و لی هدیه خدا را از هم پنهان می کنیم .
LOVE
پیامک سرکاری
L : لنگه ی تو پیدا نمی شه .
O : عمرمی
V : وجودمی
E: انگار اس ام اس و اشتباه فرستادم . ببخشید
خواب دیدم
پیامک سرکاری
دیشب خواب دیدم تویه باغ سرسبز داشتی برای خودت قدم می زدی ، منم اونجا بودم کنار دریاچه ، دیدم یه گل قرمز بین لباته ، داشتی به من نزدیک می شدی می خواستم بهت یه چیزی بگم اما یه دفعه چوپونت اومد و بردت طویله!
مبارک باد
پیامک سرکاری
سال قبل برشما مبارک باد
سازمان حمایت ازعقب افتاده ها
چرند بودی
پیامک سرکاری
نمیدونم با این که خیلی چرند بودی چرا دوست داشتم؟
هر دفعه می دیدمت انگار بهت عادت کرده بودم!
حالا که همه چی تموم شد!
منتظرم ببینم بازم ماجراهات ادامه داره یا نه
.
.
.
.
.
.خداحافظ افسانه جومونگ!!
دریا
پیامک سرکاری
چشمهای تو مثل دریاست… اجازه میدی جورابامو توش بشورم؟
زندگی
پیامک سرکاری
زندگی زیباست بدون تو زیباتر هم میشه!
بخورمت...
پیامک سرکاری
دلم می خواد بخورمت... نه اینکه فکر کنی عاشقتم... نه اینکه فکر کنی دوست دارم... نه!... فقط واسه اینکه یه گهی خورده باشم!!!
عاشق
پیامک طنز
مرد عاشق تا وقتی ازدواج نکرده نا تمام است وقتی که ازدواج کرد کارش تمام است
مهم مثل تو ...
تا که از جانب معشوقه نباشد کششی..کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
یک روز رسد خوشی به اندازه کوه ٬ یک روز رسد غمی به اندازه دشت ٬
افسانه زندگی چنین است گلم ٬ در سایه کوه باید از دشت گذشت . . .
تمام گلهای قرمز دنیا مال تو و گلهای سفید مال من ، اگه تو فراموشم کردی گلهای قرمزت پرپر بشه ، اگه من فراموشت کردم گلهای سفید کفنم بشه