پاسخ به:قرار شب اول ماه مبارک رمضان
در زندگی بکوش. لباس صبر بر تن بپوش. با دانایان بجوش. عزت نفس را به هیچ قیمتی مفروش
به نظرم پیام این ایه اینه که با مستحکم کردن رابطه خودمون با خدا مانع ا ز انحراف از راه حق و راه راست بشیم.و نذاریم دلهای ما به سمتی متمایل بشه که از خدا دور بشیم
از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست
این آیه اشاره به استقامت در راه حق دارد که لازمه ان داشتن پیروی عملی از دستورات خداوند می باشد
هدایت را از خدا بخواهیم ( ربّنا لا تزغ ... )
هدایت و گمراهی مربوط به قلب و فکر انسان میشود ( لا تزغ قلوبنا... )
هدایت شدن مهم است، مهمتر اینکه میل به باطل پیدا نکنیم و از خط خارج نشیم ( بعد اذ هدیتنا...)
منبع: تفسیر نور
پیام مهمه آیه به نظر من اینه که در هر حالی باید مطیع امر پروردگار باشیم دلیل نمیشه اگه کسی هدایت یافت پروردگارش رو رها کنه وبگه همه چیز رو میدونه چون ممکنه به انحراف کشیده بشه
مسأله «زیغ» که در ایه 8 سوره ال عمران اومده یعنی پروردگارا! دلهای ما را دچار زیغ مکن؛ یعنی برمگردان و منحرف نساز؛ از صراط حق، متمایل به ناحق نکن. این دعای بندگان خداست که در قرآن نقل میشه
کلمه زیغ به معنای انحراف از استقامت ( راست بودن ) است ، که لازمه اش اضطراب قلب و پریشانی خاطر است .
به قرینه اینکه در مقابلش رسوخ در علم قرار گرفته ، که در باره اثرش میفرماید : دارندگان آن اضطراب ندارند و با اطمینان خاطر میگویند همه آیات قرآن ، چه محکم و چه متشابه آن ، از طرف پروردگار ما است ، و اما آنهائی که زیغ و انحراف قلب دارند ، مضطرب هستند ، و دنبال آیات متشابه را میگیرند ، تا از پیش خود آن را تاویل نموده فساد راه بیندازند و کسانی که دچار چنین زیغ و انحرافی نیستند همواره از خدا میخواهند : که خدایا قلب ما را بعد از هدایت منحرف مساز .
ابو على جبائى مىگويد: منظور اين است كه «خدايا دلهاى ما را از پاداش و رحمت خويش تنگ مگردان و اين معنا همان است كه خداوند در مورد شرح صدر و توسعه آن ميفرمايد: «من يشرح صدره للاسلام» (هر كه را خدا بخواهد هدايت كند سينه او را براى اسلام آوردن بگشايد) و در مقابل آن تنگى و سختى آن است كه خداوند كفار را با آن دو، عقوبت كرده و كيفر مىدهد و از اين قبيل است تطهير و پاك كردن دل كه خداوند نسبت به دلهاى مؤمنين انجام ميدهد و از كفار منع مىكند چنان كه مى- فرمايد: «أُولئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ» (آنها (كفار) كسانى هستند كه خدا نخواسته است كه دلهاى آنان را پاك گرداند) و نيز از همين باب است نوشتن و راسخ كردن ايمان در دل مؤمنين چنان كه ميفرمايد: «أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ» (آنها (مؤمنين) كسانىاند كه خداوند ايمان را در دلهاى آنها قرار داده است) و در مقابل اين نوشتن و راسخ بودن ايمان در دل مؤمنان، همان علامتهاى كفر است كه در دلهاى كافران مىباشد. بنا بر اين، در حقيقت، راسخان درخواست مىكنند خداوند دلهاى آنان را از اين پاداش كه گشادگى و وسعت است برنگرداند به تنگى و سختى كه عذاب و كيفر است.
منظور اينه كه خداوند دلهاى آنان را از يقين و اطمينان منحرف نگرداند.
بايد توجه داشت كه لازمه اين درخواست اين نيست كه اگر سؤال و درخواست نبود خداوند آن انحراف را بوجود مى آورد زيرا امكان دارد براى توجه به خدا و اظهار نيازمندى بدرگاه او چيزى را كه ما مى دانيم خداوند آن را انجام مى دهد درخواست كنيم كه آن را انجام دهد و چيزى را كه مى دانيم حتماً آن را نخواهد كرد سؤال كنيم آن را انجام ندهد زيرا گاهى مصلحت در خود اين درخواست خواهد بود
سؤال:
چطور نادرست است كه كسى بگويد خدايا بما ستم نكن و در حق ما جور ننما؟
خداوند نسبت به بنده مهربان هست و هیچوقت ستم نمیکند
این سوال رو درجایی خوندم و گذاشتم ولی به نظرم جوابش اینه که این سوال به نظرم یه نوع ناراحتی انسان رو میرسونه و اینکه این سوال معمولا در برابر کسی هستش که عادت به جور و ستم کردن داشته باشه در صورتی که چنین صفتی در خدا وجود نداره چون با توجه به ایه با لطف خدا ایمان ثابت میشه پس به خدا گفته میشه که با لطف خودت ایمان ما رو ثابت نگه دار و درحقیقت لطف خدا واصل ایمان یک جور لازم و ملزوم همدیگه هستن
درسته خداوند عاری از هرگونه عیب است و خداوند خلف وعده نمیکنه