معارفی که ارزانی عترت میشود دارای مراتب و مراحل است. عترت نیز به تناسب درک و ظرفیت مخاطب خویش معارف و باورها در اختیار دیگران میگذارند. این گونه نیست که با هر کس هر گونه سخن و معرفتی را در میان گذارند. همان گونه که در مورد پیامبران آمده که به مقدار درک مخاطبان خویش سخن میگویند، انا معاشر الانبیاء امرنا ان نتکلم الناس علی قدر عقولهم. [1] عترت نیز در سخن گفتن با مخاطبان خویش ظرفیت افراد را در نظر میگیرند، آنگاه سخن میگویند. به طور قطع ظرفیتها با یکدیگر متفاوتند. مردم در درک و فهم یکسان نیستند. امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: قلبها، ظرفیتها میباشند و برترین آنها وسیعترین آنهاست، ان هذه القلوب اوعیة فخیرها اوعاها. [2] . باقر العلوم علیهالسلام در این راستا میفرماید: سخن ما مراتب دارد. هر کس ظرفیت تحمل هر سخن از سخنان ما را ندارد. برخی باید ظرفیت به مقدار ظرفیت پیامبر و فرشتگان داشته باشند، تا معارف ما را بر تابند، یا جابر ان حدیثنا صعب مستعصب امرد ذکوان وعر اجرد لایحتمله و الله الا نبی مرسل او ملک مقرب او مؤمن ممتحن، «سخن ما سختتر از سخت است. در عین حال بیپرده و شفاف است. سخنان ما را سه گروه بر میتابند: پیامبران مرسل، فرشتگان مقرب درگاه خدا و مؤمنان آزمون یافته».
آنگاه فرمود اگر سخنی از ما شنیدید و ظرفیت درک آن را داشتید، خدا را به این نعمت سپاس گزار باشید. و اگر ظرفیت آن را نداشتید مراقب باشید انکار نکنید، علم آن را به ما واگذار نمایید، فردوه الینا اهل البیت. [3] . همچنین میفرماید: ظرفیتهای مؤمنان با هم متفاوتند، ان المؤمنین علی منازل. [4] آنگاه در ادامه میفرماید کسی که توان مرحله اول را دارد، نمیتوان انتظار کشش مرحله دوم را از وی داشت و کسی که توان مرحله دوم را دارد، نمیتوان انتظار کشش مرحله سوم را داشت.... این روش میآموزد که وقتی ظرفیتها متفاوت هستند و هنگامی که معارف مشتمل بر مراحل و مراتب میباشند، صاحب سخن و نیز صاحب قلم همواره درک و فهم و سطح مخاطب خویش را باید در نظر بگیرد. و در سطح آن سخن گوید. در غیر این صورت نه رعایت ارزش مخاطب را نموده و نه ارزش معارف را پاس داشته است؛ که امام صادق علیهالسلام فرمود حکمت و معرفت را اگر به غیر اهلش بسپاری به حکمت ستم نمودهای و اگر از اهلش دریغ کنی به آنان ستم روا داشتهای، فلا تمنعوها اهلها فتظلموهم. [5] .
پی نوشت ها:
[1] اصول کافی، کتاب العقل و الجهل، حدیث 15.
[2] نهجالبلاغه، حکمت 147، ص 387.
[3] رجال کشی، ص 194.
[4] اصول کافی، کتاب الایمان و الکفر، باب آخر منه، حدیث 3.
[5] اصول کافی، باب بذل العلم، حدیث 4.