در مکتب شیعه و در بینش اهل بیت (ع)، مسألهی ولایت، پس از اصل توحید و نبوت، از مهمترین اصول به شمار میآید و تضمین کنندهی حیات اسلام و اجرای قوانین الهی در جامعهی اسلامی است، و نفی امامت و ولایت معصومین (ع) میتواند ایمان فرد را تا سر حد کفر و انکار سایر اصول تنزل دهد و آسیبپذیر سازد. و بیشترین تأکید گرایش شیعی و خط ولایت بر مسأله امامت است، ولی با همه ی تأکیدی که نسبت به اصل ولایت و امامت در بینش شیعه و تعالیم خاندان رسالت شده است، ائمهی معصومین (ع) هرگز درصدد نبودهاند تا موضوع ولایت و امامت را وسیلهی رسیدن به حکومت و قدرت قرار دهند، بلکه آن را ضامن تداوم خط رسالت و هدایت دانستهاند، و حساسیتشان نسبت به مسألهی امامت، نشأت یافته از حساسیت آنان نسبت به اصل اسلام و قرآن و توحید و رسالت پیامبر (ص) بوده است. هرگاه که اصل اسلام را در معرض خطر میدیدهاند، برای حفظ اسلام و قرآن و توحید، از هیچ کوششی دریغ نکرده، هر موضع بایستهای را اتخاذ میکردهاند، و چه بسا بنا به مصلحت کلی، از حق مسلم خود چشم میپوشیدهاند؛ چنان که علی بن ابیطالب (ع) بیست و پنج سال از حق مسلم خود صرف نظر کرد، تا جامعهی نوپای اسلام را از گزند اختلافات و نابسامانی و از هم پاشیده شدن مصون بدارد.
جامعه دور از امامت و ولایت، هر چند جامعهای کامل و بایسته نیست، اما زمانی که ملتی به اصل توحید و رسالت پیامبر اکرم (ص) و فروع دین و حشر و قیامت معتقد باشند، ملتی اسلامی است و باید آن را از هجوم کفار و بدخواهان اسلام دور نگاه داشت.
این از جمله خط مشیهای سیاسی امام باقر (ع) بود.
آن حضرت چون از سویی پایههای اصولی جامعهی اسلامی را در معرض تزلزل میدید، و از سوی دیگر، مرزهای مملکت اسلامی را مواجه با حملات بیگانگان و هجوم رومیان میدانست، بر اساس آنچه گفته شد، به حفظ اصل اسلام اهتمام ورزید و پیروان خود را از صرف نیرو در مباحث جنجالی و اختلاف برانگیز و تفرقه افکن، نهی فرمود، تا از این طریق جامعه، در برابر کفر جهانی، به صورت یکپارچه و متحد باقی بماند و قادر به دفع حملات دشمن باشد.
در این زمینه میفرمود: بر شما باد که از خصومت و درگیری عقیدتی بپرهیزید؛ زیرا چنین مشاجرههایی قلب را فاسد میکند و نفاق را به ارث میگذرد! [1] . امام (ع) در تعیین مصداق کسانی که در آیات الهی کنکاش مغرضانه کرده، خداوند آنان را ملامت نموده است میفرماید: آنان همان کسانی هستند که در مباحث معرفتی به جدال و درگیری رو میآورند. [2] . در بیانی دیگر از آن حضرت روایت شده است که فرمود: با جدالگران و ستیزهجویان در مباحث عقیدتی، همنشین نشوید؛ زیرا اینان همان کسانی هستند که در آیات الهی به ناروا سؤال تراشی کرده و ایراد میگیرند. [3] . در روایتی دیگر، امام باقر (ع) اختلاف در امور دینی و درگیری بر سر مسایل مذهبی را در میان امت اسلام، مصداقی از عذاب و کیفر الهی دانسته، میفرماید:
مراد از «یلبسکم شیعا» اختلاف در دین و طعن و بدگویی هر گروه نسبت به گروه دیگر است، تا جایی که خون یکدیگر را میریزند، و این آیه مربوط به اهل قبله و امت اسلامی است. [4] .
پی نوشت ها:
[1] ایاکم و الخصومة، فانها تفسد القلب و تورث النفاق. حلیة الاولیاء 3 / 184؛ کشف الغمة 2 / 341.
[2] «الذین یخوضون فی آیات الله» هم اصحاب الخصومات. کشف الغمة 2 / 342.
[3] لا تجالسوا اصحاب الخصومات فانهم الذین یخوضون فی آیات الله. طبقات ابنسعد 5 / 237.
[4] فی قوله تعالی: «او یلبسکم شیعا» و هو اختلاف فی الدین و طعن بعضکم علی بعض «و یذق بعضکم بأس بعض» و هو ان یقتل بعضکم بعضا و کل هذا فی اهل القبلة. نورالثقلین 1 / 724.