0

تلاش و سازندگی

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

تلاش و سازندگی

تلاش و سازندگی
مسؤولیت مهم اجتماعی که از جانب خدای سبحان بر دوش امامان معصوم علیه‏السلام نهاده شده است، مسؤولیت رهبری می‏باشد. البته که دنیا طلبان با این موضوع مهم اجتماعی در چالش خواهند بود. رهبری اجتماعی و سیاسی همانند اهل بیت را که بر اساس مساوات و عدالت اجتماعی و توسعه فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی بنیان نهاده شده است، بر نمی‏تابند. به همین جهت حزب عثمانیه بزرگترین جریان اجتماعی چالشگر برغم عترت و تشکل همسوی آنان بود. این حزب با فرصت‏سازی هایی که شکل داد، رهبری و مدیریت سیاسی را به عهده گرفت و امامان معصوم و تشکل همسوی عترت را از این مسؤولیت بزرگ محروم ساخت. 
این حزب از فرصت‏سازی که بنیان آن در زمان معاویه بنا نهاده شده بود؛ بعد از امام مجبتی علیه‏السلام عرصه‏دار و یکه‏تاز میدان مدیریت شد. به گونه‏ای که این فرصت در زمان امام حسین علیه‏السلام و در زمان امام سجاد علیه‏السلام و امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) هم که به پایان دوران حزب عثمانیه انجامید، برای عترت فراهم نشد. 
در این مدت که نزدیک به یک قرن به طول انجامید، عترت آل رسول صلی الله علیه و آله و سلم گر چه از مسؤولیت مهم یعنی مدیریت سیاسی بازماند؛ لیکن این سخن بدین معنا نبود که آنان نقش مهم و فرهنگی و اقتصادی خویش را ایفا ننمایند. بلکه در تمام این دوران در فرایندهای گوناگون فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی نقش آفرینی نمودند. 
در این فرصت ها امام معصوم علیه‏السلام، در بعد اقتصادی به کار و تلاش و تولید بارور، فرصت فراهم می‏سازد. به همین خاطر مشاهده می‏شود، امام از آبادگری و اصلاح سیستم اقتصادی جامعه محروم است، زیرا آن توانمندی اجتماعی را ندارد که در سیستم اقتصادی عمومی نقش آفرینی نمایند؛ لیکن در محدوده مسؤولیت فردی خویش آن چنان به کار و تلاش و سازندگی می‏پردازد، که از خویش الگوی پایدار به یادگار می‏نهد. 
از سیره امام همام این نکته شفاف است، که امام به کار و تولید و تلاش همت گماشته بود. به گونه‏ای که در هنگام رحلت دارای شصت برده و غلام می‏باشد، که یک سوم آنها را وصیت به آزادی می‏نماید. [1] . همراه داشتن شصت برده که بمانند شصت کارگر می‏باشند، دلیل روشن بر کار و تلاش حضرت است. زیرا برده ها برای کار و خدمت گماشتن خریداری می‏شد. البته این آمار غیر تعداد فراوان برده دیگر است، که حضرت همراه داشتند. در بسیاری از موارد آنان را گروهی آزاد می‏کردند. چنان که در مورد حضرت آمده است در یک روز یازده برده از بزرگان خویش را آزاد نمود. [2] . همچنین انفاق‏های فراوان حضرت، گواه روشن دیگری بر تلاش و سازندگی حضرت است. این انفاق ها نه تنها از اموال عمومی و بیت المال نبوده است و از اموالی که با اعجاز و کرامت حضرت پدید آمده باشد، نیز نبوده است؛ بلکه انفاق ها از دسترنج خود باقر العلوم علیه‏السلام بوده است. از زبان امام صادق علیه‏السلام این گونه نقل می‏شود که روزی بر پدرم در مدینه وارد شدم، حضرت هشت هزار دینار را در بین مستمندان تقسیم نمود. [3] . 
هم چنین بذل و بخشش‏های حضرت به فرهنگ آفرینان و شعرای اهل بیت مانند کمیت اسدی و... که در بخش فرهنگی شرح آن آمده است، گواه دیگری بر کار و تلاش و سازندگی حضرت دارد. گرچه در برخی موارد از این صله ها سخن از اعجاز و کرامت درهم و دینارهاست. [4] لیکن اعجاز و کرامت تلاش‏های موردی امامان است که در صورتی که نیاز احساس شود به آن اعمال دست می‏زنند. این انفاق ها به صورت عادی از حاصل کار و تلاش و تولید سرچشمه می‏گرفته است. امام معصوم از اموال شخصی خود که دسترنج تلاش خویش می‏باشد، این ارزش ها را می‏آفرید. و در این صورت است که سیره آنان الگوپذیر برای دیگران می‏باشد. افزون بر اینها زندگی امام توأم با کار و تلاش و سازندگی است. به گونه‏ای که حضرت در روز گرم تابستان در باغستان و زمین‏های تولیدی خویش به همراه بردگان و کارگران خود، عرق ‏ریزان در کار و تلاش است. 
محمد بن منکدر می‏گوید، من گمان نمی‏کردم علی بن الحسین علیه‏السلام یادگاری همانند خودش یا افضل از خودش بجای نهد؛ تا هنگامی که محمد بن علی (علیهما السلام) را دیدم باورم آمد. روزی خواستم وی را موعظه کنم، لیکن وی مرا موعظه نمود. در یک روز گرم به اطراف شهر مدینه رفته بودم. محمد بن علی (علیهما السلام) را دیدم با دو غلام خویش عرق‏ریزان در گرما گرم روز مشغول کارند. نزدیک رفتم، گفتم بزرگی از بزرگان قریش در این لحظه با این حالت در طلب دنیاست! آن گاه گفتم اگر در این حال مرگ تو فرا رسد، چگونه پاسخ خواهی داد! 
در گفتار محمد بن منکدر چند نکته برجسته است. نخست این که کار و تلاش را برای بزرگان و افراد با شخصیت عیب می‏پندارد. دو دیگر این که کار و تلاش را دنیاگرایی می‏بیند. نکته سوم این که وی می‏پندارد این کار و تلاش بر خلاف رضایت الهی است و به همین جهت آن را گناه می‏پندارد! که می‏پرسد اگر در این حال از دنیا رحلت کنی، چگونه پاسخگو خواهی بود! 

پی نوشت ها:
[1] شرح شافیه ابی فراس، ص 589. 
[2] بحار، ج 46، ص 302 . 
[3] شرح شافیه، ص 589. 
[4] اختصاص، ص 272. 

 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
جمعه 23 خرداد 1393  2:33 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها