پیچیدهترین حوزههای بشری، حوزه فرهنگ و اندیشه میباشد. زیرا که بر این حوزه هیچ گونه حصار و مرزبانی مشاهده نمیشود. هر شخص صاحب اندیشه فرآورده های اندیشهای خود را به عنوان دست آورد مثمر عرضه میدارد و تأسفبارتر از آن، این که بسیاری که از اندیشه و فرهنگ بهرهای ندارند پندارهای خویش را با عنوان اندیشه بارور، عرضه میدارند! اینان بر اندیشه فرهنگ جامعه انسانی از هر جانب میتازند. به همین خاطر هجوم پندارها و مرامهای بیپایه هماره اندیشههای صحیح را تهدید مینماید. بر این اساس اندیشههای صحیح چه بسا در میان انبوه پندارهای باطل پنهان میشوند، که تشخیص و ساماندهی آنها از عهدهی همه بر نمیآید. لایههای پایین جامعه به ویژه نسل نوپا بیش از دیگران در خطر این هجومها قرار دارند.
نکته حایز اهمیت در این راستا این است که باید برای حوزه اندیشه و فرهنگ مرزبانی باشد تا از ورود پندارها و بافتههای باطل به حوزهی اندیشه جلوگیری نماید. با مرزبانی فرهیختگان اندیشمند است که حوزهی فرهنگ و اندیشه از خرافات دست و پاگیر و پندارها و گرایشهای بیهوده پالایش میشود و اندیشههای زلال شکوفا میگردد. نسل نوپای جامعه به لحاظ زمینه و آمادگی که در رنگپذیری دارد، بیشتر از دیگران در معرض خطر مرامها و مسلکهای بیپایه میباشد. به همین خاطر عترت این هشدار را به همگان داده است که اندیشههای نسل نوپای خویش را پیش از این که مسلکهای باطل به کژراهگی بکشانند دریابند، بادروا احداثکم بالحدیث. [1] . اینک باقر العلوم علیهالسلام این آموزه عرشی را شکوفا میسازد که انسان باید مراقب فرهنگ و اندیشه خویش باشد. اجازه ندهد از هر منبع و هر مرامی غذای روحی و فرهنگی وارد حوزه اندیشه وی شود. در تفسیر آیه کریمه که میفرماید انسان باید به طعام و غذای خویش نگر افکند، تا از پاکی و سلامتی آن مطمئن شود، فلینظر الانسان الی طعامه. [2] ؛ باقر العلوم علیهالسلام میفرماید: انسان باید طعام روحش را (دانش) مراقب باشد که از کدام منبع میگیرد، قال علمه الذی عمن یأخذه. [3] . بر اساس رهنمود باقر العلوم علیهالسلام باید برای حوزه فرهنگ و اندیشه مراقب و مرزبان باشد. تا هر مرام و مسلک نتواند پندارهای خویش را وارد حوزه اندیشه جامعه نماید و جامعه را در خطر انحراف و آلودگی قرار دهد. بهترین معیار در این راستا آموزههای وحیانی قرآن و عترت است که دیگر موارد باید به آنها عرضه شود اگر با معیارهای وحیانی همخوانی باشد قابل پذیرش بوده، در غیر این صورت مردود خواهد بود.
البته این سخن به معنای محدود نمودن آزادیهای اجتماعی و اندیشهای نیست. بلکه در حقیقت ساماندهی و ضابطهمند نمودن فرایند حوزهی فرهنگ و اندیشه است که میان این دو تفاوت بسیار است.
پی نوشت ها:
[1] وسائل، ج 15، ص 196.
[2] عبس، 24.
[3] وسائل، ج 18، ص 44.