شده تمام دو عالم چه باصفا امشب
گرفته بوی خدا شهر سامرا امشب
شمیم نرگس و یاس است در فضا امشب
رسیده وارث زهرا و مرتضی امشب
امام مهدى علیه السلام:
چگونگى بهره مندى از وجود من در دوران غیبتم، همچون بهره اى است كه از خورشید مى برند،
آن گاه كه ابر آن را از دیدگان نهان مى كند.
(بحارالأنوار: 52/92)
می ها چشیده ام من و این آخر سری کارم کشیده است به آن جام آخری
با یاد این نگار جوان، ساقیا ! فقط مستم کن امشب از می انگور عسکری
ببین به صورت او جلوه های کوثر را
به روی دست حسن بین جمال حیدر را
چنان گرفته به سینه امام آخر را
که یادم آمده یکدم حسین و اکبر را
فجر است و صبا مشک فشان می آید آرام دل و شفای جان می آید
ای دل به هواخواهی سردار امید برخیز که صاحب الزمان می آید
خجسته باد بزم قدسیان در صبحی که آفتاب زمین و آسمان به زیر سقف خانه نرگس طلوع می کند.
نرگس! شکوه عزّتت بادا مبارک
طاووس اهل جنّتت بادا مبارک
امام مهدى علیه السلام:
منم كه زمین را از عدالت لبریز مى كنم، چنان كه از ستم آكنده است.
(بحارالأنوار: 52/2)

برخیز که منجی جهان می آید آن حجّت حق، امید جان می آید
شد دامن نرگس از گلستان حَسَن گل ریز، که صاحب الزمان می آید
یا مهدی! ای سپیده پنهان که اهل زمین در آرزوی بوی بهشتی تو، هماره دعای فرج را زمزمه می کنند!
میلاد تو، قصیده بی انتهایی است که تنها خدا بیت آخرش را می داند؛
بیا و حُسن ختام زمان باش، ای نقطه شروع شفق! و ای مجری حق!
نمی دانم بگریم یا بخندم به شادی دل ببندم یا نبندم
که صدها نیمه شعبان آمد و رفت نیامد دلبر گیسو کمندم
***
دلی سبز و تناور داشت گلدان
نگاهی خیره بر در داشت گلدان
دو رکعت ندبه خواند و منتظر شد
نباریدی ترک برداشت گ ل د ا ن
بیا باران براى ما بیاور بهاران را به این صحرا بیاور
عطش داریم، تا کى قطره قطره؟ بیا و با خودت دریا بیاور