بنابر نظر فقهای شیعه و مکتب اهل بیت، گوشت هایی که ذبح اسلامی نشده باشند، در حکم گوشت مردارند.
سوال: آیا ذبح حیوانی که آماده جفتگیری است، حرام است؟
در فقه شیعه در مسئله ذبح حیوان، شرطی تحت عنوان اینکه شهوت آن قابل کنترل نباشد، وجود ندارد و این شرط در شرائط ذبح حیوان ذکر نشده است.[1] بنابراین، اگر حیوانی که آماده جفتگیری است را ذبح کنند، گوشت آن حرام نخواهد بود اگر چه برخی از اقوال اشاره به کراهت آن دارد که در ادامه خواهد آمد. با این حال، دو روایت در منابع ذکر شده است که در مرحله اول ممکن است از ظاهر آنها خلاف این حکم به دست آید؛ لذا این دو روایت را به صورت مجزا بررسی میکنیم:
الف. روایت اول؛ امام صادق (علیه السلام) فرمود: «نَهَى رَسُولُ اللَّهِ عَنْ أَكْلِ لَحْمِ الْفَحْلِ وَقْتَ اغْتِلَامِهِ»؛[2] پیامبر (صلی الله علیه و آله) از خوردن حیوان نر که شهوت آن فوران کرده، نهی کرده است.
«اغتلام» به معنای شدّت شهوت و آمادگی برای جفتگیری است.[3] به بیان علامه مجلسی؛ مشهور فقها این روایت را ضعیف دانستهاند[4] و از آنجا که محتوای ظاهری این متن، ضعیف بوده و مشهور بدان عمل نکردهاند؛ لذا برخی از علما نهی در روایت را نهی تنزیهی دانسته و آنرا حمل بر کراهت کردهاند. [5] بنابراین، حداکثر مطلبی که میتوان از این روایت به دست آورد کراهت ذبح حیوانی است که شهوت آن زیاد شده و آماده جفتگیری است.
برای این حکم به کراهت میتوان حکمتهایی را در نظر گرفت:
1. در اسلام تلاش شده، ذبح حیوان در حالتی باشد که کمترین عذاب و درد روحی و جسمی به حیوان وارد شود. از این نظر، ذبح حیوانی که دنبال جفت بوده و طبیعتاً در حالت عادی نیست، چندان مناسب نمیباشد.
2. در حالتی که شهوت وجود حیوان را در بر میگیرد، تمام اعضای بدن او، از حالت عادی خارج بوده و ممکن است ترشحات خاصی که در این حالت، در بدن پخش میشوند، گوشت حیوان را از حالت مناسب خارج کنند.
3. این احتمال نیز وجود دارد که به دلیل جلوگیری از کاهش جمعیت حیوانات حلال گوشت، چنین توصیهای ارائه شده باشد.
به هر حال، ظاهر این توصیه تنها در مورد حیوانات نر است.
ب. روایت دوم؛ امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «از امیر المۆمنین علی(علیه السلام) در مورد چهارپایانی که مورد آمیزش قرار گرفتهاند، سۆال شد. ایشان در پاسخ فرمود: گوشت و شیرشان حرام میباشد». [6]
اتفاق فقها و محدّثان بر این است که این روایت در مورد حیوانی است که انسان با او نزدیکی کرده است. این حیوان در فرض مذکور حتی اگر در ابتدا حلال گوشت و قابل ذبح باشد، تبدیل به حیوانی حرام گوشت شده و از گوشت و شیر آن نمیتوان خورد.[7] این حیوان باید ذبح شود و پس از آن، لاشه آنرا نیز باید سوزاند.[8]
سوال: آیا می شود از ذبیحه ی غیر مسلمانان استفاده کرد؟
از نظر فقه شیعه، شرط حلال بودن گوشت هایی که در بازار، قصابی ها و مغازه ها (سوپر مارکت ها) به فروش می رسد، این است که اوّلاً: از گوشت حیوانات حلال گوشت باشد. ثانیاً: این حیوان حلال گوشت ذبح شرعی شده باشد.
برای این که ذبح شرعی باشد باید شرایط زیر در آن رعایت گردد:
1. ذبح کننده باید مسلمان باشد، یا کسی که بحکم مسلمان است؛ مانند بچه مسلمان که هنوز به سن تکلیف نرسیده باشد. و ذبح غیر مسلمان در حکم میته و مردار است، در این جهت بین کافر کتابی و غیر کتابی، فرقی نیست. (تحریرالوسیلة، ج 2، ص 621)
2. سر حیوان را با چیزی ببرند که از جنس آهن باشد.
3. در موقع سر بریدن (ذبح)، جلوی بدن حیوان رو به قبله باشد.
4. هنگام ذبح، ذابح (کسی که سر می برد) نام خدا را بر زبان جاری کند.
5. حیوان بعد از ذبح حرکتی هرچند کوچک داشته باشد، تا معلوم شود زنده بوده و ذبح شده است.
6. از پشت سر، حیوان را ذبح نکنند. (تحریرالوسیلة، ج 2، ص 621- 623)
اگر با این شرایط حیوان حلال گوشت را ذبح کنند، گوشت آن حلال و قابل مصرف است.
اما اهل سنت، (البته در بین آنها حنبلی ها با نظر شیعه موافق هستند، حرمة ذبایح اهل الکتاب، ص62) در این باره نظر دیگری دارند. آنان گرچه گوشت هایی را که به دست کفار غیر کتابی ذبح می شود، حلال نمی دانند و در این جهت با شیعیان فرقی ندارند، ولی خوردن ذبیحه ی کفار اهل کتاب (گوشت هایی که توسط یهودی و مسیحی ذبح می شود)، را حلال می دانند. اما یک شیعه نمی تواند بر طبق مذاهب آنان عمل نماید! وظیفه ی شرعی وی آن است که بر طبق فقه اهل بیت، عمل نماید.
پی نوشتها:
[1]. برای نمونه ر.ک: بهجت، محمد تقی، جامع المسائل، ج 4، ص 363
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 6، ص 260؛ شیخ حرّ عاملی، هدایة الامة إلی أحکام الأئمة (منتخب المسائل)، ج 8، ص 88
[3]. فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ج 19، ص 88، کتابخانه امام أمیر المۆمنین علی (علیه السلام)؛ زمخشرى، محمود بن عمر، الفائق فی غریب الحدیث، محقق، مصحح، شمس الدین، ابراهیم، ج 2، ص 443
[4]. مجلسی، محمد باقر، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، محقق، مصحح، رسولی، سید هاشم، ج 22، ص 55
[5]. اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، محقق، مصحح، عراقی، آقا مجتبی، اشتهاردی، علیپناه، یزدی اصفهانی، آقا حسین، ج 11، ص 265
[6]. «أَنَّ أَمِیرَ الْمُۆْمِنِینَ سُئِلَ عَنِ الْبَهِیمَةِ الَّتِی تُنْكَحُ قَالَ حَرَامٌ لَحْمُهَا وَ لَبَنُهَا»؛ الكافی، ج 6، ص 259؛ مجلسی، محمد باقر، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، محقق، مصحح، رجائی، مهدی، ج 14، ص 212
[7]. شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، شارح، کلانتر، سید محمد، ج 7، ص 295؛ فاضل هندی، محمد بن حسن، کشف اللثام و الإبهام عن قواعد الأحکام، ج 9، ص 269؛ نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق، مصحح، قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج 36، ص 284
[8]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده، بنیهاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 568؛ محقق سبزواری، محمد باقر، کفایة الأحکام، ج 2، ص 606
جام