«حکمت» عبارت است از خِردی که از هر نوع کاستی و اشتباه، خالی و رساننده به حقّ از طریق علم، آگاهی و شناخت موجودات باشد.
بعضی بین حکمت خداوند و حکمت انسانها تفاوت قائل شده، گفتهاند: «حکمت خداوند» عبارت است از شناخت اشیا و ایجاد و خلقت آنها، در نهایت تدبیر و اعجاز و «حکمت انسان» عبارت است از شناخت موجودات به گونهای که انسان بتواند به وسیله آن، حقیقت را هر کجا و در هر لباسی هست، بشناسد و باطل را در هر موقعیتی که وجود دارد، تشخیص دهد و این کار از خِردی سرچشمه میگیرد که از هر نوع اشتباه و کاستی خالی باشد.
البتّه برای حکمت، معانی فراوانی ذکر شده است. مانند: «شناخت اسرارِ جهان هستی» و «معرفت و شناسایی خداوند». میتوان همه آنها را یک جا جمع کرد و گفت: حکمت عبارت است از «مجموعهای از معرفت، علم، اخلاق پاک و پسندیده، تقوا، نور هدایت، فهم و عقل». و این همان صفاتی است که لقمان در قرآن به آن توصیف شده است: «وَ لَقَدْ آتَینَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ».[1] . و ما به لقمان حکمت دادیم. پس به لقمان صفتی عنایت شده که موجودات را میشناسد. امّا اگر درباره خداوند صفتِ حکیم به کار رود یعنی او تمام اشیا را میشناسد و همه را با حکمت و تدبیر و در نهایت اعجاز آفریده است. «أَ لَیسَ اللَّهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ».[2] .
آیا خداوند بهترین حکمکنندگان نیست؟!
معنای دیگر حکمت، «استوار و محکم» است که اطلاق قرآن به «حکیم» از این جهت است.
«تِلْکَ آیاتُ الْکِتَابِ الْحَکِیمِ».[3] . این آیات کتابِ استوار و حکمتآمیز است.
یا به معنی آن است که قرآن کریم، حکمتآموز میباشد. ائمّه اطهار علیهم السلام معدنهای حکمت خداوند هستند. یعنی دارای فهم، عقل و خِردی والایند که از تمام کاستیها و اشتباهات به دور است. چرا که آنان معصوم و از تمام پلیدیها دور هستند و با نورِ هدایت، به حقیقت، علم و معرفت، احاطه کامل دارند و حقّ را از باطل به طور کامل تشخیص میدهند و با تقوای الهی در آن مسیر حرکت کرده، دارای اخلاقی حسنه میباشند و با چنین حکمتی، ممکن نیست کسی بتواند امام معصوم علیه السلام را فریب دهد و باطل را نزد آنان حقّ جلوه دهد و به همین خاطر است که آنان ریسمان محکم خداوند هستند.
پی نوشت ها:
[1] سوره مبارکه لقمان، آیه 12.
[2] سوره مبارکه تین، آیه 8.
[3] سوره مبارکه یونس، آیه 1.