0

علی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

علی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین

علی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین
از اصحاب امام صادق و امام کاظم و امام رضا و امام جواد علیهم‏السلام است و او را توثیق نموده‏اند. شیخ طوسی فرموده: جلیل‏القدر و ثقه است. کتاب «المناسک» و مسائل برادرش موسی بن جعفر علیهماالسلام برای اوست و از امام صادق علیه‏السلام پدر بزرگوارش نیز نقل حدیث نموده است. و نجاشی فرموده: علی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین علیهم‏السلام، ابوالحسن، ساکن عریض از نواحی مدینه بود، به آنجا نسبت داده می‏شود، گفته می‏شود: علی بن جعفر عریضی، کتابی در حلال و حرام دارد [1] . شیخ مفید درباره‏ی او فرموده: در فضل و بزرگواری و ورع به مرتبه‏ای بود که کسی در حق او اختلاف ننموده [2] . ابن شهر آشوب وی را از ثقات حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام و از موثقین شمرده که نص بر امامت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام را نقل نموده است. مرحوم کشی با ذکر سند از وی نقل نموده است: مردی که گمان می‏کنم از واقفه بود به من گفت: برادرت موسی بن جعفر علیهماالسلام چه کرد؟ گفتم: وفات نمود! گفت: از کجا این را دانستی؟ گفتم: اموال وی تقسیم شد و همسرانش شوهر نمودند و امام بعد از او منصب امامت را به دست گرفت. گفت: امام بعد او کیست؟ گفتم: پسرش علی. گفت: او چه کار کرد؟ گفتم: از دنیا رفت! گفت: از کجا می‏دانی که از دنیا رفته؟ گفتم: اموالش تقسیم شد و همسرانش شوهر کردند و امام بعد از او به منصب امامت نائل گردید! گفت: امام بعد از او کیست؟ گفتم: پسرش ابوجعفر (امام جواد علیه‏السلام). گفت: تو در این سن و سال و مقام و پدرت جعفر بن محمد علیهماالسلام درباره این کودک (امام محمد تقی علیه‏السلام) این گونه عقیده داری؟! گفتم: نمی‏بینم تو را مگر شیطان. 
راوی گوید: آن گاه علی بن جعفر محاسن خود را به دست گرفت و به طرف آسمان بالا نمود و گفت: وقتی که خدا این نوجوان را (امام جواد علیه‏السلام) مستحق امامت می‏داند من چاره‏ای ندارم جز اینکه بپذیرم خدا من پیرمرد را لایق امامت نمی‏داند [3] . 
و از حسین بن موسی بن جعفر نقل نموده که: در مدینه خدمت امام جواد علیه‏السلام شرفیاب بودم، علی بن جعفر خدمت آن حضرت بود و مردی اعرابی نیز آنجا نشسته بود. به من گفت: این جوان (امام محمد تقی علیه‏السلام) کیست؟ گفتم: او وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است! گفت: سبحان الله! رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حدود دویست سال پیش از دنیا رفته و این نوجوان است! چگونه وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است؟ گفتم: این وصی علی بن موسی و علی، وصی موسی بن جعفر و موسی بن جعفر، وصی جعفر بن محمد و جعفر بن محمد، وصی محمد بن علی و محمد بن علی، وصی علی بن الحسین و علی بن الحسین، وصی حسین بن علی و حسین بن علی، وصی حسن بن علی و حسن بن علی، وصی امیرالمؤمنین علی بن ابی‏طالب و علی بن ابی‏طالب علیهم‏السلام، وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است. 
راوی گوید: در این وقت طبیب خدمت امام جواد علیه‏السلام شرفیاب گردید تا رگ را باز و حجامت نماید. علی بن جعفر برخاست و عرض کرد: ای سید من! اجازه بده اول رگ حجامت مرا باز نماید که تیزی تیغ را من احساس نمایم. راوی گوید: به آن اعرابی گفتم: حال ببین این پیرمرد عموی پدر این نوجوان است. سپس طبیب رگ حجامت امام جواد علیه‏السلام را باز نمود و حجامت کرد امام جواد علیه‏السلام برخاست که برود علی بن جعفر بلند شد و کفش حضرت را جفت نمود تا بپوشد [4] . و مرحوم ثقةالاسلام با ذکر سند از محمد بن حسن بن عمار نقل می‏نماید که: دو سال در مدینه خدمت علی بن جعفر بودم و احادیثی را که از برادرش حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام شنیده بود می‏نوشتم. روزی در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نزد او بودم که امام جواد علیه‏السلام تشریف آورد. علی بن جعفر پابرهنه و بدون ردا برجست و به حضرت احترام نمود و دست وی را بوسید! امام جواد علیه‏السلام به علی بن جعفر فرمود: ای عمو خدا تو را رحمت کند بنشین! عرض کرد: ای سید من! در حالی که شما ایستاده‏اید من چگونه بنشینم؟! وقتی که علی بن جعفر به مجلس خود برگشت، اصحابش او را سرزنش نمودند و گفتند: تو عموی پدر او هستی! سزاوار نیست این مقدار از او تجلیل و در برابر وی فروتنی نمایی! علی بن جعفر در حالی که محاسن خود را به دست گرفته بود گفت: ساکت باشید که خدا این ریش سفید مرا مستحق امامت ندانسته و این جوان را مستحق آن می‏داند. امر امامت به خدا مربوط است هر جایی که اراده نمود قرار می‏دهد، من فضل او را انکار نمایم؟! به خدا پناه می‏برم از سخن شما بلکه من بنده او هستم. [5] . 
جلالت و بزرگواری علی بن جعفر علیه‏السلام بیش از آن است، به همین مقدار اکتفا می‏شود. 

پی نوشت ها: 
[1] رجال‏طوسی؛ رجال‏نجاشی؛ معجم ‏رجال‏الحدیث، ج 11، ص 288 و 289. 
[2] ارشاد، ص 288 و 289. 
[3] معجم‏رجال‏الحدیث، ج 11، ص 289 و 290. 
[4] همان، ص 290 و 291. 
[5] کافی، ج 1، ص 322، ح 12. 

 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
شنبه 3 خرداد 1393  10:49 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها