از اصحاب امام صادق و امام کاظم و امام رضا و امام جواد علیهمالسلام است و او را توثیق نمودهاند. شیخ طوسی فرموده: جلیلالقدر و ثقه است. کتاب «المناسک» و مسائل برادرش موسی بن جعفر علیهماالسلام برای اوست و از امام صادق علیهالسلام پدر بزرگوارش نیز نقل حدیث نموده است. و نجاشی فرموده: علی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین علیهمالسلام، ابوالحسن، ساکن عریض از نواحی مدینه بود، به آنجا نسبت داده میشود، گفته میشود: علی بن جعفر عریضی، کتابی در حلال و حرام دارد [1] . شیخ مفید دربارهی او فرموده: در فضل و بزرگواری و ورع به مرتبهای بود که کسی در حق او اختلاف ننموده [2] . ابن شهر آشوب وی را از ثقات حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام و از موثقین شمرده که نص بر امامت حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام را نقل نموده است. مرحوم کشی با ذکر سند از وی نقل نموده است: مردی که گمان میکنم از واقفه بود به من گفت: برادرت موسی بن جعفر علیهماالسلام چه کرد؟ گفتم: وفات نمود! گفت: از کجا این را دانستی؟ گفتم: اموال وی تقسیم شد و همسرانش شوهر نمودند و امام بعد از او منصب امامت را به دست گرفت. گفت: امام بعد او کیست؟ گفتم: پسرش علی. گفت: او چه کار کرد؟ گفتم: از دنیا رفت! گفت: از کجا میدانی که از دنیا رفته؟ گفتم: اموالش تقسیم شد و همسرانش شوهر کردند و امام بعد از او به منصب امامت نائل گردید! گفت: امام بعد از او کیست؟ گفتم: پسرش ابوجعفر (امام جواد علیهالسلام). گفت: تو در این سن و سال و مقام و پدرت جعفر بن محمد علیهماالسلام درباره این کودک (امام محمد تقی علیهالسلام) این گونه عقیده داری؟! گفتم: نمیبینم تو را مگر شیطان.
راوی گوید: آن گاه علی بن جعفر محاسن خود را به دست گرفت و به طرف آسمان بالا نمود و گفت: وقتی که خدا این نوجوان را (امام جواد علیهالسلام) مستحق امامت میداند من چارهای ندارم جز اینکه بپذیرم خدا من پیرمرد را لایق امامت نمیداند [3] .
و از حسین بن موسی بن جعفر نقل نموده که: در مدینه خدمت امام جواد علیهالسلام شرفیاب بودم، علی بن جعفر خدمت آن حضرت بود و مردی اعرابی نیز آنجا نشسته بود. به من گفت: این جوان (امام محمد تقی علیهالسلام) کیست؟ گفتم: او وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است! گفت: سبحان الله! رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حدود دویست سال پیش از دنیا رفته و این نوجوان است! چگونه وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است؟ گفتم: این وصی علی بن موسی و علی، وصی موسی بن جعفر و موسی بن جعفر، وصی جعفر بن محمد و جعفر بن محمد، وصی محمد بن علی و محمد بن علی، وصی علی بن الحسین و علی بن الحسین، وصی حسین بن علی و حسین بن علی، وصی حسن بن علی و حسن بن علی، وصی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب و علی بن ابیطالب علیهمالسلام، وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است.
راوی گوید: در این وقت طبیب خدمت امام جواد علیهالسلام شرفیاب گردید تا رگ را باز و حجامت نماید. علی بن جعفر برخاست و عرض کرد: ای سید من! اجازه بده اول رگ حجامت مرا باز نماید که تیزی تیغ را من احساس نمایم. راوی گوید: به آن اعرابی گفتم: حال ببین این پیرمرد عموی پدر این نوجوان است. سپس طبیب رگ حجامت امام جواد علیهالسلام را باز نمود و حجامت کرد امام جواد علیهالسلام برخاست که برود علی بن جعفر بلند شد و کفش حضرت را جفت نمود تا بپوشد [4] . و مرحوم ثقةالاسلام با ذکر سند از محمد بن حسن بن عمار نقل مینماید که: دو سال در مدینه خدمت علی بن جعفر بودم و احادیثی را که از برادرش حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام شنیده بود مینوشتم. روزی در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نزد او بودم که امام جواد علیهالسلام تشریف آورد. علی بن جعفر پابرهنه و بدون ردا برجست و به حضرت احترام نمود و دست وی را بوسید! امام جواد علیهالسلام به علی بن جعفر فرمود: ای عمو خدا تو را رحمت کند بنشین! عرض کرد: ای سید من! در حالی که شما ایستادهاید من چگونه بنشینم؟! وقتی که علی بن جعفر به مجلس خود برگشت، اصحابش او را سرزنش نمودند و گفتند: تو عموی پدر او هستی! سزاوار نیست این مقدار از او تجلیل و در برابر وی فروتنی نمایی! علی بن جعفر در حالی که محاسن خود را به دست گرفته بود گفت: ساکت باشید که خدا این ریش سفید مرا مستحق امامت ندانسته و این جوان را مستحق آن میداند. امر امامت به خدا مربوط است هر جایی که اراده نمود قرار میدهد، من فضل او را انکار نمایم؟! به خدا پناه میبرم از سخن شما بلکه من بنده او هستم. [5] .
جلالت و بزرگواری علی بن جعفر علیهالسلام بیش از آن است، به همین مقدار اکتفا میشود.
پی نوشت ها:
[1] رجالطوسی؛ رجالنجاشی؛ معجم رجالالحدیث، ج 11، ص 288 و 289.
[2] ارشاد، ص 288 و 289.
[3] معجمرجالالحدیث، ج 11، ص 289 و 290.
[4] همان، ص 290 و 291.
[5] کافی، ج 1، ص 322، ح 12.