شیخ طوسی «احمد بن محمد بن ابینصر البزنطی مولی سکونی» را از اصحاب موسی بن جعفر علیهماالسلام به شمار آورده و فرموده: ثقهی جلیل القدری است [1] . و در فهرست در حق وی فرموده: احمد بن محمد بن ابینصر معروف به بزنطی از اهل کوفه و ثقه است و دو کتاب را از وی نام برده است و فرموده سال 221 وفات نموده [2] . و در کتاب «الغیبة» درباره احمد بن محمد بن ابینصر و جمعی فرموده: اول واقفی مذهب بودند (امامت امام رضا علیهالسلام را قبول نداشتند) ولی در اثر دیدن معجزات و کرامات از آن حضرت معتقد به حق شدند و امامت آن بزرگوار و امامان بعد از وی را پذیرفتند.
احمد بن محمد بن ابینصر از آل مهران بود که همگی معتقد به وقف بودند از جمله احمد بن محمد ولی به حضرت امام رضا علیهالسلام نامهای نوشت و بعد از دریافت جواب و دیدن معجزاتی از عقیده فاسد خود برگشت.
خود احمد بن محمد میگوید: نامهای به حضرت علی بن موسی الرضا علیهماالسلام نوشتم و در خاطر خود گذراندم که هر وقت خدمت آن حضرت مشرف شدم از سه آیه قرآن از او سؤال نمایم:
1- (أفأنت تسمع الصم أو تهدی العمی) «آیا تو کر را میشنوانی یا کور را هدایت مینمایی».
2- (فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره للاسلام) «هر که را خدا اراده نماید که هدایت نماید دل او را برای پذیرفتن اسلام باز نماید».
3- (انک لا تهدی من أحببت و لکن الله یهدی من یشاء) «تو هر که را دوست داری هدایت نمایی نمیتوانی ولی خدا هر که را خواست هدایت مینماید».
احمد گوید: حضرت نامه مرا جواب داد و در آخر آن، آیههایی را که در خاطر گذرانده بودم که از وی بپرسم نوشته بود! وقتی که جواب نامه به دستم رسید آنچه را در خاطر گذرانده بودم فراموش کرده بودم پیش خود گفتم: این چه جوابی است که به من داده؟ پس از آن، آنچه را در خاطر گذرانده بودم یاد آوردم [3] . مرحوم نجاشی نیز او را ذکر نموده و فرموده: امام رضا و امام جواد علیهماالسلام را درک نموده و نزد آن دو بزرگوار دارای منزلتی بزرگ بوده! آن گاه کتب وی را برشمرده و گفته: احمد در سال 221 وفات نموده [4] .
و مرحوم کشی از احمد بن محمد بن ابینصر نقل نموده که خدمت امام رضا علیهالسلام شرفیاب شدم. شب شد خواستم برگردم حضرت فرمود: شب دست داده نرو. خدمت حضرت ماندم به کنیزش فرمود، متکا و فراش مرا بیاور و برای احمد در اطاق بینداز. وقتی که وارد آن اطاق شدم در خاطرم گذشت که مانند من کیست در خانهی ولی خدا و روی بستر او! حضرت مرا صدا زد و فرمود: ای احمد! امیرالمؤمنین به عیادت صعصعة بن صوحان تشریف برد و فرمود: ای صعصعه! اینکه من به عیادتت آمدهام و وسیله فخر بر قومت قرار نده برای خدا فروتنی نما تو را رفعت میدهد [5] . احمد بن محمد بن ابینصر احادیث زیادی را روایت نموده است اکنون یکی از آنها را ذکر مینمایم: از امام موسی کاظم علیهالسلام نقل نموده که برای رزق این دعا را بخوان:
«یا الله یا الله یا الله أسألک بحق من حقه علیک عظیم أن تصلی علی محمد و آل محمد و أن ترزقنی العمل بما علمتنی من معرفة حقک و أن تبسط علی ما حظرت من رزقک» [6] .
پی نوشت ها:
[1] رجالطوسی، ص 344، شماره 34.
[2] معجم رجالالحدیث، ج 2، ص 231.
[3] الغیبة، ص 47.
[4] رجالنجاشی، ص 54.
[5] معجم رجالالحدیث، ج 2، ص 234.
[6] کافی، ج 2، ص 553، ح 11.