قرآن منصب امامت را عهد الهی میداند، لا ینال عهدی الظالمین. [1] «ستمگران برای پیمان و عهد من شایستگی ندارند.» این عهد الهی عهد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم نیز میباشد، انه لعهد معهود من رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم الی رجل فرجل. [2] «امامت عهد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم است که به فرد فرد امامان واگذار شده است.» بدین خاطر منصب امامت امر بشری نیست. بشر در تعیین رهبر نقش ایفا نمیکند؛ انتخاب امام به عهده خدا و پیامبر است. زیرا غیر از خدا به شایستگی فرد که مهم ترین آن عصمت است آگاهی ندارد. بر این اساس خدای سبحان جانشینان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را تا دوازده مورد تعیین و مشخص ساخته است. رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هم آنان را با نام و نشان به مردم معرفی نموده است. از تلاشهای مهم هر امام نیز معرفی امام بعد از خودش بوده است، که بعد از رحلت امام مردم دچار سردرگمی نشوند. زیرا زمان رحلت امام و رهبر زمینه تفرقه و تحزب و پدیدار شدن نحلهها فراهم است.
امام کاظم علیهالسلام نیز بسان دیگر امامان بر این مهم پافشاری دارد و در طول عمر خویش فرصت سازی نموده و بارها جانشین و امام بعد از خود را به یاران و همراهان تشکل همسوی اهل بیت علیهمالسلام معرفی نموده است. خطاب به نعیم بن قابوس، علی ابنی اکبر ولدی و اسمعهم لقولی و اطوعهم لامری ینظر معی فی کتاب الجفر و الجامعة و لیس ینظر فیه الا نبی او وصی نبی. [3] «علی» بزرگ ترین فرزند من و شنواترین و مطیع ترین نسبت به سخن من میباشد. وی همانند من به کتاب جفر و کتاب جامعه نگاه میافکند. همان کتابی که جز پیامبر و جانشینش در آن نگاه نمیکند.» خطاب به مفضل، یا مفضل هو منی بمنزلتی من ابی. [4] «علی، نسبت به من همانند من نسبت به پدرم میباشد.» همان گونه که من جانشین پدرم میباشم وی نیز جانشین من است. خطاب به داود رقی، هذا (علی) صاحبکم بعدی. [5] «صاحب اختیار شما بعد از من وی (علی) میباشد».
امام کاظم علیهالسلام اصحاب خاص را گرد آورده، به آنان خطاب میکند آیا می دانید برای چه شما را فرا خواندم! برای اینکه شهادت بدهید بعد از من وصی من «علی» فرزند میباشد، اشهدوا ان علیا ابنی هذا و وصیی و القیم بامری خلیفتی من بعدی. [6] و نیز حضرت خطاب به علی بن یقطین میفرماید: هذا علی سید ولدی، انی قد نحلته کنیتی. [7] منظور امام جانشینی وی است. در زندان خطاب به حسین بن مختار میفرماید: عهدی الی اکبر ولدی. [8] «پیمان من بعد از من به فرزند بزرگم سپرده میشود». همچنین در جلسهای با شکوه در مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم در مدینه در حضور شصت تن از سران شیعیان و تشکل همسوی اهل بیت علیهمالسلام در حالی که دست علی بن موسی علیهالسلام به دست حضرت بود، وارد شدند؛ از حاضران میپرسد آیا میدانید همراه من چه کسی است؟! حاضران گفتند فرزند تو علی. آنگاه فرمود گواهی دهید که وی وکیل من در زمان حیات، و وصی من بعد از رحلت من میباشد، فاشهدوا أنه وکیلی فی حیاتی و وصیی بعد موتی. [9] .
اینها نمونه هایی بارز از تلاشهای امام کاظم علیهالسلام در راستای معرفی امام بعد از خودش میباشد. امام تلاش عمده دارد و پافشاری میکند تا تداوم رهبری عترت را تثبیت کند. تا مردم و تشکل همسوی اهل بیت علیهمالسلام بعد از وی سرگردان نباشند. امام تلاش میکند زمینه انحرافها را بعد از خودش از بین ببرد. به صورت شفاف در نوبتهای متعدد جانشین خویش را معرفی مینماید.
پی نوشت ها:
[1] بقرة، 124.
[2] بحار، ج 23، ص 70.
[3] اصول کافی، کتاب الحجة، باب النص علی ابیالحسن الرضا علیهالسلام، حدیث 2،عیون، ج 1، ص 40، حدیث 27.
[4] عیون، ج 1، ص 40.
[5] فصول المهمة، ج 2، ص 967.
[6] اصول کافی، ج 1، کتاب الحجة، باب النص علی ابیالحسن الرضا علیهالسلام، حدیث 7.
[7] همان، حدیث 1.
[8] همان، حدیث 8، عیون، ج 1، ص 39.
[9] عیون، ج 1، ص 36، ح 12.