«مهبط» اسم مکان به معنای محل فرود آمدن است.
«وحی» نیز در قرآن و روایات به چندین معنا آمده است:
1 - وحی به معنای «انتقال پیام به رسولان الهی» است.
«وَ مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَن یکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیا».[1] .
و شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی».
2 - وحی به معنای «الهام» میباشد. کما اینکه خداوند به مادر موسی الهام کرد که نوزادش را شیر داده، هر گاه از دستیابی دشمنان بر او ترسید، او را به امواج دریا بسپارد. «وَ أَوْحَینَآ إِلَی أُمِّ مُوسَی أَنْ أَرْضِعِیهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیمِّ...».[2] .
و ما به مادر موسی الهام کردیم که:«او را شیر ده و هنگامی که بر او ترسیدی، وی را در دریا (ی نیل) بیفکن...».
3 - وحی به معنای «فطرت و غریزه». چنان که خداوند به زنبور عسل، الهامِ غریزی مینماید که از بخشی از کوه و درختان، خانهای برگزیند.
«وَ أَوْحَی رَبُّکَ إِلَی النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیوتًا وَ مِنَ الشَّجَرِ...».[3] .
و پروردگار تو، به زنبور عسل وحی (و الهام غریزی) نمود که: «از کوهها و درختان، خانههایی برگزین...».
4 - وحی به معنای «اشاره». کما اینکه زکریا به مردم با اشاره فرمود که صبح و شام، تسبیح خداوند گویند.
«فَخَرَجَ عَلَی قَوْمِهِ مِنَ الِْمحْرَابِ فَأَوْحَی إِلَیهِمْ أَن سَبِّحُوا بُکْرَةً وَ عَشِیا».[4] .
او از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آنها گفت:«(به شکرانه این موهبت) صبح و شام خدا را تسبیح گویید».
5 - وحی به معنای «فرمان تکوینی» است. همانگونه که خداوند در قیامت به زمین فرمان میدهد، خبرهای خود را بازگو نمایند و زمین به فرمان الهی به بازگو کردن خبرها میپردازد.
«یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا، بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَی لَهَا».[5] .
در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو میکند، چرا که پروردگارت به او وحی کرده است.
«مهبط الوحی» برای ائمّه معصومین علیهم السلام به دو معنا میباشد:
1 - آنها درون و صاحبِ خانههایی بودند که جبرییل و ملائکه در آن خانهها بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل میگشت و اخبار و آیات را بر ایشان بازگو مینمود. در این صورت «وحی» به معنای اول است.
عَنْ صاحبِ الدَّیلَمِ قال: «سمعتُ جَعفرَ بنَ محمّدٍ علیه السلام یقولُ: و عِندهُ اُناسٌ مِن أهلِ الکوفةِ: عَجَبًا لِلنَّاس أَنَّهُم أَخَذُوا علمَهُم کُلَّه عَن رَسُولِ اللّهِ صلی الله علیه وآله فَعَمِلوا بهِ وَ اهتَدَوْا و یرَوْنَ أَنَّ أهلَ بَیتِه لم یأخُذُوا عِلْمَه و نَحْن أهلُ بَیتِهِ و ذُرّیتُهُ، فی مَنازِلِنا نَزَلَ الوَحی وَ مِن عِندنا خَرَجَ العلمُ إلیهِم، أَفَیرَوْنَ أنَّهُم عَلِمُوا و اهتَدَوْا وَ جَهِلْنا نَحْنُ و ضَلَلْنا، إنَّ هذا لَمُحالٌ».[6] .
صاحب دیلم میگوید: امام صادق علیه السلام در جمع عدّهای از اهل کوفه که به خدمتشان آمده بودند، فرمود: شگفتا از این مردم که علم را از رسول خدا صلی الله علیه وآله گرفتند و به آن عمل کردند و هدایت شدند و باز عقیده دارند، اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله علم او را فرانگرفتهاند. ما اهل بیت و ذریه او هستیم که وحی خداوند در خانههای ما فرود آمده و علم از ما به ایشان رسیده است. آیا عقیده دارند که آنها علم آموختند و هدایت شدند و ما جاهل ماندیم و ضلالت پیشه کردیم؟! چنین چیزی محال است.
2 - وحی به معنای «الهام» بوده و ائمّه معصومین علیهم السلام دارای چنان مقام و منزلتی هستند که ملائکه بر وجود مبارکشان نازل میشوند و علاوه بر تبیین احکام شرعی، مسائل غیبی را برای آنان بازگو مینمایند و مطالب سنگین بر آنها الهام میگردد.
عَن المفَضّل بن عمر قال: قُلت لأبی الحسنِ علیه السلام أنَهُ قال: إنَّ عِلمَنا غابرٌ و مَزبُورٌ و نَکتٌ فی القُلُوبِ و نَقرٌ فِی الأَسْماعِ، فقال: «أمّا الغابِرُ فما تقدّم من عِلمِنا و أمّا المزبُور فما یأتینا أمّا النّکتُ فِی القُلُوبِ فَاِلْهامٌ و أمّا النّقرُ فی الأَسْماعِ فَاَمرُ الملک».[7] .
مفضل بن عمر گفت: به امام کاظم علیه السلام عرض کردم: به ما گفتهاند که امام صادق علیه السلام فرموده است: علم ما یا به گذشته است یا نوشته شده و یا به الهام به دل و یا نجوای در گوش است. امام کاظم علیه السلام فرمود: و امّا گذشته، همان علم آشکار شده ما است و نوشته شده، آن است که میآید و آنچه که به دل مینشیند، الهام است و نجوای در گوش، دستور و امر فرشتگان است.
همانگونه که از روایات استفاده میشود، ائمّه معصومین علیهم السلام «محدَّث» هستند و این مقام به انسانهای کامل اختصاص دارد همچنان که سلمان نیز دارای چنین مقامی میباشد.
أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام: «کان عَلی علیه السلام مُحَدَّثًا و کانَ سَلْمانُ مُحَدَّثًا قُلتُ فما آیةُ المحدَّثِ؟ قال: یأتیهِ مَلکٌ، فَینکُت فی قلبِه کیتَ و کیتَ».[8] .
ابیبصیر میگوید از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمودند: حضرت علی علیه السلام محدَّث بود و سلمان هم محدَّث بود. عرض کردم نشانه محدَّث بودن چیست؟ فرمود: فرشتهای نزد او میآید و به دلش چنین و چنان الهام میکند.
فرق بین «رسول»، «نبی» و «محدَّث» را حضرت باقر علیه السلام برای بُرید عجلی اینگونه بیان فرمودهاند که:
عن بُریدِ العجلی قال: سألتُ أبا عبدِاللّه علیه السلام عَنِ الرّسولِ و النَبی و الُمحَدَّثِ قال: «الرسولُ الذی تأتیه الملائکةُ و یعاینهم و تبلغه عن اللّهِ تبارک و تعالی، و النّبی الذی یری فی منامِهِ، فهو کما رأی، و المحدّث الّذی یسمعُ کلام الملائکةِ و ینقرَ فی أذنهِ و ینکتُ فی قلبِهِ».[9] .
برید عجلی میگوید: از امام صادق علیه السلام سؤال کردم معنی رسول، نبی و محدَّث چیست؟ امام علیه السلام فرمودند: رسول کسی است که فرشتگان نزد او میآیند و او آنها را میبیند و آنها پیام الهی را به او ابلاغ میکنند و نبی کسی است که در خواب میبیند و هر آنچه را در خواب دیده، در بیداری نیز برای او محقّق میشود و محدّث کسی است که سخن فرشتگان را میشنود و در گوشش نجوا و به دلش الهام میشود. پس «مهبط وحی» به دو اعتبار بر ائمّه علیهم السلام قابل انطباق است: اوّل آنکه ملائکه در خانه آنان بر پیامبر صلی الله علیه وآله نازل شدند و دوّم آنکه، حضرات ائمّه معصومین علیهم السلام «محدَّث» بودند و بر آنان الهام میشده است.
پی نوشت ها:
[1] سوره مبارکه شوری، آیه 51.
[2] سوره مبارکه قصص، آیه 7.
[3] سوره مبارکه نحل، آیه 68.
[4] سوره مبارکه مریم، آیه 11.
[5] سوره مبارکه زلزال، آیههای 4 و 5.
[6] کافی، ج 1، ص 398.
[7] کافی، ج 1، ص 264.
[8] بحارالانوار، ج 22، ص 327.
[9] بصائر الدرجات، ص 388.