برخی افراد فرومایه و فرصتطلب، هماره در پی آن هستند که دیگران را آزرده نمایند. این نوع فرهنگ هماره در صدد بهانهجویی از رفتار دیگران خواهد بود. و با این که خود از فضایل انسانی بهرهای ندارد، از دیگران انتظار دارد. اینان زبان انتقاد و در واقع زبان گزش برای گزیدن دیگران دراز میکنند. از زمره این افراد «عباد بصری» است که انتقادهای تند از وی در مورد امامان به چشم میخورد. وی هنگامی که مشاهده کرد امام صادق علیهالسلام قربانی کفاره عمره را در منزل خویش در مکه ذبح کردند، به ایشان اعتراض کرد و گفت، تو فردی هستی که مردم از تو الگو میگیرند، چگونه قربانی که در منا باید انجام میگرفت در مکه ذبح کردی؛ امام در جواب وی فرمود: آیا نمیدانی که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم این قربانی را در منا ذبح کرد ولی به مردم فرمود میتوانید در منزل خود هم ذبح کنید. مردم در این جهت مختارند؛ محل ذبح را خود اختیار میکنند. من نیز هر کجا را خواستم انتخاب میکنم... و کان ذلک فی موسع علیهم فکذلک هو موسع علی. [1] .
این روحیه وی را وادار نمود که سخن تندتری را به امام سجاد علیهالسلام ابراز دارد. وی که خود راحتطلب و صوفی مسلک است، و از میدان جهاد و مبارزه فاصلهی بین مغرب و مشرق را دارد، در سفر حج با امام برخورد میکند، به وی میگوید: راحتی حج را بر سختیهای جهاد و مبارزه برگزیدهای!! آنگاه به این مقدار نیز بسنده نمیکند، آیهای در فضیلت جهاد قرائت میکند، ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون.... [2] منظور معترض این است که چرا همراه امویان با دشمنان اسلام به ستیز نمیپردازی و به حج مشرف میشوی.
فردی صوفی مسلک و راحتطلب، فرصتطلبی نموده با حضرت که امام المجاهدین است، یادگار سالار شهیدان حسین علیهالسلام، که آن هم یادگار حیدر کرار است، که خون مشرکان و ملحدان از شمشیرشان هماره میچکد، این گونه برخورد میکند! امام سجادی که در برابر شمشیر آهیخته عبیدالله بن زیاد آن گونه ارزش آفرید و پوزه ستمگر را به خاک ذلت مالید. و هنگامی که عبیدالله شمشیر به شهادت حضرت آهیخت، به وی فرمود: آیا خاندان عترت را از مرگ میترسانی. آیا نمیدانی شهادت در راه خدا افتخار ماست! أباالقتل تهدونی... اما علمت ان القتل لنا عادة و کرامتنا شهادة. [3] . اینک امام المجاهدین در برابر سؤال این فرصت طلب این گونه پاسخ میدهد: تو که آیه در فضیلت جهاد میخوانی دنبال آن را که ویژگیهای مجاهدان و همراهان آنان و اهداف آنان را بیان میکند، نیز بخوان. که آیه ادامه میدهد: التائبون العابدون السائحون الراکعون الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنکر و الحافظون لحدود الله و بشر المؤمنین. [4] مجاهدان در راه دین و خدا، شب زندهداران شب و شیران بیشه در روزند. آنان هیچ منکر و کار زشت را برنمیتابند و بر ترک هیچ واجب و ارزشی رضایت نمیدهند. آنان برای حفظ حدود و احکام الهی تلاش میکنند. آیا حزب عثمانیه و امویان این شرایط را فراهم آوردهاند؟ آیا آنان برای گسترش اسلام میستیزند؟ و آیا برای حراست از حدود الهی با دیگران در نبردند؟! امام میافزاید هر گاه چنین همراهانی یافت شد، ما جهاد را بر هیچ چیز برنمیگزینیم. لم نؤثر علی الجهاد شیئا، [5] زیرا که جهاد در این شرایط برترین فضیلت خواهد بود، فالجهاد معهم افضل من الحج. [6] . امام مجاهدان این گونه راه را تبیین میکند و جهاد را با شرایط خودش برترین فضیلت میشمرد. و این گونه پندارهای باطل منحرفین از صراط مستقیم را رسوا میسازد. امام مجاهدان در این گفتار موضع خود را در برابر برخوردهای بنیامیه با دیگران به خوبی شفاف میسازد و شبههی فرصتطلب یاوهگو را نیز این گونه شفاف پاسخ میدهد.
پی نوشت ها:
[1] تهذیب الاحکام، ج 5، ص 374.
[2] توبه، 112.
[3] فتوح، ج 5، ص 143.
[4] توبه، 113.
[5] الفقیه، ج 2، ص 141، مناقب، ج 4، ص 173.
[6] کافی، ج 5، ص 22، کتاب الجهاد.