تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِیهَا کَالِحُونَ
آتش چهره هایشان را می گدازد و آنان در آن جا چهره سوختگانی بدمنظرند.
1 - صورت زیان کاران دوزخی، مواجه با هجوم مداوم شعله های آتش دوزخ
«لَفْح» (مصدر «تلفح») به معنای سوزاندن است; یعنی، «آتش، چهره های آنها را می سوزاند». گفتنی است که به کارگیری فعل مضارع (تلفح)، بیانگر هجوم پی در پی شعله های آتش دوزخ می باشد.
2 - جمع شدن پوست لب ها و صورت دوزخیان، با رسیدن حرارت آتش دوزخ
«کالح» (مفرد «کالحون») به کسی گفته می شود که لب هایش از هم فاصله داشته و دندان هایش آشکار باشد.
3 - بدمنظری دوزخیان، در نتیجه جمع شدن پوست صورت و لب های آنها و آشکار ماندن دندان هایشان
«کالح» ظاهراً کنایه از زشت رویی و بدمنظری دوزخیان است.
4 - معاد انسان در قیامت، معادی جسمانی است.
5 - «عن النبی(ص) قال: «إنّ جهنّم لمّا سیق إلیها أهلها تلقتهم بعَنَق»، فلفحتهم لفحة فلم تدع لحماً علی عظم إلاّ ألقته علی العرقوب;
از پیامبراکرم(ص) روایت شده است که فرمود: آن هنگام که اهل جهنم را به سوی آن سوق دهند، آتش جهنم با سرعت با آنان روبه رو خواهد شد. پس آنان را به گونه ای خواهند سوزاند که گوشتی بر استخوانی باقی نخواهد گذاشت; مگر این که بر پاشنه پاهایشان می ریزد». 1ـ الدرالمنثور، ج 6، ص 118; تفسیر برهان، ج 3، ص 121، ح 4.