برای این که تذکر و نصیحت شما در جوانتان موثر باشد، بهتر است این مطلب را بخوانید.
* انتقادات باید منصفانه باشند: مفهومی که همه ما به عنوان خیر از آن تلقی میکنیم تقریبا یکسان است، ولی روش رسیدن به آن می تواند کاملا متفاوت باشد. تصور کنید که مادری از انتخاب همسر آینده دخترش که در دانشگاه همکلاس اوست ناراضی است و با این دیدگاه که خیر و صلاح دخترش را میخواهد، سعی میکند او را از انتخابش منصرف کند و ابتدا با یک انتقاد و سپس با اعمال فشار روانی به مقاصدش میرسد. در واقع مادر گمان میکند که به صلاح دخترش فکر میکند و نه چیز دیگری، اما همه ما قطعا میدانیم وی سخت در اشتباه است.
پس نتیجه میگیریم که در قدم اول انتقادها باید اصولی و منطقی و از همه مهمتر منصفانه باشد. ما به عنوان پدر و مادر باید این واقعیت را بپذیریم که زمانه کاملا تغییر کرده و ایدهآلهای جوان امروز با دوران جوانی ما کاملا متفاوت است و نمیتوانیم همه دیدگاههای خودمان را به عنوان راههای طلایی به جوانانمان دیکته کنیم و از آنها تنها اطاعت بیچون و چرا طلب کنیم.
*در انتقاد کردن، مواظب شخصیت جوانتان باشید: در انتقاد هرگز شخصیت جوان را زیر سوال نبرید، به این معنا که اگر مرتکب فعلی اشتباه شده دلیلی ندارد که شخصیت و شعور وی کوچک شمرده شود و با رفتاری خشن وی را محکوم کرده و شخصیتش را پیش بقیه اعضای خانواده خرد کنیم.
همچنین از مقایسه جوانمان جدا پرهیز کنیم. بزرگترین سرمایه جوانان غرورشان است و هرگز نباید با یک مقایسه ساده غرور وی را خدشهدار کنیم. با دادن اعتماد به نفس، به جوانان شجاعت دهید با اعطای اعتبار و عزت و کرامت بر روحیه شان بیفزایید.
*سعی کنید در جمع دوستان به جوان تذکر ندهید: در انتقاداتتان تنها باشید و سایر اعضای خانواده را وارد موضوع نکنید.
*بکوشید خود، الگوی عمل آن چیزی باشید که مورد توجه و نظر شماست: نیکوست که فرد موعظه کننده خود، نمونه کاملی از محتوای پند و اندرز خویش باشد و به عبارت دیگر، خود نیز به آنچه به دیگران سفارش می کند، عامل باشد.
* از در دوستی و محبت وارد شوید تا جوان با علاقه و آسودگی خاطر بیشتر به موعظه شما گوش دهد و احساس امنیت کند.
* برای این که توجه جوان به سوی شما و سخنانتان جلب شود، نخست ارزش ها و نکات مثبت او را با احترام بازگو کنید. مثلا بگویید شما کسی هستی که در امتحان سراسری رتبه آن چنانی کسب کردی، پشتکار و استعداد درخشان شما ستودنی است ازاین رو، سزاوار نیست در کلاس شرکت نکنی یا نمره کم بگیری.
* شفقت و خیراندیشی واعظه گر، با موعظه اش نمودار است و از تذکر آمرانه پرهیز شود و به صورت تبادل نظر و رهنمود خواستن، صحبت شود . صبورانه به حرف هایش گوش فرا دهید و بدون تحقیر نظر و افکارش (هر چند ناپسند باشد) به اندیشه اش جهت داده شود.
* دیدگاه های خود را به گونه ای بیان کنید که جوان در گفت و گو با شما، احساس نکند شما می خواهید نظر خودتان را بر او تحمیل کنید.
* جایگاه و ویژگی های خاص او را برایش تعیین کنید تا با انگیزه و شتاب بیشتری در مسیر شکوفایی استعدادها و توانمندی هایش گام بردارد. مثلا بگویید: در شان شما نیست که وقت اذان یا زمان امتحان، سرگرم بازی رایانه باشی.
* به فردی باید پند و اندرز داد که پندپذیر باشد و در موقعیتی به او پند دهید که از نظر روانی آمادگی آن را داشته باشد.
* نصیحت باید رسا و بلیغ باشد و از شرایط نصیحت بودن موعظه این است که سنجیده و بجا و متناسب با وضعیت فکری و حساسیت های روحی جوان باشد.
جام