حضرت امام محمد تقی علیهالسلام در طی حدودا 15 سال امامت خود كارهای فراوانی برای حفظ و شكوفایی دین اسلام انجام دادند. یكی از این كارها نامه هایی بود كه برای شاگردانش ارسال می نمود. در اینجا برای اینكه ما نیز از سخنان گوهربار امام نهم استفاده لازم را ببریم، تعدادی از این نامه ها را می خوانیم.
محبوبیتی برتر از ثروت
علی بن مهزیار اهوازی كه در اهواز زندگی می كرد و از وكلای آن حضرت بود، نامه ای مبنی بر اجازه دادن امام برای مصرف بیشتر از بیت المال برای حضرت نوشت، ایشان در جواب مرحوم فرمودند:
«اما درباره سوال تو برای مصرف آنچه در اختیار داری، خداوند به تو و افرادی كه تحت پوشش داری، وسعت بیشتر دهد؛ اما تو پیش من محبوبیتی بیش از توسعه داری، من هم از خداوند می خواهم وسعت و عافیت تو را افزون گرداند و تو را به پیشرفت برساند. انّه سمیع علیم».
ادای نذر
علی بن مهزیار روایت می كند: یكی از افراد «بنی هاشم» نامه ای به امام جواد علیه السلام نوشت و در آن مطرح نمود: من نذر كرده ام، برای مدت دو سال به سواحل دریا بروم و در آنجا برای حفظ مرزها پاسداری و نگهبانی كنم. ای مولای من! جانم به قربانت، آیا نظر شما این است كه وفای به این نذر برای من واجب است؟ یا میتوانم به جای آن، پولی پرداخت كنم تا در راه خیر مصرف گردد؟
امام جواد علیه السلام كه مطلع بود آن مرد از روی ناآگاهی به مسایل و مصالح اجتماعی و در جهت تقویت حاكمان ناصالح این نذر را كرده با خط خویش در جواب او نوشت:
«اگر از نذر تو افراد مخالف اهل بیت علیهم السلام مطلع شده اند و بیم خطر ملامت و سرزنش می كنی، باید به نذر خود وفا كنی؛ اما اگر آنان اطلاع پیدا نكرده اند، میتوانی از نذر خویش منصرف شوی و به جای آن كار خیر دیگری انجام دهی. انشاء الله خداوند، من و تو را به كارهای خیر توفیق عطا فرماید. والسلام»
شرط خواستگار
امام جواد علیه السلام در پاسخ به نامه دیگری كه از طرف ابراهیم بن محمد كه درباره ازدواج دختر خود نظرخواهی كرده بود، با خط خود نوشته است: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند:
«اگر خواستگاری برای دختر شما آمد كه اخلاق و دینداری او مورد رضایت شما بود، به او دختر بدهید، اگر این كار را نكردید و پسر و دختر، بزرگ شد و بدون همسر باقی ماند در جامعه فتنه و فساد بزرگی به وجود می آید».
« اینجا دنیاست و ما در آن غرق شده ایم، هر كس تمایل او به صاحبش باشد و در برابر آن گردن فرود آورد، با او محشور می باشد، در هر كجا خواهد بود؛ اما آنچه دائمی و پایدار می باشد، خانه آخرت است »
مدارا یا پردهدری
بكر بن صالح كه از یاران امام رضا و امام جواد علیهماالسلام بوده، می گوید: من دامادی داشتم كه برای ابوجعفر امام جواد علیه السلام نامه ای فرستاد و در آن نوشت: من پدری دارم كه عقیده او فاسد است و دشمن اهل بیت علیهم السلام میباشد، با من هم بدرفتاری و اذیت فراوانی انجام می دهد. ای مولای من! فدایت شوم، نخست از تو می خواهم برای موفقیت من دعا كنی، اضافه بر این نظر تو در این باره چیست؟ آیا بر ضد او افشاگری كنم؟ و خرابی عقیده و رفتار بد او را برای دیگران بیان كنم؟ یا با او مدارا و سازگاری داشته باشم؟
امام جواد علیه السلام در پاسخ او نوشت:
«موضوع نامه تو و آنچه را در آن از پدر خود نوشته بودی، فهمیدم، البته من انشاء الله از دعا كردن برای تو غفلت نمی كنم؛ اما این را هم بدان كه مدارا و سازگاری برای تو از افشاگری و پرده دری بهتر است. پس از هر سختی هم گشایشی خواهد بود، تو نیز باید صبر و حوصله داشته باشی و عاقبت خیر و پیروزی هم متعلق به پرهیزكاران میباشد، خداوند تو را بر ولایت اهلبیت علیهم السلام ثابت قدم بدارد، ما و شما هم امانتهای الهی هستیم و خداوند هم از امانتهای خویش محافظت خواهد نمود.»
بكر بن صالح می گوید: طولی نكشید كه خداوند در قلب پدر داماد من عطوفت و نرمشی ایجاد كرد كه از مخالفت با فرزند خویش و اهل بیت علیهم السلام دست برداشت.
خانهای پایدار
امام جواد علیه السلام طی نامه ای برای یكی از دوستان نزدیك خود نوشت: « اینجا دنیاست و ما در آن غرق شده ایم، هر كس تمایل او به صاحبش باشد و در برابر آن گردن فرود آورد، با او محشور می باشد، در هر كجا خواهد بود؛ اما آنچه دائمی و پایدار می باشد، خانه آخرت است» .
سپر بلای زلزله
در میان پاسخ به نامه های افراد از سوی امام جواد علیه السلام به مسایل فقهی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی به پاسخ های خدماتی و بهداشتی هم برخورد می كنیم. علی بن مهزیار نقل می كند:
در اهواز زلزله زیادی واقع می شد تا جایی كه من تصمیم گرفتم آن شهر را ترك كنم و برای سكونت به جای دیگری بروم؛ اما قبل از آن كه تصمیم خود را عملی كنم، موضوع را با امام جواد علیه السلام به وسیله نامه مطرح نمودم. آن حضرت برای من نوشت:
«شهر خویش را ترك نكنید؛ بلكه مردم، روز چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه را روزه بگیرند، غسل انجام دهند، لباس های پاك و تمیز بپوشند، روز جمعه از شهر بیرون بروند و به دعا و راز و نیاز با خداوند بپردازند تا خداوند بدین وسیله بلای زلزله را از شما برطرف گرداند».
علی بن مهزیار میگوید: ما طبق دستور حضرت امام جواد علیه السلام عمل كردیم، زلزله آرام گرفت و زندگی مردم و شهر به حالت عادی بازگشت.
بدان كه مدارا و سازگاری برای تو از افشاگری و پرده دری بهتر است. پس از هر سختی هم گشایشی خواهد بود، تو نیز باید صبر و حوصله داشته باشی و عاقبت خیر و پیروزی هم متعلق به پرهیزكاران میباشد
تا توانی دلی آور بهدست
از جمله نامه های آن حضرت، نامه ای است كه صیدلانی گفت: با مردانی از اهل سجستان و بست در سفر مكه بودیم، سال اول خلافت معتصم بود، در طواف كعبه حضور امام جواد علیه السلام رسیدیم عرض كردم مردی است كه به ولایت و دوستی شما متكی و علاقمند است، ولی اهل دیوان محاسبات است و من هم باید خراجی به او بپردازم، اگر شما به او نامه ای مرقوم فرمایید كه به من احسان كند، موجب سپاس و تشكر است. امام جواد علیه السلام فرمود: من او را نمی شناسم. عرض كردم من او را می شناسم و اطمینان دارم كه از شیعیان و اردتمندان شما و برادران ایمانی ما می باشد و نامه شما به حال او مفید خواهد بود. امام كاغذ برداشت و این نامه را به او نوشت:
« این شخص كه نامه مرا به تو می رساند از تو نقل كرد كه تو مذهب نیكو و پسندیده ای داری و این كه اعمال تو مورد تحسین و رضایت خاطر مردم است، تا بتوانی نسبت به برادران دینی خود نیكی كن و بدان كه خداوند عزوجل در قیامت هر ذره و خردلی از عمل نیك را فراموش نمی كند».
راوی گفت: وقتی به سجستان رسیدم، خبر این نامه را به والی آنجا حسین بن عبدالله نیشابوری داده بودند، در دو فرسخی شهر به استقبال ما آمد. چون نامه حضرت را به او دادم آن را بوسید و به چشم كشید و گفت: حاجت تو چیست؟ گفتم: مالیاتی باید به دیوان محاسبات شما بدهم. گفت: آن را بخشیدم و تا من والی اینجا هستم، خراج از تو مطالبه نمی كنم. آنگاه از وضع زندگی من پرسید، چون جریان كار خود را برای او گفتم، به من محبت بیشتری كرد و نوشت مادام العمر از مالیات معاف باشم و تا زنده بود، صله و احسانش نسبت به من قطع نشد.