0

اصولاً چرا خداوند بر دلها و بر گوشها پرده مي‌گذارد؟

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

اصولاً چرا خداوند بر دلها و بر گوشها پرده مي‌گذارد؟

اصولاً چرا خداوند بر دلها و بر گوشها پرده مي‌گذارد؟

جوابش :: معلوم شد به خاصر سوء انتخاب غلطي است كه خود ما مي‌كنيم. آن كسي كه انتخاب غلط مي‌كند در شرايط دروني و خداداد خودش از آن كسي كه انتخاب درست مي‌كند هيچ كسري ندارد، يعني شما نمي‌توانيد بگوئيد اين يك چيزي از آن يكي ديگر كسر داشت كه اين انتخاب غلط را كرد، تا بدينوسيله سلسله‌ي علل را بخدا نسبت بدهيد. فرض بفرمائيد يك نفري كه دل بستگي دارد به يك چيزي، مثلاً ثروتمندي است كه به ثروت خودش دل‌بسته، اين در مقابل آن دعوتي كه بالنهايه موجب مي‌شود تا ثروت از دستش گرفته شود يك امتناعي دارد. حالا آيا ممكن است يك ثروتمندي هم باشد كه اين امتناع را نداشته باشد و بذل كند؟ بلكه ممكن است،‌ يعني همان حرفي كه تفكرات مادي سابق مي‌گفتند خصلت طبقاتي غير قابل تغيير است در حالي كه حرف غلطي بود، و ما، در قرآن نمونه‌اش را داريم: زن فرعون از نظر خصلت طبقاتي زن يك پادشاه و در طبقه‌ي پادشاهان بود و زن پادشاه از خود پادشاه هم راحت‌تر است، اما در عين حال به موسي ايمان آورد و از همه‌ي انچه كه داشت صرف نظر كرد. پس اين اراده‌ي شماست كه در مقابل يك شهوتي و يك ميل نفساني آيا از خود خويشتنداري نشان بدهيد يا نشان ندهيد، كه اگر نشان داديد نتيجه يك چيز خواهد شد و آثار و بركاتي خواهد داشت، و اگر نشان ندهيد نتيجه چيزديگري خواهد شد. بهرحال آن كسي كه نتايج را براي خودش رقم مي‌زند شما هستيد كه انتخاب مي‌كنيد. شما تصور كنيد جواني در سن هيجده، نوزده سالگي بنام يوسف را، در عين شهوت و در نهايت زيبائي كه مورد علاقه‌ي زني با همين خصوصيات قرار مي‌گيرد: اينجا دو جور مي‌شود عمل كرد: يكي تسليم شدن و بصورت يك آدم فاسقي درآمدن و ديگر امتناع كردن و ناگهان رشد كردن و بالا رفتن و تعالي پيدا كردن است. اين از چيزهاي خيلي واضح و از آن تأثير و تأثرهايي است كه انسان نتيجه‌اش را خيلي زود مي‌بيند، شما در مقابل هريك از شهوات مقاومت كرديد اولين اثرش اين است كه براي مقاومت بعدي آماده‌تر و قوي‌تر مي‌شويد. ممكن است شما بگوئيد: نه، آن آقايي كه مقاومت كرد، او يك خصوصيتي داشت كه اين ديگري نداشت، چه خصوصيتي؟ هم او عقل داشت هم اين، هم او چشم داشت، هم اين مي‌ديد، منتها اين خودش را رها كرد و تسليم هواي نفس شد و تصميم نگرفت اما او تصميم گرفت. ولذا تصميم گرفتن و تصميم نگرفتن يك امري مرتبط به شماست.

وقتي كوس جنگ نواختند اين همه جوان در اين مملكت بود يك جوان از زير كولر خانه‌اش در تابستان و كرسي گرمش در زمستان بلند شد رفت كردستان و خوزستان و يك جوان هم گفت ولش كن. اين يكي انتخاب كرد و آن ديگري انتخاب نكرد، او كه انتخاب كرد شد جزو اولياء‌الله واقعي. جوانهاي ما آنهايي كه با خودشان مجاهدت كردند و رفتند به جبهه و شهيد شدند. عامي هم بودند در آم روزهاي آخر و آن لحظات آخر واقعاً جزو اولياء‌الله شدند، البته فرصت‌ها هميشه در اختيار همه هست.

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
شنبه 20 اردیبهشت 1393  5:47 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها