مردم و رسانه ملی
امروز من به جرات می گویم بسیاری از مردم پیج رسانه ملی را بسته اند، به این رسانه انتقاد دارند چون نیازشان را برطرف نمی کند، چون یک بخش خبری می گذارد ازساعت14 تا 24 تکرار می کند چون یک فیلم می گذارد و فکر می کند مردم به خاطر این فیلم حاضرند چند ساعت بنشینند آن فیلم را ببینند البته اخیراً رسانه ملی اندکی تکان خورده است، شاید اگر رقابت با این رسانه های جدید نبود هیچ تحولی رخ نمی داد. من می خواهم این را بگویم که تلنگر بزنم که ما بایستی همان دسته از مخاطبانی که به خاطر تفریح و سرگرمی به سمت این شبکه های خارجی رفتند آنها را هم جذب بکنیم چه طور که شما در ایران یک فیلم و سریال خوب پخش می شود در آن ساعت هیچ شبکه ماهوارهای مخاطبی ندارد پیچ ها را می بندند چون رسانه ملی دارد برنامه مورد علاقه مردم را پخش می کند.
تنوع و تکثر محتوایی توجه به نیازهای قشر های مختلف بسیار مهم است. یکی از قشرهایی که فراموش شده اند دختران جوان و نوجوانند این قشر فراموش شده ای است که فارسی1 اینها را جذب کرده، مخاطب را دقیقاً شناسایی کرده مثلاً برای من نوعی فارسی1 جذاب نیست ولی برای دختر جوان به خصوص دختران جوان و نوجوان، دختران قبل از سن ازدواج بسیار جذاب است، حتی برای پسر ها هم اینقدر جذاب نیست. وقتی یک کانال تلویزیونی ازساعت 7 تا 12 شب بکوب فیلم و سریال پخش می کند یعنی هیچ جایی برای کسی قایل نمی شود که نفس بکشد ما امروز با یک همچین دنیایی سر و کار داریم با شهروندی سر وکار داریم (ضابط، 1385، ص 7) که خواه و نا خواه دسترسی به این رسانه ها پیدا کرده و تنوع رسانه ها باعث شده که انتخاب کند اگر ما نتوانیم اول از همه مخاطبان را بنشانیم پای تلویزیون خودمان، هیچ نوع محتوایی را نمی توانیم ارائه بدهیم اول باید توجه واعتمادش را جلب بکنیم بنشانیمش قانع اش بکنیم پیچ ما را باز بکند کانال را عوض نکند و بعد بهش محتوا بدهیم ما می خواهیم بگوییم اول بیاید محتوای ما را ببیند و بعد قضاوت بکند. خوب سال ها برنامه های ما را دیده اگر ما به ضعف های خودمان در رسانه پی نبریم نمی توانیم در مقابل این ها برنامه ریزی بکنیم.
بخشی هم ناشی از آن فقدان رقابتی بوده که رسانه ملی تا الان داشته است من به نظرم همین کاری که آقای مهران مدیری کرده و یک کانال جدید راه انداخته با این توزیع خودش یک تحول جدید دارد ایجاد می کند که در نهایت به نفع صدا وسیما خواهد بود، چرا؟ چون احساس رقابت خواهد کرد. ما در این حوزه ها باید رقیب به وجود بیاوریم. شما ببینید در خارج از کشور یک کمپانی یا یک رسانه می خواهد فعالیت بکند و کنارش رقیب می تراشند رقیب هم نداشته باشد برایش می تراشند تا کارکردش بالا برود. عملکرد انحصاری و یونیک باعث رقابت نمی شود باعث بهتر شدن کیفیت نمی شود.
ما می توانیم سریال مذهبی بسازیم سریال های خانوادگی بسازیم با فرهنگ ایرانی با سنت ایرانی. مگر سریال هایی که در ماه مبارک رمضان پخش می شود از کره مریخ آورده ایم. نه از دل همین فرهنگ بیرون آمده، فرهنگ ما غنی است پرشور است زاینده است ولی وقتی ما به حد کافی تولید نمی کنیم و سلیقه های مختلف را پوشش نمی دهیم طبیعی است که مخاطب می رود جای دیگری. وقتی می رود ما فکر می کنیم گولش زدند یا کسی تحریکش کرده. نه آن اول به عنوان سرگرمی رفته بعد در حین آن سرگرمی، طبیعی است که آن فرهنگ غربی و فرهنگ مستهجن غربی به او القا می شود.
من در حوزه افکار عمومی خارج، توسعه شبکه های متعدد تلویزیونی به زبان های مختلف برای فرهنگ های مختلف را پیشنهاد می کنم چون ببینید امروز رسانه های دنیا هیچ کدام بلند گو و منعکس کننده صدای ایران نیستند، ما خودمان باید این رسانه ها را داشته باشیم البته جاهایی هم از این ظرفیت ها استفاده کرده ایم همین که فرمودید دولت جلو بوده توانسته از ظرفیت دیگران استفاده بکند هیچ جا با ظرفیت رسانه ملی جلو نرفته از ظرفیت CNN وFOX NEWS و CBS و آنهای دیگر استفاده کرده ما خودمان باید رسانه هایی داشته باشیم که نفوذ بکند در کشور های دیگر و صدای ما را به آنها برساند این صدا و تصویر هم ضرورتاً صدای سیاسی نیست هر چیزی صدای عمومی، فرهنگ، مردم، اجتماع، داشته ها و توانمندی های مادر حوزه داخلی است تکثر رسانه ای اولین و فوری ترین راهکاری است که می تواند ما را به این مساله رهنمون بکند. دلیلش هم این است که با افزایش جمعیت و با ساعات متمادی که مردم در گیر با کار رسانه هستند ظرفیت محتوایی و شکلی رسانه ما جوابگو نیستند این را هم من فراتر از صدا و سیما می بینم. در حوزه مطبوعات هم اینطوری است ما یکی از بدترین وکمترین تیراژها رادر مطبوعات در کل دنیا داریم هیچ روزنامه ما به خارج نمی رود یکی دو تا روزنامه مدت زمانی کوتاه در خارج منتشر شدند مثل همشهری در امارات یا یک روزنامه رفت به تاجیکستان اما همه برگشتند و تمام شد و رفت.
ما در حوزه مطبوعات در حوزه خبرگزاری ها باید این تکثر را داشته باشیم یک مقدار سعه صدر بیشتر و اجازه دادن به انتشار صداهای متفاوت در داخل می تواند اعتماد سازی بیشتری جذب بکند. محدود سازی این رسانه ها معنی اش این نیست که ما صدایمان را بیشتر در این فضا قالب کرده ایم. فرار این مخاطبان به سمت رسانه های خارجی نتیجه ادامه این روند بوده است به تعداد مخطبانی که به سمت بی بی سی یا فارسی1 نشریه و خبرگزاری و سایت خارجی رفته اند از تعداد مخاطبان داخلی ما کم شده است ما اصلی ترین مساله و بحرانمان در اینجاست اگر این کار را توانستیم حل بکنیم بعد در حوزه محتوا قطعاً حرف هایی برای گفتن خواهیم داشت.