0

هفت خصلت از یک سردار

 
papeli
papeli
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اسفند 1388 
تعداد پست ها : 12867
محل سکونت : قم

هفت خصلت از یک سردار

 


سردار احمد سیاف‌زاده از فرماندهان سابق دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه و مسئول عملیات قرارگاه کربلا در دوران هشت سال دفاع مقدس بود. به بهانه قرار گرفتن در ایام عملیات بیت‌المقدس (آزادسازی خرمشهر) مروری داریم بر خاطرات سردار جواد خضرایی مدیرعامل باغ موزه دفاع مقدس از سردار سیاف‌زاده.

سردار سیاف‌زاده

سردار خضرایی می‌گوید: آشنایی بنده با حاج احمد مربوط به عملیات بیت‌المقدس است. ما در خط حد خود بودیم و قرار بود ایشان برای گرفتن گزارش به منطقه بیایند. وقتی به ایشان رسیدیم یک ظرافت خاصی را در کلامش احساس کردم. در تشریح وضعیت خطوط حد یگان‌ها دقت بسیار خوبی داشت. انتظارم نداشتم شخصی در سطح قرارگاه چنین تحلیل و دقتی داشته باشد.

گاهاً که خدمت ایشان می‌رسیدم، تصورمان این بود که اطلاعات ایشان صرف داشتن آگاهی عموماً یا بومی از منطقه باشد، ولی هنگام صحبت و بحث متوجه می‌شدیم که جزئیات و اطلاعات ایشان از خطوط حد یگان‌ها، از خود ما که در آن منطقه بودیم بیشتر است. ارتباط با چنین شخصی با این فهم و آگاهی، کار را برای ما ساده می‌نمود و احساس می‌کردیم که با فرد توجیهی طرف می‌باشیم.

دیگر ارتباط ما با ایشان فراتر از مراجعات ساختاری و سازمانی بود و من ایشان را به عنوان یک نقطه اتکا و اطمینان تلقی می‌کردم و به عنوان یک دوست و رفیق مرتب با ایشان مأنوس بودم.

بنده این تسلط را ناشی از نبوغ و مطالعه، همراه با تلاش و بررسی بسیاری می‌دانستم. در اخذ اطلاعات هیچ‌گاه به گزارشات بسنده نمی‌کرد و حتماً خود در صحنه حاضر می‌شد. به کرات ایشان را در منطقه می‌دیدم. در عملیات والفجر 8 یا کربلای 5 به خطوط یگان ما آمده بود و از این سنگر به آن منطقه رفت و آمد می‌کرد و مانند یک رزمنده به همه جا سرکشی می‌نمود. این بود که در صحبت با ما از وضعیت منطقه از خودمان مسلط تر بود.

ارتباط بسیار گسترده و مستمری با یگان‌ها و فرماندهان برقرار می‌کرد و این موضوع ایشان را به شخصیتی آگاه و صاحب نظر تبدیل کرده بود.

حاج احمد با تمام این تلاش‌ها در روز و خستگی ناشی از آن شب هنگام در قرارگاه هم پاسخگوی مراجعان بود که واقعاً من را متعجب کرده بود.

حاج احمد با تمام این تلاش‌ها در روز و خستگی ناشی از آن شب هنگام در قرارگاه هم پاسخگوی مراجعان بود که واقعاً من را متعجب کرده بود

ویژگی‌های بسیاری برای ایشان قابل ذکر است:

اول این که باهوش و درایت و صاحب تحلیل بود؛ تحلیل ایشان از مسائل نشان از ذکاوت و فهم ایشان داشت. در مسائل مختلف هم صاحب این ویژگی بود. به طوری که احساس بنده این بود تحلیل ایشان صحیح و نزدیک به واقعیت است، نظیر آن چه درباره سیاست استکباری آمریکا و غرب تعریف کرد.

دوم: نفوذ کلام حاج احمد واقعاً جذاب بود؛ آن قدر دلنشین، عمیق و همراه با ادبیاتی شیوا صحبت می‌کرد که به واسطه ادبیات و اطلاعاتی که داشت، بدون این که قصد اغراق و خودنمایی داشته باشد به دل می‌نشست.

سوم: اهمیت به نماز اول وقت. به یاد دارم مدتی از وقت ظهر گذشته بود که به یگان ما رسیدند. دشمن بر ما مسلط بود و مدام منطقه را آماج گلوله‌های خود قرار می‌داد بی‌معطلی، وضو گرفت و ایستاد و فارغ از هرگونه دلهره، نماز را خارج از سنگر اقامه کرد،‌ شاید به دلیل این که سنگرها پر از رزمنده بود و نمی‌خواست جا را برای آن‌ها تنگ کند، بیرون از سنگر نماز خواند. اما ندیدم در این مدت کوچک‌ترین نشانه‌ای از واکنش نسبت به این حجم آتش از ایشان رخ دهد. بعد از نماز هم به سمت ما آمد و بدون توجه به آن چه رخ داده و از موضوع تعریف کند کار را دنبال کرد.

چهارم: خود را فرمانده نمی‌دانست ولی فرمانده تربیت می‌کرد؛‌ یعنی با این که در مقام مسئولیت خود آمرانه سۆال می‌کرد و محکم گزارش را تحویل می‌گرفت،‌ ولی فرد پاسخگو احساس نمی‌کرد که حالت امر و نهی دارد، بلکه احساس می‌شد این پاسخگویی‌ها خارج از سلسله مراتب فرماندهی است.

پنجم: پرشور و شعور بود. من این ویژگی را در دوران دفاع مقدس و همچنین بعد از آن و در دوران مسئولیت معاونت عملیات سپاه یا دافوس از ایشان می‌دیدم.

ششم: مقید و پایبند به بیت‌المال بود؛ من در عملیاتی، قبل از عبور از اروند در آبادان ایشان را ملاقات کردم. نخل‌هایی آن جا وجود داشت یا امکاناتی بود که در استفاده از آن‌ها یا توجه مالکیت مردم شبهه وجود داشت. دیدم که مانع از به‌کارگیری آن می‌شد و این چنین نسبت به اموال مردم دقت داشت.

هفتم: با مسائل رزمی کاملا آشنا بود و در ضمن آن، افراد را راهنمایی می‌کرد. در یکی از عملیات‌ها مسئول توپخانه یگان ما، شهید صاعدی، قصد استفاده از یک نوع توپ خاص را داشت. سیاف‌زاده با دانش فنی که نسبت به ملزومات جنگی داشت به ایشان پیشنهاد کرد که از این ادوات در این منطقه استفاده نکند.

عمیقاً دلگیر شهدا بود، در یک جلسه گاهاً چندین بار زوایای اخلاقی و رفتاری یک شهید را نام می‌برد.

همزمان با نگاه تخصصی و عملیاتی فردی با اخلاق و اهل معرفت بود و به همین دلیل بدون اغراق انسانی خداترس بود که امیدوارم برکت عمل ایشان در دوران مختلف موجب ثواب شده و خداوند ایشان را با امام و شهدا محشور کند.

 
kb9j_img_3241.jpg

شهر من یک گل به نام حضرت معصومه دارد.

جمعه 19 اردیبهشت 1393  5:17 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
دسترسی سریع به انجمن ها