0

پرهیز از بد گفتن به روزگار

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

پرهیز از بد گفتن به روزگار

پرهیز از بد گفتن به روزگار
حسن بن مسعود می‏گوید: یک روز به محضر امام هادی علیه‏السلام رسیدم، در آن روز بر اثر زمین خوردگی، انگشتم ضربه دیده بود و بر اثر تصادف با یک نفر سوار، دوشم نیز آسیب دیده بود، غیر از اینها، در میان ازدحام جمعیت، لباسهایم نیز پاره شده بود، از هر سو به تنگ آمده بودم، با عصبانیت گفتم: «ای روزگار، خدا شر تو را از سر من کوتاه کند، ای روز! عجب روز بدی هستی!!» امام هادی علیه‏السلام به من رو کرد و فرمود: «تو هم با اینکه با ما رفت و آمد می‏کنی، این حرفها را می‏زنی و گناه خود را بر گردن بی‏گناهی می‏افکنی؟!» 
با شنیدن این سخن، عقل به سرم بازگشت، فهمیدم اشتباه کرده‏ام، گفتم: «ای مولا و آقای من، از درگاه خدا استغفار و طلب آمرزش می‏کنم.» 
فرمود: «سوگند به خدا، این دشنامها سودی به حال شما نمی‏بخشد، بلکه خداوند به خاطر این کار که بی‏گناهی را سرزنش می‏کنید، شما را مجازات خواهد کرد، مگر نمی‏دانی که پاداش و کیفر در دنیا و آخرت به دست خدا است.» گفتم چرا مولای من! فرمود: لا تعد و لا تجعل للایام صنعاً فی حکم الله: «تکرار نکن و برای روزها دخالت و نقشی در حکم خدا قائل نشو.» گفتم: به چشم ای آقای من. [1] . 

پی نوشت ها:
[1] تحف العقول (ترجمه شده)، ص 571 و 572. 

 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
پنج شنبه 18 اردیبهشت 1393  9:39 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها