0

یحیی بن ام‏طویل

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

یحیی بن ام‏طویل

یحیی بن ام‏طویل
شهید بزرگوار، جناب «یحیی ابن ام‏الطویل» که فرزند دایه حضرت سجاد -علیه‏السلام- می‏باشد، از شخصیت‏های برجسته‏ای است که به برکت ارتباط عاطفی و نزدیک با امام زین العابدین -علیه‏السلام- و استفاده از تربیت‏ها و معارف حضرت، از صلابت و استقامت کم نظیری در دفاع از حق و حقیقت و مبارزه با حاکمیت فرهنگ طاغوت برخوردار گردیده است. 
این بزرگوار در تمام نصوصی که از حواریون و اصحاب خاص حضرت سجاد -علیه‏السلام-یاد کرده است، وجود دارد و بزرگان علماء اهل رجال نیز از او به نیکی تمام یاد کرده‏اند. 
«کشی» از حضرت امام باقر -علیه‏السلام- نقل می‏کند که فرمود: اما «یحیی ابن ام‏الطویل» او جوانمردی خود را اظهار کرد و هر گاه در طریق پیاده راه می‏رفت، بوی خوشی (خلوق) را بر سر می‏گذاشت و کندر (سقز) می‏جوید و دامن پیراهن خود را بلند می‏کرد. «حجاج» او را دستگیر نمود و به او گفت باید «اباتراب» (حضرت امیرالمؤمنین علی -علیه‏السلام-) را لعنت کنی و امر کرد تا دست و پای او را قطع کنند و سپس او را کشت.» [1] . باید توجه داشت این برخورد «حجاج» با این شیعه آزاد مرد، از آن رو بود که در اوج حاکمیت نظام خبیث اموی، به صورت علنی و صریح با آموزه‏های پلید این‏حکومت و اساس باطل آن به مخالفت برمی‏خاست و بسیار رسا و گویا اعلام می‏کرد «خط» ما و شما دوتاست و ما به شما و معتقدات و عملکرد شما کافریم و شما را قبول نداریم. شیخ «مفید» از امام صادق -علیه‏السلام- نقل می‏کند که حضرت فرمودند: «یحیی بن ام‏الطویل» وارد مسجد پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - می‏شد و می‏گفت: «ما به شما کافر شدیم و بین ما و شما بغضاء و عداوت ظاهر شد.» [2] . 
و جناب شیخ «کلینی» نیز از «سلیمان بن عبیدالله» نقل می‏کند که او می‏گوید: «یحیی بن ام‏طویل» را در کناسه (یکی از محله‏های) کوفه مشاهده کردم که ایستاده بود و با رساترین صدای خود، ندا داد که: «ای معشر اولیاء خدا! ما از آنچه شما می‏شنوید بیزار هستیم. هر کس به «علی» دشنام دهد پس لعنت خدا بر او باد و ما از «آل مروان» و آنچه از غیر خدا می‏پرستند، بیزار هستیم». سپس صدایش را پائین آورده و ادامه داد: «هر کس اولیاء خدا را دشنام دهد پس با آنها ننشینید و مجالست نکنید. و هر کس در راه و روش ما تردید دارد از او کمک نخواهید و باب مراوده با او را باز نکنید و هر کس از برادران شما که کارش به جایی برسد که مجبور شود به خاطر نیاز به شما رو بیندازد بدانید که به او خیانت کرده‏اید.» و سپس این آیه را تلاوت کرد که: «ما برای ستمگران آتشی آماده کرده‏ایم که سراپرده‏هایش آنان را دربر می‏گیرد و اگر فریادرسی جویند، به آبی چون مس گداخته که چهره‏ها را بریان می‏کند، یاری می‏شوند. وه! چه بد شرابی و چه زشت جایگاهی است. [3] ». [4] . 
آری، این عملکرد سرافرازانه و شجاعانه این حواری بزرگوار حضرت سجاد -علیه‏السلام- بود و سرانجام به مقام عظمای شهادت در راه خدا به دست یک کارگزار پلید خونخوار نظام اموی (حجاج بن یوسف) نائل آمد. 

پی نوشت ها: 
[1] معجم رجال الحدیث، ج 20، ص 35. 
[2] ر. ک: پیشین. 
[3] بخشی از آیه 29، از سوره 18: الکهف. 
[4] اصول کافی، ج، ص 379. 

 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
چهارشنبه 17 اردیبهشت 1393  11:18 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها