334 پيش از ميلاد- اسكندر به سرزمین پارس حمله كرد. او بعد از پيروزي بر ارتش پارس، فرمان اعدام بسياري از خاندان پارس (هخامنشيان) را صادر كرد و دست لشكرش را در غارت و تجاوز و مستي بازگذاشت و تخت جمشيد را آتش زد. او خودش را جانشين پادشاهان هخامنشي اعلام كرد و به قبر كوروش احترام زيادي مي گذاشت. اسكندر از رسوم درباري پارس ها تقليد كرد و سعي كرد فرهنگ جديدي را به وجود آورد كه تركيبي از پارسي و هلنيستي Hellenistic باشد. او با يك زن پارسي به نام ركسانا ازدواج كرد و فرمان داد كه ژنرال ها و 10000 نفر از سربازانش هم با يك ازدواج دسته جمعي از او پیروی کنند.
323 پيش از ميلاد- اسكندر كبير مرد. اگر چه او يك ژنرال كاركشته بود ولی فاقد مهارت هاي حکومتداری بود. در نتیجه كمي بعد از مرگش بين ژنرال هايش بر سر امپراتوری جدال و كشمكش به راه افتاد. يك ميراث مهم جنگ او با پارس معرفي تجربيات امپراتوري پارس به غرب بود. بسياري از اين تجربيات به ويژه آنهايي كه به حکومتداری مربوط بود و حكومت قانون بعداً به وسيله امپراتوري روم اقتباس شد.
141-323 پيش از ميلاد- سلسله سلوكي به وسيله يكي از ژنرال هاي اسكندر پايه گذاري شد.
224-247 بعد از ميلاد- يك پادشاهي ايلي از پارت ها که در شمال شرق ايران آن روزگار بودند، به تدريج سلوكي هاي يوناني را شكست دادند و كنترلشان را بر همه سرزمین ایران (پرشیا) استحكام بخشيدند. نام پايه گذار خاندان، ارشك بود كه عنوان همه شاهان پارت شد (مانند اشک اول). همان طور كه نام سزار بعداً عنوان همه امپراتوران رومي شد. اشكانيان مدت زيادي با رومي ها جنگيدند. پيروزي آنها بر رومي ها در 53 پيش از ميلاد پارت ها را به ابرقدرت عصرشان تبديل كرد. رومي ها مخصوصاً از كمانداران ماهر پارتي که در حال حرکت تیر می انداختند می ترسیدند. چرا که آنها مدام تلفات بي شماري در ارتش هاي رومي ايجاد مي كردند. اگر چه پارت ها بر تقريباً پنج كشور حكومت مي كردند، به جز بعضي از اشياي هنري كوچك خيلي كم از تمدنشان به جاي مانده.