0

امام باقر در محراب عبادت و نیایش‏

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

امام باقر در محراب عبادت و نیایش‏

 
امام باقر (ع) همپای همه‏ی ارزش‏های علمی خویش، در اوج بندگی خدا قرار داشت، و الگویی شایسته، برای زاهدان واقعی و مقتدایی وارسته، برای اهل عبادت و معنویت بود. 
افلح، یکی از خدمتگزاران آن حضرت، می‏گوید: با امام باقر (ع) برای حج سفر کردم، چون به مکه رسیدیم و آن حضرت وارد مسجدالحرام شد و نگاهش به خانه‏ی خدا افتاد، با صدای بلند گریست. به ایشان عرض کردم: مردم شما را نگاه می‏کنند، اگر ممکن است قدری آهسته‏تر گریه کنید! امام فرمود: وای بر تو، چرا صدایم را به گریه، بلند نکنم تا مگر مورد رحمت خداوند قرار گیرم! و فردای قیامت رستگار شوم! سپس امام مشغول طواف شد و پشت مقام به نماز ایستاد و چون نمازش به پایان رسید، جایگاه سجده‏اش از اشک چشمانش، تر شده بود. [1] . کثرت عبادت و سجده‏ی امام باقر (ع) به حدی بود که آثار سجده در پیشانی و بینی آن حضرت دیده می‏شد. [2] . 
در حالات معنوی آن امام روایت کرده‏اند که: 
در هر شب و روز صد و پنجاه رکعت نماز می‏گزارد. [3] . 
امام صادق (ع) درباره‏ی پدر بزرگوار خویش می‏فرماید: 
پدرم کثیر الذکر بود (هماره یاد خدا را بر قلب و زبان جاری داشت) به گونه‏ای که وقتی همراه او راه می‏رفتم او مشغول یاد خدا بود و چون بر سفره‏ی غذا مشغول خوردن غذا بودیم باز هم از یاد خدا غافل نبود. با مردم سخن می‏گفت، ولی این روابط اجتماعی نیز او را از یاد الهی دور نمی‏داشت، زبانش هماره به گفتن «لا اله الا الله» مترنم بود. آن حضرت همیشه ما را فراخوانده و از ما می‏خواست تا طلوع خورشید مشغول یاد و ذکر خدا باشیم و به آن گروه از اعضای خانواده که قادر به قرائت قرآن بودند، خواندن قرآن را توصیه می‏کرد و آن گروه که قادر به تلاوت قرآن نبودند، دستور می‏داد که ذکر خدا را بر لب جاری کنند. [4] . 
نیز امام صادق (ع) درباره‏ی مناجات‏های شبانه‏ی پدر چنین فرموده است: پدرم در دل شب، همیشه با حال تضرع و مناجات به درگاه الهی عرض می‏کرد: خداوندا! تو فرمان دادی ولی فرمانت را (آن گونه که باید) اطاعت نکردم، مرا نهی کردی ولی از آنچه نهی کردی دور نگشتم. اکنون این من، بنده‏ی توام که در برابرت قرار دارم و معذرت می‏طلبم (و یا از شدت غفلت حتی در اندیشه‏ی معذرت خواهی هم نیستم). [5] . بدیهی است که امام باقر (ع) با آن همه زهد و تقوا، و با آن همه طهارت نفس، از ترک واجبات معمولی انسان‏ها و انجام محرمات، بسی مبرا و منزه است. و اگر آن حضرت، خویش را در برابر خداوند، مسؤول و کوچک و سرافکنده می‏بیند، به دلیل اظهار بندگی و خضوع در برابر خدا است، نیز به این دلیل است که امام با معرفتی که به مقام پروردگار دارد، می‏داند که به جا آوردن حق عبادت او، آنگونه که شایسته‏ی مقام خداوندگاریش باشد، از عهده‏ی مخلوق بیرون است. این چنین است که امام باقر (ع) با آن همه زهد و عبادت و پاکی و معنویت، باز هم خود را در میدان بندگی حق، قاصر و ناتوان می‏بیند. برای تلاش‏ها و عبادت‏های خویش، ارجی قایل نیست و بدان‏ها اعجاب ندارد. البته لازمه‏ی بندگی واقعی به درگاه خدا، همین است که مؤمن، همیشه خود را در میدان اطاعت و عبادت خدا، قاصر بداند و از اعمال خود خرسند نباشد. توجه آن امام متقی به خداوند و نعمت‏های او تا آنجا بود که هر گاه نعمتی از جانب خداوند به او می‏رسید، بی تأمل، سپاس و شکر خویش را از خداوند، ابراز می‏داشت. شخصی در سفر مدینه، همراه امام باقر (ع)، در میان راه مشاهده کرد که آن حضرت سر به سجده نهاده است و مشغول ذکر خدا است. چون سجده به پایان رسید و حضرتش از جای برخاست، رو به شخص یاد شده کرد و فرمود: آیا به نظرت عجیب و غیر منتظره آمد که مرا در میان راه، به حال سجده دیدی! مرد گفت: بلی، برایم غیر قابل انتظار بود. امام فرمود: من به یاد نعمتی از نعمت‏های خدا افتادم، دوست نداشتم که از کنار این نعمت بگذرم و شکر آن را بجا نیاورم. [6] . زندگی اجتماعی، انسان را مواجه با مسایلی می‏کند که گاه موجب غفلت از یاد خدا می‏شود. به ویژه زمینه‏های سرورانگیز و نشاط آور. ولی امام باقر (ع) حتی در چنین مواقعی غافل از یاد خدا نبود و حتی هر تبسم و خنده‏ای را با یاد خدا جبران می‏کرد و از پس هر خنده می‏فرمود: خداوندا مرا دشمن مدار و از رحمت خویش محروم مکن! [7] . 

پی نوشت ها:
[1] خرجت مع محمد بن علی (ع) حاجا، فلما دخل المسجد نظر الی البیت فبکی حتی علاصوته. فقلت: بابی انت و امی ان الناس ینظرون الیک فلو رفقت بصوتک قلیلا؛ فقال لی: و یحک یا افلح و لم لا ابکی لعل الله تعالی ان ینظر الی منه برحمة فافوزبها عنده غدا، قال: ثم طاف بالبیت، ثم جاء حتی رکع عند المقام فرفع رأسه من سجوده، فاذا موضع سجوده، مبتل من کثرة دموع عینیه. کشف الغمة 2 / 319؛ تذکرة الخواص 305؛ الفصول المهمة 212؛ احقاق الحق 12 / 175؛ بحار 46 / 290؛ نورالابصار، شبلنجی 143؛ الانوار البهیة 121. 
[2] رأیت محمد بن علی، علی جبهته و انفه اثر السجود. طبقات ابن‏سعد 5 / 237. 
[3] کان یصلی فی الیوم و اللیلة مأة و خمسین رکعة، المشرع الروی 37؛ سیر اعلام النبلاء 4 / 403. 
[4] قال الامام الصادق (ع): کان ابی‏کثیر الذکر، لقد کنت امشی معه و انه لیذکر الله، و آکل معه الطعام و انه لیذکر الله، و لقد کان یحدث القوم و ما یشغله ذلک عن ذکر الله، و کنت اری لسانه لازقا بحنکه یقول: لا الا الا الله، و کان یجمعنا فیأمرنا بالذکر حتی تطلع الشمس، و یأمر بالقراءة من کان یقرأمنا و من کان لا یقرأ امره بالذکر. نورالابصار، مازندرانی 51؛ الانوار البهیة 121؛ اعیان الشیعة 1 / 651؛ ائمتنا 1 / 341. 
[5] قال الامام الصادق (ع): کان ابی یقول فی جوف اللیل فی تضرعه: امرتنی فلم ائتمر، و نهیتنی فلم انزجر، فها انا عبدک بین یدیک و لا اعتذر. کشف الغمة 211؛ صفة الصفوة 2 / 62؛ الفصول المهمة 194؛ نور الابصار 130؛ ائمتنا 1 / 342. 
[6] کنت مع ابی‏جعفر (ع) فی طریق المدینة فوقع ساجدا لله! فقال لی حین استتم قائما: یا زیاد! انکرت علی حین رأیتنی ساجدا؟ فقلت: بلی جعلت فداک. قال: ذکرت نعمة انعمها الله علی فکرهت ان اجوز حتی اؤدی شکرها.مشکاة الانوار 80. 
[7] و کان اذا ضحک قال: اللهم لا تمقتنی. تذکرة الخواص 305؛ بحار 46 / 290. 

 

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
یک شنبه 14 اردیبهشت 1393  11:51 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها