صفار از عمر بن حنظله روایت کرده که گفت: به حضرت امام محمد باقر (علیهالسلام) عرض کردم: در نزد شما، من دارای مرتبه و منزلت هستم؟.حضرت فرمودند: «بله» عرض کردم، من حاجتی از شما دارم. فرمود: «حاجتات چیست؟» عرض کردم، اسم اعظم را به من تعلیم فرمای. فرمودند: «طاقت آن را داری؟» عرض کردم، بله. فرمودند: «به این خانه وارد شو» . وارد شدم، حضرت امام محمد باقر (علیهالسلام) دست مبارکشان را بر زمین گذاشت و آن خانه تاریک شد. تمام بدنم به لرزه افتاد، آن گاه حضرت فرمودند: «چه می گویی، آیا به تو بیاموزم؟» عرض کردم نه، پس دست مبارکشان را از زمین برداشتند، خانه به آن صورت قبل برگشت.
منبع: سیره و زندگانی حضرت امام محمد باقر؛ لطیف راشدی-محمدرضا راشدی؛ لاهوتیان چاپ اول 1387.