0

آیا انقلاب ایران حاصل «اشتباهات لحظه آخر» شاه بود؟!

 
DRAGON333
DRAGON333
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : اردیبهشت 1391 
تعداد پست ها : 8083
محل سکونت : سیستان و بلوچستان خاش

آیا انقلاب ایران حاصل «اشتباهات لحظه آخر» شاه بود؟!

آیا انقلاب ایران حاصل «اشتباهات لحظه آخر» شاه بود؟!

 


یرواند آبراهامیان، تاریخ نگار شناخته شده ارمنی زاده ایران است که از سنین کودکی به انگلیس مهاجرت کرده و مراحل تحصیل، تحقیق و سپس تدریس خود را در انگلیس و آمریکا گذرانده است. هرچند نظریات وی درباره تاریخ ایران همواره با بحث ها و نقدهای فراوانی همراه بوده، اما به هر حال مجموعه آثارش در این زمینه، وی را به یکی از برجسته ترین پژوهشگران تاریخ ایران تبدیل کرده است.

کتاب «تاریخ ایران مدرن» از جمله جدیدترین کتاب های آبراهامیان است که ترجمه فارسی آن نیز در داخل کشور منتشر شده است. در فصل پایانی این کتاب که به بیان تاریخچه جمهوری اسلامی ایران اختصاص دارد، آبراهامیان دیدگاه های خود درباره زمینه های وقوع انقلاب اسلامی ایران را نیز بیان می کند.

در این مبحث، وی ابتدا اشاره می کند که از دید برخی تحلیلگران و یا سیاستمداران، اگر اتفاقات خاصی در سال های پایانی منتهی به انقلاب اسلامی روی نداده بود، انقلاب به پیروزی نمی رسید. مثلاً اینکه اگر شاه با قدرت بیشتری تظاهرکنندگان را سرکوب کرده بود یا آمریکا از وی حمایت بیشتری به عمل می آورد و چنین و چنان، انقلاب فرصتی برای پیروزی پیدا نمی کرد.

اما آبراهامیان این دیدگاه ها را به طور کامل رد کرده و می نویسد: «چنین گمانه زنی هایی همانقدر بی معناست که بگوییم اگر صندلی های روی عرشه تایتانیک جور دیگری چیده می شدند، این کشتی غول پیکر غرق نمی شد»!

وی در ادامه تصریح می کند که فوران انقلاب، صرفاً به سبب اشتباهات لحظات آخر نبود. آتشفشان انقلاب ناشی از فشارهای بیش از اندازه ای بود که دهه های متمادی در اعماق جامعه ایران انباشته شده بود. شاه در 1977/ 1356 عملاً روی چنین آتشفشانی قرار داشت و تقریباً با همه بخش های جامعه بیگانه بود.

شاه حکومت خودکامه خود را با مخالفت شدید روشنفکران و طبقه کارگر شهری آغاز کرد. این مخالفت طی سال های متمادی تشدید و تقویت شد. او در عصر جمهوری خواهی با سلطنت، پادشاهی و پهلوی گرایی خودنمایی می کرد و به آن ها جلوه می فروخت و در عصر ناسیونالیسم و مخالفت با امپریالیسم، با دخالت مستقیم سازمان های سیا  و MI6 در سرنگونی دولت مصدق، به قدرت رسیده بود.

شاه همچنین در عصر بی طرفی، رویکردهای غیرمتعهدانه و جهان سوم گرایی را به تمسخر می گرفت. در مقابل، خود را پلیس (ژاندارم) آمریکا در خلیج فارس می دانست و در موضوعات حساسی همچون فلسطین و ویتنام، آشکارا از آمریکا جانبداری می کرد. سرانجام اینکه شاه در روزگار دموکراسی، در خصوص «فضیلت»هایی همچون نظم، انضباط، رهبری، پادشاهی و ارتباط شخصی با خداوند سخن فرسایی می کرد.

از سوی دیگر، شاه نه تنها خصومت های موجود را تقویت و تشدید کرد، بلکه موارد تازه ای نیز به آن ها افزود. «انقلاب سفید» او، به یک باره طبقه ای را که در گذشته عموماً پشتیبان سلطنت و به ویژه رژیم پهلوی بود، از میان برد. همچنین شکست در بهبود شرایط زندگی روستایی، به همراه رشد سریع جمعیت، مهاجرت گسترده دهقانان بی زمین به شهرها را به دنبال داشت که خود به نیروهای انقلاب تبدیل شدند.

افزون بر این، بسیاری از مردم، به ویژه بازاریان و روحانیت، تشکیل حزب «رستاخیز» در سال 1975/1354 را نوعی جنگ علنی با طبقه متوسط سنتی تلقی کردند. این موضوع، حتی بخش ساکت و غیرسیاسی روحانیت را نیز با صریح ترین و فعال ترین مخالف شاه (یعنی امام خمینی) همراه کرد.

شاه همزمان با بیگانگی بیش از پیش با کشور، مطمئن بود که دولت فراگیرش برای او سلطه مطلق بر جامعه به همراه آورده است. البته این خیال، مثل سدهای عظیم، محکم و تخریب نشدنی به نظر می آمد؛ اما عملاً ناکارآ، اسراف کارانه و کاملاً رخنه پذیر بود.

در تحلیل نهایی، معلوم شد حتی دولت نیز با آن لشکر گسترده پرسنل دولتی غیرقابل اعتماد است. کارکنان دولت، همانند سایر مردم، با راه انداختن اعتصابات مختلف به انقلاب پیوستند. آنان می دانستند که شاه، خاندان پهلوی و مجموعه نهاد پادشاهی را می تواند از میان بردن نظم موجود به زباله دان تاریخ انداخت. آنان شاه را موجودی کاملاً جدا از دولت می دانستند. رفتار آنان نه چون پیچ و مهره های ماشین دولتی، بلکه همانند سایر اعضای جامعه بود.

به هر حال، صحنه پایانی ماجرا، بیانیه تاریخی بود که بعدازظهر 22 بهمن ما 1357 از رادیوی تهران پخش شد: «این صدای ایران است. صدای راستین ایران. صدای انقلاب اسلامی». دو روز درگیری خیابانی، فروپاشی یک دودمان 53 ساله و همچنین پادشاهی 2500 ساله را تکمیل کرد. از مجموع سه ستونی که دودمان پهلوی برای تقویت دولت خود ایجاد کرده بود، ارتش از کار افتاده و فلج شده بود، بوروکراسی به انقلاب پیوست و پشتیبانی دربار نیز به شدت سردرگم و دستپاچه شده بود. صدای مردم نشان داد که بسیار قوی تر از سلطنت پهلوی است.

پنج شنبه 11 اردیبهشت 1393  10:38 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها