نوروز بزرگترین جشن ملى ایرانیان سابقه اى هزاران ساله دارد. از گذشته هاى دور آریایى هاى ساکن در فلات ایران روز اول سال و آغاز بهار را به برگزارى مراسم ویژه و توأم با سرور و شادمانى اختصاص مى دادند.
فلسفه سفره هفت سین
در آیینهاى باستانى ایران براى هر جشن «خوانی یا سفره ای » گسترده مىشد که داراى انواع خوراکىها بود. سفره نوروزى «هفت سین» نام داشت و مىبایست از بقیه سفره ها رنگین تر باشد.
سفره هفت سین مــعــمـولاً چـندســاعــت مانــده به زمان تـــحویل ســـــال نو آمـــاده بود و بر صفحه اى بلندتر از سطح زمین چیده مى شد. همچنین میزدپان (MAYZADPAN) به منظور پخش کردن خوراکىها در کنار سفره گماشته مىشد. سفره هفت سین نوروزی برپایه عدد مقدس هفت بنا شده بود.
در بسیارى از منابع تاریخى آمده است که «سفره هفت سین» نخست «سفره هفت شین» بوده و بعدها به این نام تغییر یافته است.
شمع، شراب ، شیرینى ، شهد (عسل) ، شمشاد، شربت و شقایق یا شاخه نبات، اجزاى تشکیل دهنده سفره هفت شین بودند. برخى دیگر به وجود «هفت چین» در ایران پیش از اسلام اعتقاد دارند. سخنران جامعه زرتشتى در این باره مى گوید: «در زمان هخامنشیان در نوروز به روى هفت ظرف چینى غذا مىگذاشتند که به آن هفت چین یا هفت چیدنى مى گفتند.
بعدها در زمان ساسانیان هفت شین رسم متداول مردم ایران شد و شمشاد در کنار بقیه شین هاى نوروزى، به نشانه سبزى و جاودانگى برسر سفره قرارگرفت. بعد از سقوط ساسانیان وقتى که مردم ایران اسلام را پذیرفتند، سعى کردند که سنتها و آیینهاى باستانى خود را هم حفظ کنند.
به همین دلیل، چون در دین اسلام «شراب» حرام اعلام شده بود، آنها، خواهر و همزاد شراب را که »سرکه» مى شد انتخاب کردند و اینگونه شین به سین تغییر پیداکرد.»
امروزه سفره هفت سین را روی زمین یا روی میز پهن می کنند و هنگام تحویل سال نو اعضای خانواده دور سفره هفت سین جمع می شوند و برای داشتن سالی پر از شادی و خیرو برکت دعا میکنند.
بعضی سفره هفت سین را در مدت سیزده روز نوروز نگه میدارند و در پایان این دوره، در روز سیزده نوروز، سبزه ی سفره هفت سین را به آب میدهند.
هفت جزء سفره هفت سین:
سمنو: نماد زایش و بارورى گیاهان است و از جوانه هاى تازه رسیده گندم تهیه مى شود.
سیب: هم نماد مهر و مهرورزی.
سنجد: نماد عشق و دلباختگى است و از مقدمات اصلى تولدو زایندگى. عده اى عقیده دارند که بوى برگ و شکوفه درخت سنجد محرک عشق است!
سبزه: نماد شادابى و سرسبزى و نشانگر زندگى بشر و پیوند او با طبیعت است.
درگذشته سبزه ها را به تعداد هفت یا دوازده که شمار مقدس برج هاست در قاب هاى گرانبها سبز مى کردند. در دوران باستان درکاخ پادشاهان ۲۰ روز پیش ازنوروز دوازده ستون را از خشت خام برمى آوردند و بر هریک از آنها یکى از غلات را مى کاشتند و خوب روییدن هریک را به فال نیک مى گرفتند و برآن بودند که آن دانه درآن سال پربار خواهدبود. در روز ششم فروردین آنها را مى چیدند و به نشانه برکت و بارورى در تالارها پخش مى کردند.
سماق و سیر :نماد چاشنى و محرک شادى در زندگى به شمار مى روند. اما غیر از این گیاهان و میوه هاى سفره نشین، خوان نوروزى اجزاى دیگرى هم داشته است: دراین میان « تخم مرغ» نماد زایش و آفرینش است و نشانه اى از نطفه و نژاد. «آینه» نماد روشنایى است و حتماً باید در بالاى سفره جاى بگیرد. «آب و ماهى» نشانه برکت در زندگى هستند. ماهى به عنوان نشانه اسفندماه بر سفره گذاشته مى شود.
سکه: که نمادى از خیر و برکت و درآمد است.
شاخه هاى سرو، دانه هاى انار، گل بیدمشک، شیر نارنج، نان و پنیر، شمعدان و... را هم مى توان جزو اجزاى دیگر سفره هفت سین دانست.
«کتاب مقدس» هم یکى از پایه هاى اصلى سفره هفت سین است و براساس آن هرخانواده اى به تناسب مذهب خود، کتاب مقدسى را که قبول دارد بر سفره مى گذارد.
چنانچه مسلمانان قرآن، زرتشتیان اوستا و کلیمیان تورات را بر بالاى سفرههایشان جاى مىدهند.
بر سر سفره هفت سین زرتشتیان درکنار اسپند و سنجد، « آویشن» هم دیده مى شود که به گفته موبد فیروزگرى خاصیت ضدعفونى کننده و دارویى دارد و به نیت سلامتى و بیشتر به حالت تبریک بر سر سفره هفت سین گذاشته مى شود.
چرا هفت سین؟ در مورد نمادهای هفت سین
تا بحال فکر کرده اید چرا هفتسین؟ چرا مثلا شش سین یا پنج سین نمیگذاریم و همه میكوشیم حتما تعداد سینهای مان را به هفت تا برسانیم؟ با اینکه میدانیم عدد هفت در بسیاری از تمدنها مقدس است. حتی در بین جادوگران هفت عدد قدرتمندی است .
در ایران باستان، جشنهایی به مناسبتهای گوناگون ملی و مذهبی برگزار میشد. اما از آن میان، هفت جشن جزء جشنهای واجب به شمار میآمد كه شش جشن، جشنهای گاهانبار یا سالگرد آفرینشهای شش گانه بود. این جشنها به ترتیب عبارتاند از: «مید یوزرم گاه»، جشن میانه بهار كه از 11 تا 15 اردیبهشت به مناسبت سالگرد آفرینش آسمان برگزار میشد. «میذ یوشم گاه» جشن نیمه تابستان از 11 تا 15 تیر به مناسبت سالگرد آفرینش آب «پیتی شهیم گاه»، به معنی «دانه آور»، سالگرد آفرینش زمین و فصل گردآوری غله است كه از 26 تا 30 شهریور برگزار میشد. «ایا سرم گاه»، از 26 تا 30 مهر است و سالگرد آفرینش گیاه و «برگشت» معنی میدهد، چون چوپان با گله بر میگردد و آغاز زمستان است. «مید یاریم گاه» به معنی «میان سال» كه سالگرد آفرینش چارپای مفید است و جشن میان زمستان، زمانی است كه برای دام انبار زمستانی میشود.
«همسپد میدم گاه» به معنی «با هم بودن و با هم گرد آمدن» كه سالگرد آفرینش انسان است و پنج روز آخر سال برگزار میشود. هفتمین جشن از اعیاد هفتگانه واجب «نوروز» است. رسمهای بسیاری هم در حاشیه این جشن رواج داشت كه با عدد هفت پیوند خورده بود. به عنوان مثال، در میز سیمین مقابل شاه وقت، هفت گونه غله و شاخههای هفت نوع درخت را مینهادند، روی همان میز هفت بشقاب كاشی سفید و هفت درهم سفید از سكههای ضرب شده در عرض سال.
رسم دیگری كه هنوز در برخی روستاهای زردشتی نشین رعایت میشود، كشت هفت نوع بذر در ظرفهای كوچك است تا اینكه برای نوروز سبزی و طراوت فراهم باشد.
در قدیم، هفت «سینی» از دانههایی كه بركت به سفرهها میآورد، میرویاندند و بر خوان نوروزی مینهادند. «سینی» معرب «چینی» است كه در قدیم به طبقهای بزرگی كه از چین آورده بودند، گفته میشد. احتمالا هفت «سین» بازمانده همین هفت «سینی» است و یا نمادی از «سبزه» و «سرسبزی» با گذشت زمان، هفت «سینی» با هفت میوه یا گل یا سبزی كه با «سین» آغاز میشوند و هر یك نشانه ای از باروری و تندرستی هستند، تلفیق شده است.
این هفت «سین» كدام اند و هر یك نماد چیست؟ «سبزه» نودمیده است، «سنبل» خوش بر و خوشبو، «سیب» میوه بهشتی و نمادی از زایش، «سمنو» مائده تهیه شده از جوانه گندم كه یادآور بخشی از آیینهای باستانی ایران است، «سنجد» كه بوی برگ و شكوفه درخت آن محرك عشق و دلباختگی است، «سیر» دارویی برای تندرستی، «سپند» به معنی «مقدس» كه دوركننده بیماریها و دافع چشم بد است.
امروزه، برخی اقلام سفره هفت «سین» فراموش گشته و یا «سین»های آن در برخی خانواده جا به جا گشته است. مثلا گذاشتن «سركه» نماد ترشی و «سماق» نماد بیكاری و سماق مكیدن روی سفره هفت «سین» مناسبت ندارد.
علاوه بر «سینها» بر این سفره آینه نیز میگذاریم كه نور و روشنایی میتاباند، شمع میافروزیم كه روشنایی و تابش آتش را به یاد میآورد و شاید بازمانده جشن سوری و جشنهای آتش باشد؛ تخم مرغ كه تمثیلی از نطفه و باروری است. كاسه آب زلال به نشانه همه آبهای خوب جهان و ماهی زنده در آب، به نشانه تازگی و شادابی؛ عسل و نقل و شیرینی و دیگر چیزهایی كه بنا به رسم خاص هر شهر و روستا و خانواده ای بر این سفر میافزودند. گذاشتن چند شاخه بیدمشك روح افزا نیز بر زیبایی سفره میافزاید.
وجود قرآن یا دیگر كتابهای دین بر سر سفره هفت «سین» برای راندن دیوان و شیطان از محیط خانه است. گذاشتن نمونه ای از غلات (معمولا نان و برنج) و حبوبات و همچنین در برخی خانوادهها گذاشتن شیر و فرآوردههای شیری به نشانه تضمین بركت خانه متداول است.
در برخی خانوادهها، به ویژه در میان هم میهنان زردشتی، هفت «شین» نیز معمول است كه باید ناشی از شبیه سازی «شین» با «سین» باشد و نیز شاید به این دلیل كه شهد و شكر از دیرباز از بنیادیترین مائدههای این خوان بوده اند.
حتی از هفت «میم» نیز سخن گفته اند كه برخی مرغ، ماهی، ماست، مویز و ... بر خوان نوروزی میگذاشتند.
روی هم رفته، هفت سین نوروزی در جاهای متفاوت به شكلهای متفاوت برگزار میشده است كه برخی نمونههای آن در نوروزنامه آمده است.
این اقلام و مراسم هیچ گاه در طول تاریخ ثابت نبوده اند. بستگی به شرایط، قومیتها، باورها و اعتقادات دارد حتی برگزاری این مراسم در هر خانواده متفاوت است. اصولا چرا باید این مراسم در نقاط مختلف ثابت باشد؟ هر كسی به شكلی برگزار میكرده، گاهی هدفهای سیاسی پشت قضیه بوده است و گاهی اهداف دیگر. نمیتوان گفت مراسم سال نو و هفت سین از اصلی آمده و دگرگون شدهاند. بلکه در طول تاریخ شكل گرفته اند و مردم هم به دلایل مختلف آنها را سالها حفظ و برگزار كرده اند.
تنها چیزی كه شاید در این مراسم ثابت مانده است، عدد «هفت» آن باشند كه با هفتم بودن جشن نوروز در اعیاد هفتگانه واجب توجیه میشود. به نظر زنده یاد دكتر «مهرداد بهار» اسطوره شناس فقید، شاید این عدد «هفت» با هفت سیاره نیز ارتباط داشته باشد كه تصور میشد سرنوشت بشر در دست آنها است و این امر در تقدس عدد هفت موثر بود. شاید تصور میشد كه اگر كسی هر هفت تا را در اختیار داشته باشد و نظر لطف هر هفت سیاره را به خود جلب كند، خوشبخت خواهد بود.
نماد شناسی هفت سین:
سنجد ( Sorb ): نمادی است از زايش و تولد و بالندگی و برکت
سمنو (Samanoo): نماد خوبی براي زايش گياهی و بارور شدن گياهان
سبزه (Verdure): موجب فراوانی و برکت در سال نو شود، رنگ سبز آن رنگ ملی و مذهبی ايرانيان است.
سيب سرخ (Red Apple ): نمادی است از باروریو زايش
سماق (Sumac): برای گندزدايی و پاکيزگی
سير (Garlic): برای گندزدايی و پاکيزگی
سرکه (Vinegar): برای گندزدايی و پاکيزگی
قرآن(Quran): کتاب مقدس هر آيين
تخم مرغ (Eggs): از نوع سفيد يا رنگی نمادی است از نطفه و نژاد
ماهی سرخ (Gold Fish): ماهی يکی از نمادهای آناهيتا فرشته آب و باروری است و وجود آن باعث برکت و باروری میگردد.
سکه (Silver & Gold Coin): موجب برکت و سرشاری کيسه است
نقل (Comfit ): نمادی است از زايش و تولد و بالندگی و برکت
شيرينی (Sweets ): نمادی است از زايش و تولد و بالندگی و برکت
آجيل (Nuts): نمادی است از زايش و تولد و بالندگی و برکت
اسپند ( Wild Rue): در زمانهای قديم مقدس بوده و در رسمهای نيايشی بکار برده میشده.
انار (Pomegranate): پردانگی انار نشان از برکت و باروری است.
آشنایی با رازهای تاریخی هفت سین نوروزی
آشنایی با رازهای تاریخی هفت سین نوروزی
آیینها و برگزاری آنها برخاسته از باورها، فرهنگ، تاریخ، مکتب، شیوه زندگی، شرایط جغرافیایی، اسطورهها و نیز نشان از خواست و آرزوهای خفته مردم هر سرزمین است
فلسفه زیبای آیینهای خود را بدانیم چرا که همین آیینها به جامعه سربلندی و به مردم سرزندگی میدهند.
هفت سین نوروز یک سنت کهن پارسی است. این سنت از زمان باستان تا امروز همچنان جایگاه ویژه خود را نزد پارسیان حفظ کرده است. این سنت کهن دارای معانی ویژه و نیز نشانی از رمز و رازهای هوشمندانه زندگی نیاکان ماست.
متاسفانه، سالهاست که تماشاگر دخل و تصرفهای نادرست و بیمعنا یا به نوعی تحریف این سنت باستانی بوده و هستیم.در همین اندیشه، کوشیدم با راز گشایی کوتاه از معانی هفت سین نوروزی، حقیقت هفت سین نوروزی را یاد آور شوم.
هفت سین از هفت محصول زمینی گزینه میشود تا از نعمتهای که خداوند به انسان بخشیده است، سپاسگزاری شود.هفت سین نوروزی آئین پارسی است. (نه چینی، هندی، عربی، روسی و....)
گزینههای هفت سین باید دارای پنج ویژگی باشد:
1. نام آنها پارسی باشد.
2. با واژه " سین" آغاز شوند.
3. دارای ریشه گیاهی باشند.
4. خوردنی باشند
5. نام آنها از واژههای ترکیبی (مانند سبزی پلو، سیر ترشی و ...) ساخته نشده باشند.
با توجه به نکات بالا : خوان هفت سین پارسی با سیب، سیر، سماک(سماق به عبارتی سماغ)، سرکه، سمنو، سبزی یا سبزه ("سبزی خوردنی"، چراکه سبز کردن میلیون ها تن گندم یا دیگر حبوبات و بیرون ریختن آن کمی دور از اندیشه مردمان ایران زمین است) چیده میشود.
پس میتوان گفت:
گذاردن سنبل، سکه و سماور که نه خوراکی هستند و نه پارسی، هیچ حقیقت هفت سینی ندارند. و نیز گزینههایی چون؛ سوزن، سنجاق، ساعت و....
ماهی قرمز نیز که سمبل عید کشور چین و چینیهاست که به خوان هفت سین نوروزی ایرانی ها وارد شده است. غافل از اینکه در عید چینی ها ماهی قرمز را رها میکنند تا زندگی جریان یابد و لی ما ماهی قرمز را اسیر تنگ بلورین کرده و تا رسیدن مرگ آنها نگهداری میکنیم.
در صورتیکه، در هفت سین پارسی انار به نشانه باروری و عشق و یا سیب سرخ درون ظرف آب پاک و زلال رها میشود تا عشق و باروری همچنان پاینده بماند.با کمی اندیشه پیرامون آنچه گفته شد، خواهید دید که در بیست میلیون واژههای پارسی شما نمیتوانید انتخاب هشتمی برای خوان هفت "سین" نوروزی پیدا کنید، که دارای این پنج ویژگی باشد.
چرا "هفت"؟
عدد هفت در زبان باستانی به نام ” امرداد” است. امرداد معنای جاو دانگی و بی مرگی نام داشت و از آنجائی که این عدد معنای زیبای زندگی و جاودانگی را میداد هفت واژه را به نشانه آن گزینه کرده و بر خوان نوروزی میچینند.
به روایتِی هفت "سین"، نشانه هفت دانه گیاهی است که میتوان با آن سبزه نوروز را تهیه کرد: جو، ماش، عدس، ارزن، لوبیا، نخود و گندم.
زمان پارسیانِ کهن، مردم از هر هفت دانه، سبزه می پروراندند (10 روز قبل از نوروز) و ظروفِ آنرا بر سر درِ خانه های خود میگذاشتند و هر کدام بیشتر و بهتر سبز میشد، نشانه پر ثمریِ آن محصول برای کاشت در آن سال بود.
هفت در میان اعداد از اهمیت و ارزش خاصی برخوردار است. هفت برای ایران و ایرانیان باستان مقدس بود و از آن برای مفاهیم مثبت، خوش یمنی و فال نیک استفاده میشد.
مانند؛ هفت رنگ رنگین کمان، دوران کودکی 7 سال است، هفت خان رستم در شاهنامه، هفت آسمان، هفت اقلیم، هفت روز هفته، هفت فرشته، هفت شهر عشق در عرفان، هفت پیکر و...
چرا "سین"؟
بنا به روایتی هفت "سین" نخستین بار هفت "شین" بود. گزینههای هفت"شین"،از شهد (شیره درختان)، شیر، شراب، شکر، شمع، شمشاد و شابه (میوه خصوصا سیب) بود.اما بعد از حضور اسلام بعلت ممنو عیت مصرف شراب این هفت "شین" تبدیل به هفت "سین" شد.
به روایتی" سین"، واژه اول نام هفت فرشته باستانی پارسی است. همه آنها دارای ویژگی های خاص و نیکو بودند.
نمادهای هفت سین
• سیر: نماد اهورا مزدا است
*********************
• سبزی یا سبزه: فرشته اردیبهشت و نماد آبهای پاک و بیکران است
*********************
• سیب: فرشته زن، نماد باروری و پرستاری است
*********************
• سنجد: فرشته خورداد نماد دلبستگی است
*********************
• سرکه: فرشته امرداد نماد جاودانگی است
*********************
• سمنو: فرشته شهریور نماد خواربار است
*********************
• سماک یاسماغ: فرشته بهمن نماد باران است
تاریخچه ی ماهی قرمز سفره ی هفت سین
جارت ماهی قرمز مدت هاست که در دوره زمانی ۱۵ اسفند تا ۱۵ فروردین شکل میگیرد تجارتی که محصول آن هیچ ریشه ای در تاریخ باستانی عید نوروز ایرانی ندارد .
۸۰ سال پیش به همراه ورودچای به ایران ماهی قرمز نیز که سمبل عید چینی ست به سفره های هفت سین مراسم عید نوروز ما وارد شد غافل از اینکه در عید چینی ماهی قرمز را رها میکنند تا زندگی جریان یابد و ما ماهی قرمز را اسیر تنگ بلورین میکنیم تا همزمان با رشد سبزه های سفره هایمان و باروری زمین هر روز او را به مرگ نزدیک و نزدیک تر کنیم .
جالب است بدانید در هیچ کدام از مراسم سنتی مان در مورد نوروز ماهی قرمز جایگاهی ندارد در میان رسوم زرتشتی در سفره عید انار به نشانه باروری و عشق و یا سیب سرخ درون ظرف آب مقدس رها میشود تا عشق و باروری همچنان پاینده بماند. اگر ایرانی ها می دانستند که ماهی قرمز هیچ ریشه تاریخی در سفره هفت سین ندارد به جای پرداخت برای خرید و قتل ماهی های قرمز به بهانه عید، سیب قرمز یا انار را در آب رهامیکردند که ریشه در تاریخ این دیار دارد .
هر سال ایام عید ۵ میلیون قطعه ماهی میمیرند. ۵ میلیون قطعه ماهی قرمز به خاطر رنگ و لعاب سفره هفت سین، به خاطر هیچ و عجیب نیست اگر بدانیم در صورتیکه ایرانی ها از خرید ماهی قرمز منصرف شوند این تجارت سیاه روزی پایان خواهد یافت. عجیب نیست اگر باور کنیم سیب سرخ یا انار همان سرخی هفت سین ایرانی ست که ریشه در تاریخ چند هزار ساله سنت ما دارد .
عجیب نیست اگر تابلوی معروف هفت سین کمال الملک را در کاخ گلستان به تماشا بنشینیم و ببینیم که او نیز ماهی قرمز را میان سفره هفت سینش طراحی و نقاشی نکرده است .
ماهی قرمز در سفره هفت سین ایرانی جایی ندارد پس لطفاًماهی قرمز نخرید.))
البته میدانم که بیشتر شما به نادرستی متن بالا پی بردید ولی باهم نادرستی آن را ثابت می کنیم.
چند سال است که در آستانه نوروز برخی از افراد در ستیز با آیینهای شاد نوروزی، خواستار برپانشدن جشن چهارشنبه سوری، و برچیدن سفره هفتسین و حذف سبزه و ماهی قرمز سفره هفتسین و خرافه خواندن «سیزدهبهدر» هستند و برای دستیابی به این خواستهها از انتشار هرگونه خبر جعلی یا گزارش نادرست نیز فروگذار نمیکنند. اینان در ستیز با ماهی قرمز، یک سال احتمال بیماریزا بودن ماهی قرمز و سال دیگر جوان بودن این سنت و سال بعد وارداتی بودن آن از چین را مطرح کردند که همه این موارد از سوی پژوهشگران و صاحبنظران کاملا رد شده است. چنان که گفته شد یکی از این اظهارنظرهای اشتباه، عدم سابقه تاریخی آشنایی ایرانیان با ماهی قرمز و ورود این گونه جانوری در صد سال پیش از چین به ایران است. اما بررسیهای اخیر نشان میدهد که ایرانیان بیش از 2500 سال پیش با ماهی قرمز آشنایی داشتهاند. ماهی قرمز (/ زرماهی، طلاماهی، ماهی سرخ، ماهی طلایی، ماهی گلی، ماهی حوض) یا Gold fish با نام علمیCarassius auratus auratusگونهای ماهی از سردهٔ کپورچههاست. گرچه این کپورچههای زیبا را در زبان فارسی «ماهی قرمز» و در زبان انگلیسی «گلدفیش» یا «طلاماهی» مینامند، اما به رنگهای گوناگونی همچون طلایی، قرمز نارنجی، نقرهای، خاکستری، قهوهای و سفید و سیاه در فرمها و اندازههای متنوع پرورش داده شدهاند که بیشتر جنبه تزئینی دارند.
ماهی قرمز یا گلد فیش در رنگهای متنوع
در فلات تشنه ایران، هنرمندان آرزوی آب و تقدس آبرا با نماد ماهی بر کوزهها نقش بستند، نقشی که یادآور برکت و روزی است. افزون بر این، نزد ایرانیان، آب، باد، خاک، و آتش چهار عنصر مقدس هستند و ماهی در نقش نماد آب با ایزد بانوی آبها «آناهیتا» همراه میشود و به عنوان مظهری از برکت و باروری نقشی مقدس مییابدو در جایی دیگر، دو ماهی کَر (kara) یا اَرَز (araz)نقش نگاهبان ریشههای درخت زندگی را که در درون آب ریشه دوانده است، بازی میکنند. به اینسان نقوش ماهی علاوه بر نقش تزیینی، سرور آفریدگان آبزیو نمادی از ژرف نگری و تیزبینی بوده و در جای جای ایران زمین و در دورههای مختلف بر اشیای گوناگون نقش میشوند.
آثار تاریخی به دست آمده در مرزهای پهناور ایران فرهنگی که امروز در موزههای بزرگ جهان نگهداری میشوند، نشان میدهند که مردمان ساکن در فلات ایران هزاران سال است که با گونههای مختلف ماهی به ویژه ماهی قرمز آشنایی داشتهاند و بر خلاف تصور رایج، به احتمال زیاد این ماهیان از ایران به چین رفتهاند و در آنجا مورد بازپروری و بهگزینی قرار گرفتهاند. از میان صدها اثر تاریخی به دست آمده، در این یادداشت برخی از مهمترین نمونه های یافت شده معرفی میشوند.
تندیسک ماهی قرمز در دوره هخامنشی:
یکی از این نمونهها، تندیسک ماهی قرمز مربوط به دوران هخامنشی است. این تندیسک طلایی یکی از اشیاء «گنجینه آمودریا» است که از محوطه باستانی «تخت قباد» به دست آمده است. گنجینه آمودریا (Oxus Treasure) شامل بیش از 170 مورد از اشیاء ارزشمند متعلق به دوران هخامنشیان است که در حال حاضر در «موزه بریتانیا» و همچنین «موزه ویکتوریا و آلبرت» نگهداری میشود. اشیاء این گنجینه بیشتر طلا و نقره هستند و به سدههای پنجم تا چهارم پیش از میلاد مربوط میشوند. اشیا و سکههای طلا و نقره گنجینه آمودریا (/ رود جیحون) مهمترین دفینه آثار فلزی کشف شده از دوران هخامنشیان است که حدود سال های 1877 و 1880 میلادی نزدیک محل تخت کواد (قباد) به دست آمده است. «تخت کواد» با ویرانههایی در حدود یک کیلومتر مربع، در واقع یکی از دو قلعه نظامی مهم در ساحل شمالی آمودریا (رود بزرگی که از کوههای پامیر سرچشمه گرفته و به دریای آرال میریزد) بوده که در آن زمان بخشی از شاهنشاهی پهناور هخامنشی به شمار میرفته است. به نظر میرسد که این دفینه در میانه سده چهارم پیش از میلاد دفن شده است.
گنجینه آمودریا، توسط سه تاجر اهل بخارا، از اهالی روستایی در محل خریداری شده و پس از رهایی از دست راهزنان، در «راولپندی» فروخته شد. ولی ژنرال «سر الکساندر کانینگهام» مدیر کل هیات احیاء آثار باستانی هندوستان، قسمتی از آنها را از دست سوداگران خارج نمود و به «سر اوگاستس ولاستون فرانکس» فروخت، او در سال 1897 میلادی و هنگام مرگ آنها را به موزه ملی بریتانیا اهدا کرد.
نمونه یاد شده، تندیسک ماهی قرمز یا (Gold fish) از جنس طلاست. این ماهی با 2/24 سانتیمتر طول و ۳۷۰ گرم وزن، از جنس طلا ساخته شده و فلسها و بالههای آن با ظرافت طراحی شده و به وضوح قابل مشاهده است. در دهان این ماهی یک روزنه است و درون آن به صورت یک مجرا یا لوله توخالی است که احتمالا به عنوان لوله عطر یا روغن کاربرد داشته است و احتمالا با یک چوبپنبه و یا دری متصل به یک حلقه بسته میشده است و به عنوان یک آویز زینتی مورد استفاده قرار میگرفته است. مجسمه زرین ماهی قرمز موزه بریتانیا در سال 2004 از سوی این موزه در نمایشگاهی با موضوع «نوروز و هفت سین» به نمایش گذاشته شد.
تندیسک ماهی قرمز به سبک ایلامی:
نمونه دیگر، تندیسک نقرهای به سبک ایلامی (/ عیلامی) متعلق به سالهای 600 تا 900 پیش از میلاد است که نشان میدهد ایلامیها نیز با «Gold fish» آشنایی داشتهاند. ماهی در هنر ایلامی نمادی از آب و خدای آب و گاه نشانی از نزدیکی به آب می باشد و در هر صورت ارتباطی با آب و دریا دارد. در مورد این مجسمه میتوان احتمال داد که با ائا (Ea) یکی از خدایان سومریان در بینالنهرین یا میانرودانکه خدای دریاها و آبها می باشد رابطه دارد چون آب سمبل خدای ائا میباشد این سمبل متشکل از چند ردیف جریان آب موجدار است و اغلب در موجهای آب تعدادی ماهی دیده میشود. ارتباط بین ایلام و بین النهرین باعث تبلور اعتقادات بینالنهرین در هنر ایلام می باشد و بر این اساس خدای دریاها و آب ها در بین النهرین که یکی از سمبل های آن ماهی می باشد در نقش برجسته های ایلام یافت شده است.
ائا خدای میانرودان
عیلامیها یا ایلامیان یکی از اقوام ساکن در سرزمین ایران بودند که از ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد تا ۶۴۰ پیش از میلاد، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب غربی فلات ایران حکومت میکردند. تمدن ایلام یکی از قدیمیترین و نخستین تمدنهای جهان است. بر اساس بخشبندی جغرافیایی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، کردستان، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، استان کرمان، لرستان، استان چهارمحال و بختیاری، و کرمانشاه و در دورانهایی تا جنوب دریاچه ارومیه را شامل میشد.
این تندیسک نقرهای ماهی قرمز در «گالری برکات» نگهداری میشود. گالری برکات با مدیریت «فایض برکات» که شعبهای در محله «میفر» در مرکز شهر لندن و شعبه دیگری در «بورلی هیلز» در« لس آنجلس» دارد، به خانواده یهودی هنردوستی به نام «برکات» تعلق دارد که پنج نسل است به جمع آوری و داد و ستد عتیقه و آثار تاریخی اشتغال دارند و این گالری را 100 سال پیش در بیت المقدس تأسیس کردند.
چنان که گفته شد، اهمیت تندیسکهای زیبای این ماهیهای کوچک، زیر نفوذ باور به خدای بزرگ میانرودان، «ائا» میباشد که آن را خدای عقل و خرد، خدای دریاها و آبها و خدای خیر و شر دانسته اند. پگانیستها نیز ماهی را نماد الهه « مادر طبیعت» و نشانه باروری و زایش می دانستند. در دورههای بعد نیز که مسیحیت گسترش یافت، این باورهای کهن به مسیحیت منتقل شد و زمانی که هنوز صلیب به عنوان نشان مسیحی متداول نشده بود، در باور مسیحیان، ماهی نماد برکت، ایمانداری، رستگاری، و عروج عیسی بود و به عنوان نشان یک فرد مسیحی به کار می رفت و هنوز نیز متداول است.
نقش ماهی بر ظروف فلزی ساسانی:
نمونههای دیگری از نقش ماهی بر آثار تاریخی ایران را میتوان بر ظروف فلزی مربوط به دوره ساسانی دید که در آن ها ماهی یا دو ماهی به عنوان نماد زندگی در درون آب به کار نگهبانی از ریشههای درخت زندگی که در آب ریشه دوانده است، مشغول هستند.ارتباط نقش شیر و گاو نیز با فلسفه نوروز قابل توجه است.
بشقاب نقره قلمزنی با نقش دو ماهی در موزه آرمیتاژ در سن پترزبورگ
نقش ماهی بر سکههای مسی صفوی:
نمونههای دیگر، نقش ماهی روی سکههای فلوس دوران صفوی است. که به نظر این نگارنده به آیین نوروزی «طلب سلطانی» در دوره صفوی ارتباط دارد که دراویش عجم به هنگام نوروز مقابل کاخ شاه به طلب مینشستند و این کار را «طلب سلطانی» مینامیدند.
در دوران صفوی، سکه زر به نام اشرفی و سکه نقره بیستی، محمدی، شاهی و عباسی نامیده میشد و سکههای مسی، غازی نام داشت که معمولا به آنها فلوس میگفتند که همان پشیز، یا پول سیاه است. بر روی سکه های فلوس معمولاً تصاویر مختلفی از حیوانات و اشکال بروج دوازدهگانه را نقش میکردند که به نظر میرسد فلوسهایی که داری نقش ماهی یا نقش گاو بر روی ماهی هستند به احتمال زیاد برای نوروز ضرب میشدهاند و به آیین نوروزی «طلب سلطانی» نیز ارتباط داشته اند. همچنین به نظر میرسد که نقش ماهی بر روی فلوسهای ضرب شده به هنگام نوروز، به نشانه برج حوت یا برج ماهی ( آخرین برج سال) صورت میگرفته است و همچنین اشاره به این باور کهن است که جهان بر شاخ گاو است، و گاو بر پشت ماهی است و به هنگام نوروز در لحظه آغازین سال، گاو زمین را از یک شاخ به شاخ دیگر میاندازد. در زیر تصویر یکی از فلوسهای دوره صفوی را می بینید که در اردبیل ضرب شده است و نقش گاو را که بر روی ماهی ایستاده نشان میدهد:
نقش ماهی بر تبرزین دوره قاجار:
استمرار تاریخی باورهای کهنی که بر بنیان آنها ماهی نماد «آگاهی و معرفت» است را تا دوران قاجار و بر سنگ نگارههایی در خانه تاریخی حسینپناه در اصفهان متعلق به دوره فتحعلی شاه قاجار میتوان دید. در دو سنگ نگاره که در حیاط این خانه نقش شده است، تصویر دو درویش پرسهگرد دوده عجم را می توان دید که بر روی تبرزین هر دوی آنها نقش ماهی به عنوان نماد آگاهی و معرفت دیده میشود با این تفاوت که در سنگ نگاره سمت چپ، سر ماهی روی به بالا و در سنگ نگاره سمت راست، سر ماهی روی به پایین است. از آنجا که صوفیان، عارف کامل را به مناسبت این که در «بحر معرفت» مستغرق است، «ماهی» می نامند و غیر عارف کامل را به لفظ «جز ماهی» یاد میکنند، به نظر میرسد که نقش سمت چپ متعلق به درویشی است که در رتبه بالای خاکساری یا ماهی یا عارف کامل یا گل سپردگی قرار دارد و سنگ نگاره سمت راست مربوط به درویشی است که در مرحله پایین پیاله یا «جز ماهی» قرار دارد.
سابقه بی مهری با دیگر حیوانات:
البته بی مهری با گونههای مختلف جانوری به عنوان گنجینههای ارزشمند ژنتیکی در ایران با ماهی قرمز آغاز نشده و سابقه دارد. چنانکه امروز دیگر کمتر نامی از اسب ایرانی یا گربه ایرانی یا سگ ایرانی در میان است و مردم دیگر ملتها این جانوران ارزشمند را از خانه اصلیشان در ایران بیرون بردهاند و با پرورش، آن ها را به نام خود کرده اند.
اسب ایرانی (Persian Horse) که در منطقه کوه های زاگرس پرورش یافته بود از غرب ایران به میان رودان و سپس عربستان و دیگر کشورهای عربی برده شد و به خاطر بیتوجهی ایرانیان به نام اسب عرب معروف شد.
اسبچه ایرانی یا اسبچه کاسپیان ( (Caspian Horse که اسب کوچک کرانههای دریای مازنداران است و با پیشینهای نزدیک به سه هزار سال پیش از میلاد مسیح، نیای بسیاری از اسبان جهان است و در بسیاری از سنگ نگارههای تاریخی ایران نقش شده است، تنها نزدیک به چهار دهه است که مورد شناسایی قرار گرفته است و به خاطر بیتوجهی ایرانیان به نام قوم مهاجم خزر «اسبچه خزر» نام نهاده شده است.
گربه ایرانی یا (Persian Cat) که یکی از کهنترین و مشهورترین نژادهای مو بلند گربه است و در همه جای دنیا به نام خاستگاهاش ایران شناخته میشود در سال ۱۶۲۰ میلادی توسط «پیترودلا واله»به ایتالیا و فرانسه و پس از آن به انگلستان برده شد و امروز در ایران مورد بی مهری قرار گرفته است و کمتر دیده میشود.
سگ ایرانی یا سگ سالوکی (SALUKI) که یکی از اصیل ترین نژادهای سگ ایرانی در جهان است به خاطر بیتوجهی ایرانیان به اهمیت سگ در دوره پس از اسلام، در دیگر کشورها پرورش داده میشود و در ایران مورد بیمهری قرار میگیرد.
و اما این بیمهری با گونههای ارزشمند جانوری که از دیرباز در ایران پروش یافته اند و از اینجا به همه جای جهان رفتهاند، همچنان ادامه دارد و امروز با ماهی قرمز که یکی از جذابیتهای آیینهای نوروزی به شمار میرود، در ستیز هستیم و چنین میکنیم.
امید وارم که توانسته باشم -چه کم و چه زیاد- دوستان عزیز را آگاه نموده باشم.